آیا ملاهای ایران از پروژه اتمی خود دست برمیدارند؟

 

آمریکا و کشورهای غربی مخصوصا انگلستان و فرانسه وآلمان در طی سالهای اخیر در کمک رسانی به اقتصاد رژیم آخوندی از هیچ چیزی کوتاهی نکردند معاملات میلیاردی شرکتهایی همچون شل ،زیمنس و شرکتهای آمریکایی و... تا همین سال گذشته میلادی هم ادامه داشت . فروش لوازم الکترونیکی به ولایت فقیه توسط شرکت نوکیا و کمپانیهای دیگر غربی, ژاپنی  حتی تا اواخر قیامهای اخیر مردم ایران هنوز هم ادامه داشت.لوازمی که آخوندها در شنود تلفنها و یا  پارازیت انداختن برروی تلویزیونهای ماهواره ای هنوز هم از آنها بهره میبرند.بسیاری از شرکتهای آمریکایی ویا غربی در رساندن وفروش ابزار و لوازمی که رژیم ایران آنها را در پیشبرد برنامه اتمی اش ، میتواند بکار برد ومیبرد،به دلالهای جمهوری فاشیستی حاکم برایران، کوتاهی نکردند. امروزه مسلم شده است که این رژیم  هم اکنون بر سر مرز تهیه بمب اتمی میباشد.آیا همه این امکانات را از روسیه وچین تهیه کرده است ؟ حرص سیری ناپذیر کمپانیهای آمریکایی وغربی در معامله با آخوندهای ارتجاعی در طی سالهای حاکمیت آنها برایران ،برهر کسی روشن است.یادمان هست این کمپانیهای غربی  بر سر سرمایه گذاری در مناطق نفتی ایران چه رقابتهایی میکردند و سران رژیم چه پولهایی برای واگذاری امتیاز این مناطق به شرکتهای مورد نظر خودشان ،به جیب زدند.

دلالهای رژیم جمهوری اسلامی با خرید لوازم دوکاره از شرکتهای آمریکایی وغربی توانسته اند پروژه بمب اتمی خود را تا مرز تهیه آن پیش ببرند معامله و تجارت با ملایان  در سه دهه گذشته نقش سوخت‌رسانی به سپاه پاسداران و ماشین سرکوب و صدور تروریسم و مخصوصا پیشبرد پروژه تسلیحات اتمی را داشته است.

از یکطرف اذعان مکرر به دخالتهای تروریستی ملاها در عراق وافغانستان ولبنان و کشورهای عربی ،اعتراف به نقض روزانه حقوق بشر ،کشتار وشکنجه واعدام ، اعترف به بی اعتنایی ملاها به خواستهای جامعه جهانی در مورد توقف برنامه های اتمی و توقف غنی سازی و علیرغم مذاکرات مکرر با رژیم، اما از طرف دیگر معاملات هنگفت تجاری با فاشیستهای حاکم برایران ،این سیاستی بود که باعث گردید ملاها بی دنده وترمزبه سمت ساخت بمب اتمی پیش رفته وروز بروز به آن نزدیکتر شوند.

در یک کلام سیاستهای اتخاذشده در مقابل فاشیسم مذهبی ، عامل سوخت رسانی به پیشبرد برنامه تسلیحات اتمی، بوده است.

