محمد عالم افتخار

 

      ناف زمین؛زیر پای من است؛ قبول نداری گز کن!!

تیتر های خوانش

در فکاهی ها؛ مسایل مهم بشری مطرح است:

کدام دین، اسلام است؟

تنها در هند 3000 خدا و گاد و بگوان پرستیده میشود:

دین با مرگ رابطه دارد:

قصه ها و آیین های دین های فراوان مشابه است:

مسلمانان از اسلامِ عندالله خبر ندارند:

علمای سوء؛ اسلام را هم؛ کروی ساخته اند:

هیچ دین در دنیا به اصالت نخستین نمانده است:

جهاد فی سبیل الله! از توحش کلیسایی تا جهانخواری عربی:

 

 

اغلب شنیده اید که از ملا نصر الدین پرسیدند:

ناف زمین کجا خواهد بود؟

اندکی خود را جابجا کرد؛ فرمود:

همین جا زیر پای من است؛ اگر قبول ندارید؛ گز کنید!!!

****

در سطح؛ این پاسخ نه تنها به عقل عامیانه؛ بلکه به عقل ریاضیاتی و هندسی هم درست است. چون زمین ساختمان کروی دارد؛ وقتی کره را از تمامی خطوط فرضی گز کرده بیایید، زیر پای ملا نصرالدین؛ مرکزیت می یابد و مصداق «ناف زمین» می گردد. پس؛ درین ادعا مشکلی نیست!

ولی مشکل وقتی غول آسا نمو دار میگردد که ملا نصرالدین؛ در هر کجای کره زمین که بایستد؛ بازهم نتیجه گز کردن ها؛ کماکان در زیر پای او؛ مرکزیت می یاید!

لذا دیگر نقطه زیر پای ملا نصرالدین؛ «ناف زمین» نیست بلکه خود شخص ملا نصرالدین «ناف زمین» است.

از آنجا که ملا نصرالدین؛ فردی از افراد بشر است؛ لذا به این حساب گز و پل تمامی خطوط فرضی سراسر کره زمین تا به زیر پای هر کدام از افراد بشر؛ به همان نتیجه "زیر پای ملا نصرالدین" ختم میگردد و هرکدام از تمامی این افراد؛ اگر در هرجای کره زمین جابحا شوند؛ بازهم نتیحه گز کردن ها تا زیرپای شان همان میشود که پیشتر دیدیم.

لذا هیچ نقطه زمین زیر پای هیچ کس در سراسر کره زمین؛ «ناف زمین» نیست و برعکس عیناً مانند ملا نصرالدین؛ هریک از افراد هفت ملیاردی (کنونی) بشر، یک «ناف زمین» است.

پس «ناف زمین» هفت میلیارد عدد است؛ پس کره  زمین هفت ملیارد «ناف» دارد!!!

از اینکه نتیجه گز کردن های ما تا به زیر پای هر جانور دیگر در کره زمین؛ هم عین چیز میشود یعنی هر جانور دیگری هم مانند فرد بشر «ناف زمین» قرار میگیرد؛ لذا عدد «ناف های زمین» بیحساب و بیرون از شمار میگردد.

به یک عبارت دیگر؛ تمامی نقاط کره زمین؛«ناف زمین» استند و دست کم کلیه سطوح خشکی و آبی کره زمین تشکیل شده است؛ از تعداد بیشمار و بیرون از حساب «ناف» ها!!!!

 

در فکاهی ها؛ مسایل مهم بشری مطرح است:

 

درست است که اینجا ما با یکی از فکاهیات ملانصرالدین مقابل استیم ولی درین فکاهی و بیشترین فکاهیات عالم؛ مسئله های بس مهم موجود نزد بشر است که طرح میگردد و عمداً پاسخ های احمقانه یا کودکانه که به آن داده شده و میشود؛ مورد تمسخر قرار میگیرد؛ چه بسا خود مسئله ها هم آمیخته با مغلطه هاست.

از جمله همین سوال «ناف زمین کجا خواهد بود؟» مسئلهِ با مغلطه یا مغلطه دار است؛ اینکه بجویم «ناف زمین» کجاست؛ چه ضرور است و چه بیش و کمی در زندگانی و مرگ ما می آورد... اصلاً آیا زمین میتواند «ناف» داشته باشد؟

چرا باید زمین «ناف» داشته باشد....؟؟؟

*************

درین روزگاران؛ عمده ترین مسئاله ما افغانستانی ها و ما «مسلمانها» گویا «نظام اسلامی» است و «دین اسلام» و «شریعت اسلام»!

از جمله؛ به تازگی جناب مصباح هراتی هم سعی فرموده اند به این پرسش؛ پاسخی ارمغان نمایند. توجه فرمائید؛ بسیار بسیار خواندنی و دلچسپ است:

http://afghanpaper.com/nbody.php?id=166226

 

کدام دین، اسلام است؟

کدام دین، اسلام است که طالبان و یا دیگران آن را ادعا می کنند که ما دین اسلام را می خواهیم پیاده نماییم و در راه پیاده کردن دین اسلام مردم را می کشند و میزنند، زندان می کنند و تبعید می کنند و انفجار و انتحار و ترور می نمایند 

تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۷    ۱۳۹۹/۱۱/۱۶

کد خبر: 166226

منبع:

پرینت http://files.afghanpaper.com/print.gif

 
 

این روزها طالبان در تهران و قبلا هم در جلسه صلح قطر ادعا می کنند که ما حکومت اسلامی میسازیم‌ و جنگ ما در افغانستان برای حکومت اسلامی می‌باشد.
قرآن هم همین را می گوید که؛ (ان الدین عند الله الاسلام‌) همان دینی که نزد خداوند است، اسلام است.

سؤال این است که کدام دین، اسلام است که طالبان و یا دیگران آن را ادعا می کنند که ما دین اسلام را می خواهیم پیاده نماییم و در راه پیاده کردن دین اسلام مردم را می کشند و میزنند، زندان می کنند و تبعید می کنند و انفجار و انتحار و ترور می نمایند.

همین آیه شریفه فوق می گوید: که همان دینی که پیش خداوند (الله) هست اسلام است. نه دین شما.
پس اینچنین برداشت می شود که دین و مذهبی که پیش مسلمانان هست، اعم از سنی و شیعه و در کل تمام مذاهب و شاخه های منشعب از دین اسلام و همچنین ادیان دیگر (یهودی ها و نصرانی ها و زردشتی ها و...) با دین خداوند (الله) فرق دارند.
باید هم فرق داشته باشند چرا که هر کدام از مذاهب و ادیان ادعا می کنند که دین آنها اصل و درست است و دین و مذهب طرف مقابل آنها باطل است.

پس نمی شود که دین خداوند در بین این ادیان و ‌مذاهب مسلمانان باشد. چرا که بسیار اتفاق می افتد و بسیاری از مسلمانان و غیر مسلمانان، زنان و اقلیت های قومی و زبانی و مذهبی همدیگر را با ذکر روایات و حدیث و آیه های قرآن و کتب اسمانی و تفسیری و اجتهادی و برداشتی خود، تکفیر می کنند و جواز قتل شان را می دهند و آنها را از حقوق سیاسی و اجتماعی شان منع می کنند و یا اگر هم این کار را نمی کنند به خاطر برخی مصلحت ها هست و الا روزش که برسد آنها بر اساس همان روایات و اجتهاد و تفسیر خود کار خود را می کنند.

پس نتیجه این می شود که تمامی دین‌ها و مذاهبی که در دست بشریت هست باطل است و دین خدا در بین این همه ادیان و مذاهب نا پیدا می‌باشد.
چرا که؛ دینی که؛ (عندالله) پیش خداوند جل جلاله هست در آن، قتل و تکفیر و توهین و تحقیر و شکنجه و عذاب و زندان و درجه دوم دانستن دیگران نمی باشد.

دین خدا شیعه و سنی و یهودی و نصرانی را و نیز زن و مرد را در نفرت و توهین و تحقیر و تحصیل و سواد و شهروندی و حقوق بشری از هم جدا نمی کند، دین خدا، معیار را مسلمان بودن و تقوی و فضیلت و عدالت و رحمت و‌ مروت و مهربانی انسان‌ها با همدیگر می داند و شعار آن این است که (و لقد کرمنا بنی آدم) ما فرزندان آدم را از خود دانسته و‌ گرامی می داریم.

بله ‌درست است دین واقعی و حقیقی و لوح محفوظی (عندالله) در پیش خداوند و انبیاء علیهم السلام هست و مسلمانان از آن خبر ندارند.
ادیان اسلام، یهودیت، مسیحیت، زردشتیت و مذاهب موجود همانند شیعه و سنی و وهابی و داعشی و طالبان و القاعده و... و یهودی و نصرانی اینها قرائت ها و تفسیرها و برداشت های خود آنها از دین و مذهب هست و هر کدام قرائت خود را بر حق و‌ واقعیت و درست می دانند و بقیه را بر باطل می شمارد.
اگر چنین است که برداشت و قرائت شما از دین و مذهب تان درست باشد پس چرا برداشت و قرائت دیگران از دین و مذهب شان درست نباشد؟ شما از کجا آمدید که دیگران نیامدند؟ اگر کشتن و تکفیر دیگران نظر به دلایل شما درست است چرا کشتن و تکفیر دیگران، شما را، درست نباشد؟

مگر قانون اساسی افغانستان و ایران و پاکستان و سعودی و... اسلامی نیست، که طالبان و داعش و القاعده و... میخواهند این کشور ها و قوانین آنها را اسلامی بسازند و مردم را مسلمان کنند.
...........................

پس هیچ دلیلی ندارد تا کسی بنا بر قرائت خود از دین، ادعا کند و دست به قتل و توهین و تهدید دیگران بزند و حقوق سیاسی و بشری و اجتماعی، زنان و مردان و مسلمان و غیر مسلمانان و اقلیت های قومی ‌‌و مذهبی را ضایع گرداند و یا حکومتی بسازد که دیگر اقشار سیاسی و اجتماعی و مذهبی و زنان خود را در آن نبینند و یا حکومت که حق همه مردم هست متعلق به یک قوم و دین و مذهب و جنسیت خاص باشد.                    (مصباح هراتی)

https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=&cad=rja&uact=8&ved=2ahUKEwjyvaOVyenuAhWRtlkKHdlKBzMQFjADegQIDxAC&url=http%3A%2F%2Fafghanpaper.com%2Fnbody.php%3Fid%3D166226&usg=AOvVaw3IbKRRubFt0sZE1HpM7dUW

 

*****************

مسلم این است که احساسات و عواطف و عقاید جناب مصباح و طرح و حلاجی شجاعانه مسئله مطروحه از جانب ایشان بسی گرامی و قابل تقدیر و تمجید است. به حکم قرآنی «لیس للانسان الا ماسعی»* ایشان سعی و مجاهدت جمیله خویش را در زمینه انجام داده اند. در یک کلمه؛ کدام اما و اگر و خدای نخواسته مغلطه ای در بحث و کلام ایشان نیست!

فقط سخن بر سرِ سوال اساسی ایشان است که عنوان مقالت خویش قرار داده اند؟

در واقع این سوال؛ سالها و قرن ها پیش از به دنیا آمدن جناب مصباح و ما و شما وجود داشته و مطرح بوده است؛ مگر پاسخ هایی که به آن عرضه و بر عرب و عجم و سایر توده های بشری قبولانده شده است؛ ماهیتاً و نتیجتاً چندان تفاوتی با پاسخ به سوال «ناف زمین کجا خواهد بود؟» نداشته است و ندارد!

بیائید عمیقتر برویم!

راستی راستی راستی؛ «کدام دین؛ اسلام است!»

 

تنها در هند 3000 خدا و گاد و بگوان پرستیده میشود:

 

مؤرخان و باستانشناسان طبق اصول علمی ثابت ساخته اند که گونه های بشری منقرض شده مانند نئاندرتال ها هم آئین هایی داشته اند که همانا مقدمات «دین» است؛ سپس قبایل اولیه طی میلیونها سال تا قرون وسطی هزاران دین و خدایان اولیه را به وجود آوردند و به پرستش گرفتند. ادیان اولیه ماقبل دین های ابراهیمی چنانکه هموطنانی در کامینت ها بر مقاله جناب مصباح نوشته اند؛ همین اکنون نیز در قبایل و مردمان بدوی ی موجود در جنگل هایی چون آمازون به قوت رایج است. رویهمرفته دنیا متجاوز از هفت میلیارد نفوس دارد که هزاران دین و شعب و فرق دینی دارند؛ طبق گفته شیخ محمد صالح پردل یکی از سخنوران دانشمند معاصر؛ تنها در هندوستان 3000 خدا، گاد و بگوان پرستیده میشود.

درین میان کمتر یا بیشتر از یک و نیم میلیارد یا یک پنجم بشر فعلی دارای دین اسلام قلمداد میشوند که به هزاران فرقه و قرائت خورد و بزرگ مخالف و متضاد با هم؛ متفرق میباشند و تمامی نیز دارای «نظام و دولت اسلامی» نیستند بلکه اتباعِ «نظام ها و دولت ها»ی  دیگران هستند و اغلب هم پناهنده و زیر چتر کشور های غربی میباشند و متباقی نیز «از بی چادری به خانه مانده اند» و به مجرد یافتن امکانات از چنگ «نظام ها و دولت های اسلامی» میگـریزند و با قبول خطرات مرگ و غرق شدن به بحر ها و افتادن به چنگ درندگان انسی و جانوری.... میروند که در سایه «نظام ها و دولت های غیر اسلامی» بیاسایند و بیارامند و دانایی و توانایی بیابند!!

بدینگونه در بشریت چیز هایی به نام «دین» هست و بوده است و در آینده نیز خواهد بود. ولی اینکه دین چیست و چرا هست، پاسخ و تعریف دنیاپذیر و حتی اکثریت پذیر ندارد.