پروژه های اتمی وتسلیحاتی رژیم بارها ودر مراحل مختلفش از جمله کار برروی ساخت کلاهک اتمی، از سوی مجاهدین خلق افشاگردید ،بعضی از شخصیتهای ذیربط کشورها و سازمان انرژی اتمی بین المللی هم به صحت بسیاری از آنها اعتراف کردند ویا در بازرسیهایی که داشتند آنها را دیدند و تایید کردند .بسیاری از متخصصین فریاد زدند که این شدت غنی سازی فقط میتواند برای اهداف نظامی وساحتن بمب اتمی باشد.اما دولتهای غربی و آمریکا  خطر اتمی شدن آخوندها را جدی نگرفته ودر صدد بزک کردن آخوندهایی همچون خاتمی هم برآمدندو به دنبال بر سر میز کشاندن  و مذاکره با آنها بودند.رژیم ولایت هم نهایت استفاده را از این مذاکرات کرد ،زمان خرید ودر حالیکه اتحادیه اروپا وآمریکا در حال مذاکره با آخوندها بودند ، سانتوفیوزهای آخوندها در حال گردش و غنی سازی بالا بود.جالب است که آخوندها چندین بار هم طاقچه بالا گذاشته و به پای میز مذاکره نیامدند ،پیش شرطهایی گذاشتند و امتیازهای زیادی تحت عنوان مشوق از دولتهای درگیر مذاکره گرفتند.بارها کشورهایی مانند ترکیه وروسیه وچین هم پادرمیانی کردند که ملاها دوباره مذاکره با غربیها را از سر گیرند.حتی مسول امور خارجی اتحادیه اروپا و وزیر خارجه انگلستان بارها به ایران سفر کردند.جک استروا حتی نام امامان شیعه را هم یادگرفته و آنها را در جیب داشت ووقتی اسم خمینی دجال برده میشد صلوات هم میفرستاد.

ولی با کوتاه آمدن در مقابل این رژیم فاشیستی و مماشات با آنها هیچ چیزی عایدشان نشد و امروزه بسیاری از محافل خودشان، به شکست سیاست مماشات وملتمسانه غرب در مقابل آخوندها اعتراف میکنند.به اعتراف بعضی از سیاستمدارانشان حتی تحریمهای اعمال شده هم نتوانسته است ملاها را از نزدیک شدن به بمب اتمی بازدارد وواقعیت هم همین است زیرا در شرایط کنونی خود دولتهای غربی و آژانس بین المللی انرژی اتمی به نظامی بودن اهداف رژیم در این رابطه اذعان کرده اند.و حالا که رژیم آخوندی در یکقدمی بمب اتمیست ،دولتها و آمریکا تحریمهای شدیدی را در زمینه های مختلف از جمله در مورد نفت وگاز ایران شروع کرده اند. اما سوالهای امروزه اینست :

آیا رژیم دست از غنی سازی و ساخت بمب اتمی برمیدارد ؟

آیا این تحریمهای شدید جواب بمب اتمی است؟

رژیم فاشیستی حاکم برایران ،رژیمست بغایت ارتجاعی که با توجه به عملکردهایش در زمینه اجتماعی واقتصادی متعلق به زمان حاضر نیست وبه همین خاطر براساس قانونمندیهای علمی تاریخ و جامعه محکوم به نابودی وسرنگونیست.این سیر تدریجی را از نقطه شروع حاکمیت آن تا همین الآن با مختصر توجهی میتوان درک کرد.این همان چیزیست که خود ملاها هم آنرا از ابتدای برخورد با معضلات اقتصادی ـ اجتماعی ایران بسرعت فهمیدند بهمین خاطر خمینی ازهمان روزهای اول با جملات معروفش که : ما برای خربزه انقلاب نکردیم و اقتصاد برای خراست ، سعی میکرد اذهان مردم را به خیال خودش از مطالبات بالقوه اشان بازدارد.

حالا آقایان علمای بقدرت رسیده ، سعی در به قدرت ماندن دارند و از هر وسیله ممکن هم استفاده میکنند. در اینجا یکی از اهرمها که آنها را بخیال خودشان از سرنگونی محتوم تاریخی نجات خواهد داد ، رسیدن به بمب اتمی است تا بدینوسیله بتوانند میخ حکومت خود را در سطح بین المللی بکوبند و از فشارهایی که احتمالا از خارج به آنها میآید مقدار زیاد کاسته و با اهرم سرکوب و اختناق مطلق در جامعه و همچنین اشاعه دخالتها در امور کشورهای منطقه مخصوصا کشورهای عربی ، قدرت خود را گسترش داده و از سرنگونی نجات یابند.این سه عامل بعنوان ستون خیمه ولایت فقیه بوده وهست از هیچکدام از آنها هم کوتاه نخواهد آمد چرا که از هر کدام که دست بردارد خیمه ولایت فرومیریزد وبه زبان دیگر این رژیم نمیتواند از این سه عمود خیمه نظام عقب بنشیند.