 

دین با مرگ رابطه دارد:

 

دانشمندانی میگویند که دین؛ در آدمیان با «مرگ» رابطه دارد. چرا که آدمی با تکامل ذهنی خویش؛ به کشف «مرگ» نایل گردیده و آنرا چون معمای خطیر همیشگی برای خویش دریافته است، لذا دین اساساً تدابیر و آیین های جادویی آدمی در قبال مرگ و میرایی و فناپذیری میباشند. هیچ جانور دیگر عالم تا کنون به سطح بشر با مسئاله مرگ و میرایی و فناپذیری روبرو نمی باشد؛ چرا که هنوز به این سطح هوش و ادراک نرسیده است.                                                                                                                                 

دین در گذشته ها و در دورانهای غارنشینی و شبانی و شکارگری آدمیان، در دوران های مقهوری ایشان در قبال طبیعت و نیرو های طبیعی، در روزگارانی که تجمعات بشری قبیلوی و عشیروی بوده است؛ به وجود آمده و نضج یافته است و سپس همانند میراث نیاکان به آیندگان انتقال کرده رفته است.

لهذا دین از کدام آسمان به فرد آدمی اعم از کودک و جوان و پیر نازل نمیشود؛ بلکه مانند وطن و قبیله و جامعه و سنت ها و عنعنات... امر جبری و ارثی است. فرد بشری؛ اگر در جامعه هندویی بار آید، هندو میشود؛ در جامعه اسلامی بار آید مسلمان و در جامعه مسیحی بار آید مسیحی و الی نهایه.

 

قصه ها و آیین های دین های فراوان مشابه هم است:

 

طی مطالعات اندک دقیق ثابت میشود که قصه ها و آئین ها و بکن نکن های دینی میان هزاران دین مشترک و مشابه استند؛ دین های آسمانی ابراهیمی بر مبنای دین ها و اندیشه های سومری و بابلی و یونانی و زردشتی ... استوار اند و در عین حال سنت ها و باور های کهن قبایل یهودی و "اعراب جاهلی" را «امضا» و آیین گردانیده تداوم بخشوده اند. چنانچه آیین حج کعبه و پرستش حجرالاسود و قربانی کردن و حتی نماز و روزه و زکات... سنت های «اعراب جاهلی»(مشرکین) بوده، بهشت و دوزخ و رستاخیز و صراط (چینوات پهل) و نجات دهنده آخر زمانی و اهریمن و اهورا و امشاسپندان(فرشتگان) ... در دین زردشت پارسی با اسلام عربی تطابق شگفت انگیز دارد.

جناب مولوی مصباح هروی؛ چنانکه خواندید؛ به اتکا به آیه قرآن تصریح کردند که دین نزد الله و در «لوح محفوظ» دین اسلام است. حسب قرآن اولین مسلمان حضرت ابراهیم پیامبر میباشد و به تأویل دیگر تمام ادیان ابراهیمی؛ همانا اسلام است که شامل یهودیت، داوودیت، مسیحیت، محمدیت؛ و نیز حنفیت، رحمانیت و رحیمیت میگردد که از جمله در ترکیب «بسم الله الرحمان الرحیم» مزج دیانت محمدی گردیده است. جریات دینی اخیر الذکر همزمان با نبوت حضرت محمد و حتی پیشتر در شبه جزیره عربی موجود بودند.

 

مسلمانان از اسلامِ عندالله خبر ندارند:

 

روی همین حقایق؛ شاید جناب مصباح هراتی حکم کرده باشند که «بله ‌درست است دین واقعی و حقیقی و لوح محفوظی (عندالله) در پیش خداوند و انبیاء علیهم السلام هست و مسلمانان از آن خبر ندارند.»

اینکه الله تعالی برای مسلمانان به شمول پیامبر اعظم شان؛ از علم (دین) مقدار اندکی داده است و ایشان به غیب الهی کوچکترین دسترسی ندارند؛ نُص صریح قرآنی دارد. لذا هیچ مسلمان و فرقه و شعبه و شخصیت مسلمان؛ طبق قانون اساسی اسلام یعنی قرآن مجید؛ ادعای دسترسی به غیب و ارتباط با الله و ملکوت و نمایندگی از طرف خدا و ماورالطبیعه را داشته نمیتواند. بنابرین «اسلام» هر مسلمان عبارت میشود از فهم «معنای قرآن» توسط وی. قرآن که مخاطبش قوم عرب در زمان و مکان معین 1400 سال پیش؛ در لفظ عربی ی همانوقتِ قریشی از زبان پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی شنیده شده و با مشکلات زیاد و امکانات کم و کمترینِ عصر پیامبر؛ مکتوب شده و به طریق انسانی که جایز الخطا و وسوسه پذیر وغیره میباشد؛ نشر و تکثیر گردیده است.

 

 

علمای سوء؛ اسلام را هم؛ کُروی ساخته اند:

 

ولی به خصوص «علمای سوء ـ به سخن حضرت سیدجمال الدین افغانی» و درباریان امپراتور ها و پادشاهان نامنهاد مسلمان؛ در درازای 14 قرن گذشته؛ و مزیداً سیلی از جواسیس عالم نمای استعمار و امپریالیزم به ویژه در دو سه قرن اخیر؛ از قران و «معارف اسلامی» خاصتاً سیره نبوی و احادیث و روایات؛ چیزی عیناً مانند زمین؛ کُروی ساخته اند. لهذا «اسلام» اینان؛ هم مانند زمین «ناف» دارد و «ناف» اسلام نیز در زیر پای هر کدام از این جنابان است.

همانگونه که در مورد کُره زمین؛ گز و اندازه و محاسبه میکردید؛ در زیر پای هر مدعی به مرکزیت میرسیدید و همو را ناف زمین می یافتید؛ مدعیان رنگارنگ اسلام و جهاد فی سبیل الله و نظام اسلامی و الهی؛ حتی تک تک همه به یکسان «ناف اسلام» می برآیند یعنی هرکدام انبوهی از موئیدات و پشتوانه ها را در منابع تراکم کرده اسلامی به نفع خویش می یابند و می تراشند و تآویل و تفسیر میکنند وانگهی با زور سلاح و جنگ افزار های موحش مدرن و کفری و تکنیک های دهشت افگنی و تروریستی امروزی ی اغلب غربی بر خلق الله تحمیل میکنند که شرح مختصر ولی تمام نمای آنرا جناب مصباح هروی پیشکش کرده اند.

 

هیچ دین در دنیا به اصالت نخستین نمانده است:

 

البته هیچ دیانتی در دنیا به اصالت نخستین و قدیمه خود نمانده است که بیشترینه تمرکز به تزکیه نفس و مکارم اخلاق فردی و اجتماعی و جلب خیر و دفع شر و انهماک بر کسب حسنات در دنیای پس از مرگ داشتند.

با تقسیم جوامع به طبقات و ازدیاد فاصله میان غنی و فقیر و حاکم و محکوم، عبادی ترین و ریاضتی ترین دین ها؛ آلوده به سیاست و قدرت حاکمه شدند و حتی بر خلاف ماهیت و هدف و جوهر دیانت و عبادت و وقف برای آخرت، مدعی خکومت و دولت و دنیا داری گردیدند.

در قرون وسطی در اروپا کلیسا ها قدرت حاکمه را متصرف شدند و مسیحیت را به پلیدترین وجه به گند کشیده عاملی برای جنگ و غارت و تاخت و تاز و قتل و کشتار گردانیدند. نتیجه و معنا و ماهیت این «نظام الهی!مسیحی» کلیسایی و دینی را در تاریخچه های مخوف «تفتیش عقاید» و «جنگ های صلیبی» می یابید که عمدتا با شعار جهاد در راه خدا(جهاد فی سبیل الله)؛ فجیع ترین جنایات علیه بشریت را توجیه میکردند.

در نیمه دوم قرون وسطی؛ به مجرد قتل محمد پیامبر اسلام؛ جعل حدیث و تغییر و تأویل سیاسی سنن و باور های محمدی به راه افتاد. همه چیز زیر نام خلافت و جانشینی محمد پیامبر به سیاست و دنیا داری محض تعویض شد؛ حاکمیت به بهانه تفوق و افضلیت قبیلوی قریش غصب و تصرف گردید. جریانات به حدی انحرافی و رسوا و بیداد گرانه بود که منجر به خروج هزاران نفر از دین اسلام شد؛ دوران خلافت اول؛ به جنگ ها علیه ترک کردگان مسلمانی سپری شد و در شبه جزیره عرب حمام خون به راه افتاد. اینهمه را به نام جهاد فی سبیل الله انجام دادند که در تاریخ مشهور به «جنگ های رده» میباشد.

 

جهاد فی سبیل الله! از توحش کلیسایی تا جهانخواری عربی:

 

در خلافت دوم که از جنگ های رده فارغ شده بودند؛ برخلاف وصایا و آمال حضرت محمد که آیین خودش را تنها و منحصر به جزیرة العرب می خواست؛ بنای تاخت و تاز بر سرزمین های پُرثروت و پُرنعمت دیگران را بازهم با شعار الله اکبر و حهاد فی سبیل الله گذاشتند و با قتال و وحشت و غارت و برده گیری و کنیز سازی.... بر شرق و غرب یورش بردند.

بدینگونه دیانت اسلام به ایدئولوژی و سیاست نامنهاد اسلامی مبدل شده جهانگشایی و استعمار و استبداد و انسان کشی و عالم سوزی را «نظام اسلامی» خواندند.

اینک پاسخ بسیار روشن «کدام دین؛ اسلام است؟» با دقت قرآنی و تاریخی؛ این است که:

همان دین که همراه با حضرت محمد پیامبرش به گور اندر شده است!

دین راستین اسلام؛ با بانی و داعی مقتول و اهانت شده اش؛ از دنیا رفته و گویا نسخ شده است. حتی قرآن با گذشت دهه ها و به روایاتی با گذشت دو قرن؛ استنساخ و تدوین و با حکم حکومتی تحمیل گردیده در حالیکه ده ها نسخه موجود از قرآن در زمان حضرت عثمان خلیفه سوم از سراسر قلمرو نظام اسلامی جمع آوری و با حکم حکومتی حریق و خاکستر گردانیده شده است!

کسی که تاریخ و روایات و منابع سندی دین اسلام خود را نخواند و نداند؛ «نادان» است و به حکم صریح همین قرآن که به ما رسیده است؛ «نادان؛ مسلمان نیستً!»**

احتجاجات پیرامون اینکه «یا نادان؛ مسلمان نیست؛ یا مسلمانی (ادعایی) نادانی است» را اینجا بخوانید:

 

http://www.ariaye.com/dari12/siasi/eftekhar3.html

 

        *ـ وَأَن لَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ﴿۳۹﴾ سوره النجم

**ـ نادان تنها مؤمن است یعنی دارای باور و ایمان تقلیدی و میراثی کور.

 

 

 

 

 

 

دين و حكومت اجباري

كسي كه قلب او اماده براي پذيرش امر و فرمان الهي نشده باشد نمي شود تا منافذ بسته قلب او را به زور و ستم باز كرد. چرا كه دين بر ضد ظلم و جبر و ستم امده است 

تاریخ انتشار:   ۱۸:۱۴    ۱۳۹۹/۱۱/۱۸

کد خبر: 166239

منبع:

پرینت http://files.afghanpaper.com/print.gif

 
 

آيا دين و اسلام، كسي را به داشتن عقيده ديني و مذهبي و عمل خاص و ويژه اي از نظر درون ديني و ببرون ديني، مجبور مي سازد؟
اين ايه شريفه در سوره بقره در قران كريم به شماره - ٢٥٦ - وجود دارد. (لا اكراه في الدين قد تبين الرشد من الغي...)
كسي كه قلب او اماده براي پذيرش امر و فرمان الهي نشده باشد نمي شود تا منافذ بسته قلب او را به زور و ستم باز كرد.
چرا كه دين بر ضد ظلم و جبر و ستم امده است، چگونه مي شود كه خودش براي كسي فرمان ستم و جبر را براي قبولي خود داشته باشد.

اگر كسي به ديني و يا مذهبي ايمان نداشته باشد، كسي مي تواند او را وادار نمايد تا وي بر خلاف ايمان و عقيده و باور خويش ملزم به باور ديگري گردد؟
كدام مقام ديني و مذهبي و يا دولتي، مي تواند وي را با زور و شكنجه و تهديد وادار نمايد تا مسلمان و شيعه و سني و يا يهودي و مسيحي و هر چيز ديگري گردد، تا او از باور خود دست بردارد؟

البته هيچ شكي وجود ندارد كه به اساس راهنمودهاي قران كريم كه؛ امر به معروف ها و خوبي ها و ارزش هاي معنوي و ديني و اخلاقي و نماز و روزه و حج و زكوات و ديگر اصول و فروع ديني و نيز نهي از منكرات و زشتي ها و روش هاي اخلاقي شيطاني، وظيفه هر انساني مي باشد تا در صورت داشتن شرايط امر به معروف و نهي از منكر، با موعظه و حكمت و خلق نيكو و توام با رحمت و مهرباني اقدام نمايد، انهم به شرط تاثير و قبول طرف مقابل و الا اگر او بداند كه كلام و تذكر و اقدام وي تاثيري ندارد، او چنين وظيفه ندارد.

اما ايا زدن و زندان نمودن و يا احيانا كشتن و توهين كردن و منزوي نمودن و از شهر و ازخانه خودش او را بيرون نمايد، بدون شك نظر به آموزه هاي قراني چنين روشي از ديدگاه ديني و اسلامي مجوز ديني و اخلاقي ندارد.
چرا كه قران حتي براي پيامبر خود در سوره نحل ايه - ١٢٥ - مي فرماید؛ مردم را در راه خدا با حكمت و كلام زيبا و حَسَن دعوت نما و با بهترين روش با انها گفتگوي نما. (ادع الي سبيل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي احسن...)
و اگر كسي بر خلاف اين ايه شريفه عمل نمايد و به اين باور نباشد و بر اين روش عمل ننمايد ايا بر خلاف ايه شريفه قران عمل نكرده است؟

اگر ما بپذيريم كه اصول؛ عقلانيت و ايمان و ازادي انسانها از اصول اساسي ديني و اسلامي هست، عقل مي گويد كه هر اقدامي بايد بر پايه تدبير و مصلحت و رحمت و مهرباني و مودت و رحمانيت، براي هدايت انسانها باشد. هر اقدامي با غلظت قلب موجب فراري مردم از دين و حاكميت مي گردد.
چرا كه اموزه هاي ديني و ايماني از امور قلبي هست كه ان را خداوند در دل كسي خلق مي كند، اگر كسي ان را نخواهد كه امر قلبي خود را تغيير دهد چگونه ممكن است به اساس زور و جور و ظلم كسي وادار گردد بر خلاف ميل خود و به ميل ديگران تغيير پيدا نمايد.