اول : رسیدن به بمب اتمی وتسلیحات هسته ای

دوم : سرکوب مردم و هرچه تنگترکردن تور اختناق

سوم:صدور تروریسم از طریق دخالت در امور داخلی کشورهای دیگرو صدورارتجاع تحت عنوان اسلام

پس دست کشیدن از ساخت بمب اتمی از محالات است و تا همین امروز هم ،این را آخوندها ثابت کرده اند.تا رژیم جهل وجنایت آخوندی بر سرکار است ،ملاهای مرتجع از برنامه نظامی اتمی خود کوتاه نخواهند آمد.

کشورهای غربی ودر راس آنها آمریکا این قانونمندی حاکم بر رژیم دیکتاتوری حاکم برایران را اگربخواهیم  خوشبینانه بگوییم ، نفهمیده اند وآنرا کتمان میکنند. بهمین دلیل از همان ابتدای افشاشدن برنامه اتمی رژیم ، استراتژی خودرا مذاکره وفشار بر آخوندها برای تغییر رفتار رژیم ، قرار دادند در یک کلام ، فشار میآوریم ،مذاکره میکنیم،مشوق وامتیاز میدهیم تا رژیم جمهوری اسلامی تغییر رفتار داده ودست از برنامه اتمی بردارد.

این استراتژی تا همین امروز شکست خورده و دلیل آنهم اینست که علیرغم تحریمهای بین المللی ،رژیم ایران به این نقطه رسیده که با بمب اتمی فاصله زیادی ندارد.البته که تحریمهای همه جانبه بر علیه آخوندها بسیاربجا و عالیست اما جواب بمب نیست وآنها را از پیشبرد پروژه ساختن آن بازنداشته و نمیدارد.اگر کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا میخواهند که رژیم دست از این پروژه بردارد باید استراتژیشان را تغییر دهند استراتژی که تا امروز روی ملاها را کم نکرده بلکه آنها را در راه ساختن سلاح اتمی پرروتر ،مصممتر وجری تر هم کرده است.استرتژی تغییر رفتار جمهوری اسلامی با شکست روبرو شده است.

دول غربی میخواهند تحریمهای شدیدی اعمال کنند اما متاسفانه هنوزهم در چهارچوب این استراتژی شکست خورده ، یعنی با تحریمهای شدیدتر میخواهند رفتار آخوندها را تغییر دهند آنچیزی که تا امروز نتوانسته اند به آن برسند.   اما واقعگرایانه اینست که  دولتهای مذکور باید استراتژی تغییر رژیم ایران را انتخاب کنند در چهارچوب این استراتژیست که تحریمها واقدامات دیگردر راستای مقاومت سراسری بعنوان مبنای اصلی، به سرنگونی آخوندها می انجامد وهمچنین دراین صورتست که کشورهای غربی میتوانند ادعا کنند که در کنار مردم ایران قرار دارند.

سمت وسوی مردم همانطوریکه در قیامهایشان هم فریاد زدند سرنگونی رژیم ضد بشریست اما استراتژی کنونی کشورهای غربی وآمریکا تغییر رفتار نظام  ونه سرنگونی آنست. دو مسیر متضاد ، یکی میخواهد کل نظام را سرنگون کند و دیگری خواستار ماندنش اما تغییر رفتار آنست.

از زمانی که ملاها در قدرتند اولا  تغییر رفتاری در جهت رفتارمتمدنانه جامعه جهانی از آنها دیده نشده است وثانیا در اثر مماشات و استمالتهای دول غربی ،این رژیم جری تر و پرروتر هم شده است.و در همین راستا کارهایش را پیش برده ودر قدرت هم مانده است.بهمین دلیلست که میگوییم این استراتژی عامل سوخت رسانی به پروژه اتمی رژیم است.تا این رژیم بر ایران وایرانی حکومت میکند ، از پیشبرد پروژه اتمی وسلاحهای کشتار جمعی ، صدور تروریسم وارتجاع ،سرکوب داخلی کوتاه نخواهد آمد. 

علی دیانتی