و نيز عملي كه كسي به ان اعتقاد نداشته باشد و به زور و زر و تهديد او را وادار نمايند تا به ان عمل كند چه ارزشي مي تواند در پيشگاه خداوند داشته باشد.
ايا عمل نفاق و دو رنگي غير از اين است كه كسي به چيزي باور نداشته باشد و به ان تظاهر نمايد.
چه كسي براي گروهي و با فردي و دسته اي چنين وظيفه و دستوري داده است تا انها، ميلياردها انسان را كه داراي باور هاي چندين و صدگانه مختلف مي باشند و هستند، انها را بر دين و باور گروهي و ديني خود، به زور و تزوير و درغ و شكنجه و تهديد و توهين و نيرنگ بكشاند.

حالا تا اينجا به دعوت به اجبار ديني و مذهبي پرداخته شد. اما از نظر حكومتي و اداره دولتي؛ وقتي در امور ديني جبر و اكراه و اجباري وجود نداشته باشد، چگونه مي تواند كسي، در كيفيت كار و عمل و رفتار و رنگ و مدل لباس و حركت عرفي جامعه در زندگي، زور گويي دولتي و فقهي و ديني نمايد و جامعه را به زور به ایين و روش فكري خود به اجبار بكشاند نمايد.
مگر اينكه ان حركت ها و شيوه ها مخل به امنيت و عفت عمومي جامعه باشد!
بنا بر اين بيان اگر عموم مردم، حكومت كسي و يا گروهي را با ديدگاه خاصي كه او دارد، وي را به نفع خود ندانستند چگونه مي تواند ان حكومت و ان فرد و گروه، وجاهت ملي و مردمي و ديني داشته باشد!

مصباح هراتی

دین

اجبار

نظرات بینندگان:

>>>   ظاهر طالب مسلمان گونه است
لیک در اصل ناقصش ایمان بود
عالم آمد رهنمای مجریان
گر خودش مجری شود شیطان بود

>>>   مصباح صاحب عالیقدر!
من شمارا عالم جهیدیافتم وجرا ت کردم عرض کنم.کسیکه قلبش اماده برای پذیرش فرمان الهی نشده باشد،ان فرمان هارایاقبول ندارد یااجرانمیکند.مگراین شخص مظلوم قلبش را به ذوق وسلیقه خودش ازمغازه خریداری کرده ویابدون درنظرداشت انتخاب ونظراوبرایش داده شده؟حتما وریانت دوم.ذات دیگری برای اولازم دیده.ودرین حالت شخص معصوم است وعذابش به خاطرکافربودنش احمقانه.به امیدروزیکه جا ی ملاهای احمق راعلمای روشنفکرپرکند.
عاقل

>>>   مصباح صاحب.
ملای مسجدمامیفرمایید،بدون اراده خداوند،برگ ازدرخت نمی ریزد.اگراین ادعاصحت دارد،پس ماهرعمل زشتی انجام میدهیم درحقیقت اراده خداوندراتحقق میبخشیم وبنا نبایدنه دردنیاونه درعقبی ماخذه شویم.ویاچطور؟
ناصرنصرت

>>>   اگرکسی ازرده نشودومرادشنام ندهد.میخواهم عرض کنم که درحقیقت بهترین مسلمانان روی زمین احمقان اند،زیرا صرف انها اندکه بدون شک وتردیدهرانچه اززبان ملا برامدصدفیصدانرا قبول دارندوحک جسم وجان ودماغ وروح شان میشود.دیگران کم یازیاددرمورددرست بودن گفتارملاتردیددارند.
سالطان

>>>   باشخصی اشنا شدم زیادترازمعمول مهربان ودلسوز،اگاه وبااخلاق.جویای دینش شدم جوابش برایم جالب بودکه دین نداشت.علت راچنین توضیح دادکه پدرومادرش ادیان متفاوت داشتند وانتخاب دین رابه دوش خودطفل گذاشتندتا بارسیدن به سن ۱۸خودش دینش راانتخاب کند.میگوید وقتی به سن موعودرسیدم،متوجه شدم علاوه برانکه پروبلم وکمبودی درزندگی ندارم،بلکه پروبلمم خیلی کمترازدیندارهاست.رهنمایی زندگی ام دوچراغ اخلاق ووجدان است وهمواره به حکم وجدان واخلاق عمل میکنم.ادیان مختلف را مطالعه کردم،تفاوت جدی میان انها نیافتم وتقریبا سنگ بنای همه شان قصه های دروغ خیالی خودساخته وخودبافته است.طورمثال زمین بالای شاخ گاو قراردارد،گاوبالای دم ماهی وماهی بالای پشت سنگ بقه وازهمین سان قصه های مبتذل.اززندگی زیادراضی هستم،درمقابل کسی نفرت ندارم وهمه رادوست دارم وهمه دوستم دارند.فقط همین.
نواب

>>>   احکام پیغمبراکرم محمدزلمی هروی درموردروزه .
روزه فرض است بالای انهاییکه سن بیست راپوره کرده باشند واضافه وزن باشند(وزن به کیلوگرام تقسیم به مربع قد به متر.مثال وزن ۹۰کیلووقد۱،۷متر.مربع ۱،۷=۲،۸۹.پس ۹۰تقسیم۲،۸۹=۳۱)عدد۳۰وبالاترازان دلالت به اضافه وزن مینماید.وشخص مدت یک ماه روزانه برای دوازده ساعت طورمثال شش صبح تاشش شام ویاهفت صبح تاهفت شام ازخوردن گوشت،چربی وشیرینی پرهیزکند.خوردن میوه وترکاری درین جریان مفیداست ونوشیدن مقدارکافی مایعات حتمی وضروری.پرهیزمکمل ازخوردن ونوشیدن ازسه بجه صبح تانه بجه شام احماقت است وعمل شیطان.مضرصحت شما،مخصوصا عدم رشدجسمی وفکری اطفال نازنین ونه نوشیدن مقدارکافی مایعات برای مت چندین ساعت سبب تخریب گرده هامیگردد.سرخروی دنیاواخرت باشید.

>>>   اشتباه شما همین جا هست ، همیشه کسی هست که عقل و فهم نداشته باشد ، از میان میلیون ها نفر انسان قانون مند حتما ده ها هزار انسان هم هستند که با وجود درک و اهمیت قانون به ان احترام نمی گذارند ، راه حل بیرون کردن یا نابود کردن این ها هست

جامعه مانند بدن می ماند اگر کل بدن سالم بود ولی بخشی از بدن دچار سرطان شد باید ان بخش از بدن را برید و انداخت دور وگرنه کل بدن مبتلا می شود ، در جامعه نیر افراد سرطانی و فاسد باید جراحی(اخراج ، اعدام ، زندان و...) شود تا مبادا به مابقی جامعه را به فساد بکشاند

اما متاسفانه مردم ما با کمال تاسف احمق هستند ، امریکا به افغانستان حمله میکند و در روز روشن ادم میکشد ، سربازان استرالیا و ناتو بر سر کشتن ما رقابت میکنند ، پاکستان بر خاک ما خنپاره شلیک میکند ، طالبان به ما حمله میکنند و داعش سرهایمان را می برد ، انوقت احمق های کشورمان بدون هیچ مدرکی کشورهای دیگر مانند ایران و چین و‌...را متهم میکنند

امروز تنها راه نابودی طالبان کشتن انان هست ، دولت هزاران طالب را ازاد میکند بعد انتظار دارد طالبان بترسند و نجنگند
اگر دولت تمامی طالبان و فک فامیل هایشان را به درک فاصل کند دیگر هرگز کسی جرئت نمی کند طالب بشود یا داعش و.... ، اما حیف که دولت هم خودش فاشیست و طالب و داعش است

>>>   در شرایط فعلی تمام غیر اوغان ها یا غیر پشتون های کشور ما از هر قومی غیر اوغان که هستند باید شدیدا با هم متحد شوند چون بزرگترین دشمن همه شما همین تمامیت خواهی اوغان ها یا پشتون ها و انحصار قدرت توسط اوغان ها است نه هیچ چیزی دیگری بشمول داعش وغیره۰
اوزبیک هزاره تاجیک ترکمن پشه ئی بلوچ ایماق سادات و غیره تمام قوم های غیر اوغان با هم متحد باشید و بر ضد تمامیت خواهی و انحصار گرائی اوغان با هم یکجا ایستاد باشید، در غیر آن هویتتان را از دست میدهید تاریخ تان را از دست میدهید و اولاد اولاد تان مجبوراً غلام اوغان میشوند و ناگذیراً تسلیم تقلب و جعل کاری های اوغان خواهند شد۰
نه این هویت جعلی اوغان را میخواهیم نه این وحدت ملی دروغی اوغان را۰ما فقط عدالت اجتماعی واقعی میخواهیم۰
>>>   درموردپیغمبربودن ونبودن اقای زلمی نظری ندارم،زیرامسلکم نیست ومعلوماتی هم درین بخش ندارم،اما نظراتشان درموردروزه ازنظرطب صدفیصدتاییداست.بدون هیچ تردیدی روزه به شکل فعلی ان مضرصحت وسلامت است.همین احساس ضعفیت،سرگیچه،دلبدی،احساس کسالت وخستگی ورنگ پریدگی ،علایمی اندکه باازبین رفتن توان معاضوی عضویت درمقابل گرسنگی ومخصوصاکمبوداب پیشرفته ظهور میکند.تاوقتی توان معاضوی وجودتحمل کندهیچ یک ازعلایم فوق ظهورنمیکند.
فورمول درفوق داده شده رابلدهستم.عده حتی نتیجه بلندتراز۲۵رااضافه وزن میدانند،عدد۳۰وبلندترازان درحقیقت اضافه وزن درجه دوم است.
دوکتورسعادت

>>>   دوست عرب داشتم ازفلسطین.انسان شیرین،معتقدومذهبی وپنج وقته نماز.
حکایت اونیزبرایم جالب بودکه درزمان رسول کریم(ص)روزه صرف برای چاقان بوده وتناول میوه جات مثل خرما ونوشیدن مایعات مثل اب روابود.مطابق نظراوبه مرورزمان شکل روزه گیری به شکل فعلی تعغیرکرده وکسی جرات اظهاراین مطلب راندارد،اما درممالک عربی ملاها خوداکثربه شیوه صدراسلام روزه میگیرند.
نبی خاوری

کدام دین، اسلام است؟

کدام دین، اسلام است که طالبان و یا دیگران آن را ادعا می کنند که ما دین اسلام را می خواهیم پیاده نماییم و در راه پیاده کردن دین اسلام مردم را می کشند و میزنند، زندان می کنند و تبعید می کنند و انفجار و انتحار و ترور می نمایند 

تاریخ انتشار:   ۱۰:۲۷    ۱۳۹۹/۱۱/۱۶

کد خبر: 166226

منبع:

پرینت http://files.afghanpaper.com/print.gif

 
 

این روزها طالبان در تهران و قبلا هم در جلسه صلح قطر ادعا می کنند که ما حکومت اسلامی میسازیم‌ و جنگ ما در افغانستان برای حکومت اسلامی می‌باشد.
قرآن هم همین را می گوید که؛ (ان الدین عند الله الاسلام‌) همان دینی که نزد خداوند است، اسلام است.

سؤال این است که کدام دین، اسلام است که طالبان و یا دیگران آن را ادعا می کنند که ما دین اسلام را می خواهیم پیاده نماییم و در راه پیاده کردن دین اسلام مردم را می کشند و میزنند، زندان می کنند و تبعید می کنند و انفجار و انتحار و ترور می نمایند.

همین آیه شریفه فوق می گوید: که همان دینی که پیش خداوند (الله) هست اسلام است. نه دین شما.
پس اینچنین برداشت می شود که دین و مذهبی که پیش مسلمانان هست، اعم از سنی و شیعه و در کل تمام مذاهب و شاخه های منشعب از دین اسلام و همچنین ادیان دیگر (یهودی ها و نصرانی ها و زردشتی ها و...) با دین خداوند (الله) فرق دارند.
باید هم فرق داشته باشند چرا که هرکدام از مذاهب و ادیان ادعا می کنند که دین آنها اصل و درست است و دین و مذهب طرف مقابل آنها باطل است.

پس نمی شود که دین خداوند در بین این ادیان و ‌مذاهب مسلمانان باشد. چرا که بسیار اتفاق می افتد و بسیاری از مسلمانان و غیر مسلمانان، زنان و اقلیت های قومی و زبانی و مذهبی همدیگر را با ذکر روایات و حدیث و آیه های قرآن و کتب اسمانی و تفسیری و اجتهادی و برداشتی خود، تکفیر می کنند و جواز قتل شان را می دهند و آنها را از حقوق سیاسی و اجتماعی شان منع می کنند و یا اگر هم این کار را نمی کنند به خاطر برخی مصلحت ها هست و الا روزش که برسد آنها بر اساس همان روایات و اجتهاد و تفسیر خود کار خود را می کنند.

پس نتیجه این می شود که تمامی دین‌ها و مذاهبی که در دست بشریت هست باطل است و دین خدا در بین این همه ادیان و مذاهب نا پیدا می‌باشد.
چرا که؛ دینی که؛ (عندالله) پیش خداوند جل جلاله هست در آن، قتل و تکفیر و توهین و تحقیر و شکنجه و عذاب و زندان و درجه دوم دانستن دیگران نمی باشد.

دین خدا شیعه و سنی و یهودی و نصرانی را و نیز زن و مرد را در نفرت و توهین و تحقیر و تحصیل و سواد و شهروندی و حقوق بشری از هم جدا نمی کند، دین خدا، معیار را مسلمان بودن و تقوی و فضیلت و عدالت و رحمت و‌ مروت و مهربانی انسان‌ها با همدیگر می داند و شعار آن این است که (و لقد کرمنا بنی آدم) ما فرزندان آدم را از خود دانسته و‌ گرامی می داریم.

بله‌درست است دین واقعی و حقیقی و لوح محفوظی (عندالله) در پیش خداوند و انبیاء علیهم السلام هست و مسلمانان از آن خبر ندارند.
ادیان اسلام، یهودیت، مسیحیت، زردشتیت و مذاهب موجود همانند شیعه و سنی و وهابی و داعشی و طالبان و القاعده و... و یهودی و نصرانی اینها قرائت ها و تفسیرها و برداشت های خود آنها از دین و مذهب هست و هر کدام قرائت خود را بر حق و‌ واقعیت و درست می دانند و بقیه را بر باطل می شمارد.
اگر چنین است که برداشت و قرائت شما از دین و مذهب تان درست باشد پس چرا برداشت و قرائت دیگران از دین و مذهب شان درست نباشد؟ شما از کجا آمدید که دیگران نیامدند؟ اگر کشتن و تکفیر دیگران نظر به دلایل شما درست است چرا کشتن و تکفیر دیگران، شما را، درست نباشد؟

مگر قانون اساسی افغانستان و ایران و پاکستان و سعودی و... اسلامی نیست، که طالبان و داعش و القاعده و... میخواهند این کشور ها و قوانین آنها را اسلامی بسازند و مردم را مسلمان کنند.

تذکری را که در پایان باید بدهیم این است که اگر ما مسلمان هستیم و مدعی هستیم که اسلام در پیش ما می باشد، از باب این است که ما بندگی خدا را می‌کنیم با دلیلی که در دست داریم و از انبیاء علیهم السلام شنیدیم، اگر عمل و تلاش ما در بندگی خداوند موافق اسلام، عندالله باشد ثواب میبریم و نجات می یابیم و اگر مطابق واقع و اسلام عندالله نباشد، چون قصد ما رسیدن به واقع و اسلام و فرمانبرداری خداوند بوده است نجات می یابیم.

پس هیچ دلیلی ندارد تا کسی بنا بر قرائت خود از دین، ادعا کند و دست به قتل و توهین و تهدید دیگران بزند و حقوق سیاسی و بشری و اجتماعی، زنان و مردان و مسلمان و غیر مسلمانان و اقلیت های قومی ‌‌و مذهبی را ضایع گرداند و یا حکومتی بسازد که دیگر اقشار سیاسی و اجتماعی و مذهبی و زنان خود را در آن نبینند و یا حکومت که حق همه مردم هست متعلق به یک قوم و دین و مذهب و جنسیت خاص باشد.

مصباح هراتی

تگ ها:

دین اسلام

طالبان

نظرات بینندگان:

>>>   طالب از دین چه میداند.
دین به طالب همیش کند نفرین.
دین و طالب چو آتش و آب است.
آتش جهل بود همین طالب.
آب رحمت بود خودش این دین.
طالب ار دین حق پذیر گردد.
آتش جهل او خموش از دین.

>>>   شما از کدام نظام سیاسی در اسلام سخن میگوهید ؟؟ نظام که در افغانستان است انگلیسی است نام کشور را انگلیس گزنش گرده است هویت تان در بن آلمان انگلیس گزنیش کرده است حتی نام نهاد های تان انگلیسی فرانسه ای هندی عربی موقلی است حتی یک نام هم به زبان فارسی دری نیست دین تان که شما مگر نامش را بگوید که چیست این کدام دین است که زبان انگلیسی فرانسه ای هندی را حلال کرده است زبان مردم بومی که پارسی دری است حرام کرده است نام این دین شما چیست ؟؟؟؟

>>>   بخاطر این که حقانیت ادیان را اثبات کنیم،باید به مرجع اصلی آن که عبارت از عقاید بومی انسانهای قدیم که در سراسر دنیا پراگنده هستند و هنوز هم در جنگل های آمازون و افریقا رندگی میکنند و دارای شرایط مختلف جغرافیایی و آب و هوایی هستند بر همین شرایط به چیزی عقیده پیدا کردند،رجوع کنیم.
این عقاید و باور های بومی به مرور زمان به ادیان و ادیان به فلسفه و فلسفه به قوانین مدرن امروزی تبدیل شده اند.
اما امروز در پهلوی مکاتب رسمی،مدرسه های دینی نیز داریم که از هرکدام آنها شاگردانی فارغ میشوند و مصروف کاری میشوند.
شاگردانی که از مکاتب فارغ میشوند،در مکاتب علوم طبیعی میخوانند و جهان را به چشم طبیعی خویش میبینند و جهان را توسط تیلی سکوپ و مایکروسکوپ در فضا و در لابراتوار مورد مطالعه قرار میدهند و نتایج آنرا به همه بیان میکنند و در حیات روزمره مورد استفاده قرار میدهند و مورد قبول همه گان قرار میگیرد.
اما شاگردان مکاتب دینی،دنیا را به چشم خلقت میبینند و هیچگونه وسایلی برای اثبات آن ندارند و به مردم موعظه میکنند که فقط کور کورانه و با ایمان خاص به آندعقیده داشته باشید.
در نتیجه مکتبی ها قبول نمی کنند و سبب خشم ملا ها میشود و تکفیر میشوند و جنگ بین شان شروع میشود.
اما بدبختی دز کجاست؟
با وجود پیشرفت هوش مصنوعی و استفاده آن در حیات روزمره مانند روبات ها و موتر های خود ران و کمپیوتر ها و موبایل ها و سایر وسایط تخنیکی که دارای مغز مصنوعی میباشند و در بعضی حالات به مراتب فعال تر از مغز انسان هستند،هنوز هم رهبران دینی بهدهماموچیزی که عقیده دارند،عقیده دارند و از خر خود پایین نمیشوند و نمی بینند که در شفاخاته ها امروز القاح مصنوعی صورت میگیرد و توسط تغیر دی،ان،آ،اطفال فرمایش داده میشوند که رنگ جلد شان و رنگ چشم شان و رنگ موی شان وسایر مشخصات جسمی شان به چه شکل باشد؟
دیگر خدا تصمیم گیرنده نوعیت نوزاد انسانها نیست که چگونه باشند،بلکه این انسانها خودشان هستند که تصمیم میگیرند،نوعیت نوزاد شان چه قسم باشد؟
همین قسم در مورد آب و هوا و سایر مسایل که به خدا ارتباط داده میشود و امروز انسانها قادر اند آنها را پیش بینی کنند و تغیر بدهند.
امید وارم نشر شود تا مصباح صاحب جواب بدهد.

>>>   مصباح صاحب بزرگوار!
دین مثل ریاضی(دوجمع دو مساوی چهار)نیست.هرکس به ذوق خودوبه نفع خود میتواندچیزی دران بیابد.بااحکام دین میتوان ثابت کردکه دولت مسلمان وطالب کافراست (تعدادی ازیاغی ها درمقابل یک دولت اسلامی بغاوت کردند).همچنان باهمین احکام دین میتوان ثابت کردکه دولت کافر وطالب مسلمان است(تعدادی ازمسلمانان راستین به خاطرسقوط نظام کفری واقامه حکومت اسلامی واقعی قیام کردند).پیروزباشید.
عاقل

>>>   جناب مصباح صاحب!
(یقین کامل دارم وقتی نوشته ام راخواندی،حتما پزخندمیزنی ودردل خواهی گفت.ناجوان انچه راتوامروز فهمیدی ،من قبل ازتولدت میفهمیدم اما گفتنش برای من درست نیست)وان اینکه:
عمرزمین شش میلیاردسال،عمرانسان روی زمین پنج ونیم ملیون سال وعمردین ومذهب دوهزارسال.انهاییکه درفکرایجاددین ومذهب شدندهدف شان مقدس وارمان شان نیک وانسانی بود.انها خواستندازطریق تجسم جنت ودوزخ انسانها رابه اعما ل نیک تشویق وازاعمال بدبازدارند.واگرمیدانستند که نتیجه اقدام شان درنهایت بنام دین سبب قتل ،وحشت،جنایت وغارت اموال مردم بنام های عشر،ذکات،جزیه،فدیه،مال غنیمت و...میشودواخردین ودیانت یک تجارت کثیف مافیایی بدون مرز وسرحداست، هیچگاهی دست به این جنایت بزرگ نمیزدند.
احسان اله متقی

>>>   جناب مصباح صاحب! اصل سکولاریسم را در این مقاله خود پیاده کرده اید. از خدا امید دارم تا قلبا این عقیده را نداشته باشید. چون می دانیم یگانه عیب مشخصی که سکولار دارد این است که یقین را از انسان می گیرد. انسانی که در عقیده و مسلک مرام و روش خویش یقین نداشت می شود آسان خیمه شببازی. و انسان خیمه شب باز برای همه ی ما معلوم است.
سهیل از مشهد.

>>>   همان دينى است كه شما به أن باور و ايمان نداريد به اشغالگران و مزدورى به انان ايمان داريد .

>>>   آفرین صدآفرین به لالاهراتی. های گفتی وگل گفتی مثل یک بلبل گفتی. واقعیتش همان است که به نام اسلام و امارت اسلامی می خواهند مردم را فریب دهند.
خداوندا به داد ملت مظلوم افغانستان برس.
مهاجرافغانستانی.

>>>   به گفته شیرین گل پرسوز. اینه دگه گپ،دگه گپ.
درپهلوی عشروذکات،صدقه وجزیه وفدیه،گپ های دگه:نوبت ملا،فطرروزه،معاش ملا وشایدهم چندتای دگه.
سلطان

>>>   محترم نظردهنده سوم!
افتخاربه شما ودانش تان.دیگران باید ازشمابیاموزندوغرض اگاهی مردم وذوب شدن یخ های محجر کله کودنان چیزهایی بنویسند.
عبدالعقل

>>>   عاقل
اگر تلاش کنی تا کمی عقل به دست بیاری سعادت ات تضمین است.
آقای متفی
ناریخ بخوان و تاریخ بخوان و تاریخ بخوان و زود نتیجه گیری نکن.

>>>   حقیقت در همه ادیان وجود دارد یعنی وحدانیت...پس چرا خود را به یک دین ومذهب منحصر ساخته و بقیه را منکر شویم یا تجرید کنیم...

>>>   برادر عزیزم طالبان در جمع خود یک رهبر و یک شخص عالم ندارد که حتی مفهوم اسلامی را بشکل درست درک کند.تمامی فتواهای این جاهلان توسط افراد ای ایس ای ساخته میشود و ای ایس ای به ملاهای خاین پاکستانی از طریق پول انرا خریداری میکند. این اسلام اسلامی است که ای ایس ای برای انها مینوسد تا جنایات پنهانی ای ایس ای خنثی نگردد.طالبان منفور، خود دشمن اسلام و مسلمانان اند طالبان انقدر جاهل و خود فروخته هستند که توانایی یک بعث عادی با یک شخص غیر عالم را هم ندارند چه ضرورت به عالم به همین خاطر است که همیشه از علما و جلسه با علما فرار میکند. زیرا اگر در جلسه علما و دانشمندان اینها روبرو شوند تمامی دروغها و جنایات این وطنفروشان ثابت میگردد. در دنیا هیچ مرجع اسلامی و هیچ عالم جنگ این خاینین اسلامی نمیداند و به همین خاطر است که از طریق قتل و تخریب میخواهند به قدرت برسند.
بااحترام
سرخرودی

>>>   دین اسلام عبارت از همان دینی است که در آن دست دزد قطع شود، شراب خور شلاق بخورد، بالای زناکار باید حد جاری شود، بالای قمار باز، رشوت خور، اختلاس گر، متقلب حد جاری شود
قطاع الطریق یعنی موبائل دزدها وموتر دزدها کشته شوند
حالا شما خود بگوئید که هرگاه حکومت اسلامی بیاید کسی در حکومت غنی سالم باقی میماند
پس معلومدار که از سردمداران به گفته خود شان جمهوریت از شنیدن نام نظام اسلام به لرزه می افتند.

>>>   جناب مصباح صاحب موضوع مهمی رازیر بحث آوردند که این عاجز بالاتر ازین بیت لسان الغیب حافط چیزی در فهم معرفتی خود ندارم تا بگویم .
جنگ هفتادودو ملت همه راعذر بنه
چون نه دیدندحقیقت ره افسانه زدند

اگرصلاحیت تصرف را نظر به احوال عصر میداشتم مصرع دوم این عارف صاحب اندیشه و بزرگ را چنین میخواندم.
چون نه دیدندحقیقت دست به بهانه زدند
م.ش.فروغ لندن

>>>   درست است آقایی هراتی حرف حق گفتی
و بقیه وجزدونفر همه تون چرند میگن هیچ اطلاعی و سواد کافی و شناخت درست ندارن فقط بلدن چرند و پرند سرهم کنید

>>>   من ندانستم که اسلام یعنی چی؟ از دست اسلام تباه شدیم! اګر این اسلام باشد که ما در مسلمان خود می بینیم عین کفر است!

>>>   عالیقدرنظردهنده یازدهم.
من شمارادرک میکنم طرزدیدتان دقیق ماندطرزدیدسالهای کودکستان من است.
عاقل اگربرای بدست اوردن عقل تلاش نمیکردعاقل نمیشد،همین توصیه تلاش برای کسب عقل رامن به شما دارم.
اما درمورداقای متقی.من وکیل دعوای جناب نیستم.امانوشته شان ازنظرمن دلالت به داشتن معلومات ژرف ودقیق مینماید.وازتاریخ خواندن میتوان همین قدردرک کردکه نویسنده به کدام شخصیت وجریان خوشبین وبه کدام جناح وشخص بدبین بوده است. نه اضافه ترازان.مثال درموردحبیب ا له کلکانی.مورخ مینویسدعیاری از خراسان،مردمی با شهامت وباجرات ویک شخصیت مردمی.ان دیگری مینویسد.بیسواد،غارت گر وبیکاره وهیچکاره. بهرصورت مایوسیت رابه خودراه ندهید،امیداست باگذشت زمان عقل تان تکامل کند.همواره بکوشیدباتحصیلکرده هاودانشمندان درتماس باشید. پیروز باشید.
عاقل