این پژوهش با هدف تبیین نقش مؤثر رسانه‌ها و نهادهای مدنی در بهبود شرایط مهاجران افغانستانی در داخل و خارج از کشور انجام شده است.

روش تحقیق مبتنی بر تحلیل کیفی داده‌ها از طریق مطالعه اسناد، گزارش‌های معتبر بین‌المللی و وبر گرفته از مصاحبه های ساختاریافته با کارشناسان است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که رسانه‌ها از طریق آگاهی‌بخشی، افکارسازی و مستندسازی مشکلات، و نهادهای مدنی از طریق ارائه خدمات مستقیم و غیر مستقیم ( وکالتی) می‌توانند همکاری جمعی قدرتمندی ایجاد کنند. با این حال، چالش‌هایی نظیر محدودیت‌های سیاسی-امنیتی، کمبود منابع و پراکندگی اطلاعات، و همکاریهای مؤثر انان را به مشکل مواجه کرده است. این مقاله در نهایت راهکارهایی را برای تقویت این همکاری‌ها، از جمله ایجاد پلتفرم‌های مشترک اطلاعاتی، ظرفیت‌سازی و استفاده از فناوری‌های دیجیتال ارائه می‌دهد.

مقدمه:
مهاجرت اتباع افغانستانی،به عنوان یکی از طولانی‌ترین و پیچیده‌ترین بحران‌های مهاجرتی جهان، ریشه در دهه‌ها درگیری، ناامنی، فقر و بی‌ثباتی سیاسی دارد. بر اساس آمار کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR)، میلیون‌ها افغانستانی در سراسر جهان آواره شده‌اند که بخش عمده‌ای از آنان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. در این بستر پیچیده، نقش نهادهای غیردولتی و رسانه‌ها به عنوان رکن اساسی جامعه مدنی و نظارت‌گر، بسیار حائز اهمیت است. این مقاله با پذیرش این فرضیه که ، «همگرایی راهبردی بین رسانه‌ها و نهادهای مدنی می‌تواند به طور معناداری بر بهبود کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی تأثیر بگذارد، »
به بررسی ابعاد مختلف این نقش و راهکارهای تقویت آن می‌پردازد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه تحلیلی جامع از فرصت‌ها، چالش‌ها و مدل‌های عملیاتی همکاری است.

بخش اول:
رسانه‌های داخلی و بین‌المللی چه نقشی در انعکاس مسائل و افزایش آگاهی در مورد مهاجران افغانستانی ایفا می‌کنند؟·
ــ رسانه‌های داخلی: پس از سال ۲۰۰۱، رسانه‌های آزاد افغانستان نقش حیاتی در افشای فساد، گزارش‌دهی از نقض حقوق بشر و دادن صدایی به قربانیان داشتند.
در زمینه مهاجرت، این رسانه‌ها با اطلاع‌رسانی درباره خطرات سفرهای غیرقانونی، ارائه اطلاعات در مورد فرآیندهای قانونی پناهندگی و انعکاس مشکلات مهاجران در کشورهای میزبان، به افزایش آگاهی عمومی کمک کرده‌اند.
با این حال، پس از تغییر حکومت در سال ۱۴۰۰، فضای فعالیت برای رسانه‌های مستقل به شدت محدود شده است.
ــ رسانه‌های بین‌المللی: این رسانه‌ها با پوشش گستیره بحران‌های انسانی در افغانستان، نقش کلیدی در جلب کمک‌های بین‌المللی و تحت فشار قرار دادن دولت‌های میزبان برای اتخاذ سیاست‌های انسانی‌تر ایفا کرده‌اند.
گزارش‌های میدانی از اردوگاه‌های مهاجران در ایران، پاکستان و اروپا، باعث شده تا افکار عمومی جهانی نسبت به این موضوع حساس شود.
ــ تحلیل محتوای رسانه‌ای و نقش آن در شکل‌دهی به گفتمان عمومی در مورد مهاجران افغان.
بررسی‌ها نشان می‌دهد، اگرچه پوشش رسانه‌ای افزایش یافته، اما در برخی موارد به جای تمرکز بر ریشه‌های مسئله و راهکارها، بر جنبه‌های احساسی و فوری قضیه تمرکز شده است.
همچنین، گاه‌گاهی بازتاب اخبار با کلیشه‌سازی و عدم دقت همراه است.
ــ رسانه‌های اجتماعی: پلتفرم‌هایی مانند فیسبوک، توییتر و تلگرام به ابزاری قدرتمند برای خودمهاجران تبدیل شده‌اند. آنان از این فضاها برای ایجاد شبکه‌های حمایتی غیررسمی، به اشتراک‌گذاری اطلاعات درباره مسیرهای مهاجرت، شرایط کشورهای مقصد و نیز بسیج کمک‌های مردمی استفاده می‌کنند.

بخش دوم:
نقش نهادهای مدنی در حمایت از مهاجران.
نهادهای مدنی چگونه از طریق فعالیت‌های میدانی و تبلیغاتی از مهاجران افغانستانی حمایت می‌کنند؟
ــ نهادهای مدنی داخلی: سازمان‌هایی مانند شبکه زنان افغان و بنیاد توسعه علمی (AREU) پیش از سال ۱۴۰۰، با ارائه خدمات مشاوره‌ای، حقوقی و آموزشی به خانواده‌های آسیب‌پذیر، سعی در کاهش فشارهای اقتصادی ، اجتماعی
که منجر به مهاجرت می‌شد، داشتند.
این نهادها همچنین پرونده‌های نقض حقوق بشر را مستندسازی می‌کردند.
ــ نهادهای مدنی خارجی و بین‌المللی: سازمان‌هایی مانند «مهاجر »در ایران یا «انجمن حمایت از پناهندگان» در اروپا، خدمات مستقیمی از جمله آموزش زبان، کمک‌های درمانی، مشاوره روانی و حمایت‌های حقوقی ارائه می‌دهند. نهادهای بین‌المللی مانند UNHCR و IOM نیز در زمینه اسکان، تغذیه و حمایت‌های اضطراری فعالیت می‌کنند.

ــ همکاری میان نهادهای مدنی: مدل‌های موفق همکاری اغلب مبتنی بر شراکت نهادهای محلی با سازمان‌های بین‌المللی است.
برای مثال، یک دفتر غیر انتفاعی محلی که به جوامع مهاجر دسترسی دارد، می‌تواند با یک نهاد بین‌المللی که منابع مالی و تخصصی دارد، همکاری کند تا خدمات هدفمندتری ارائه شود.

بخش سوم:
موانع و چالش های اصلی همکاری مؤثر بین رسانه‌ها، نهادهای مدنی و نهادهای بین‌المللی در این حوزه کدامند؟
.چالش‌ها:  محدودیت‌های امنیتی و سیاسی: فشار بر رسانه‌ها و نهادهای مدنی مستقل در داخل افغانستان و همچنین سیاست‌های سختگیرانه مهاجرتی در برخی کشورهای میزبان.
ــ کمبود منابع مالی: وابستگی بسیاری از این نهادها به کمک‌های بین‌المللی که نوسان دارد.
ــ پراکندگی اطلاعات: شناسایی و ارزیابی عملکرد نهادهای مدنی فعال در حوزه حمایت از مهاجران در داخل و خارج از افغانستان.
عدم وجود یک مرکز هماهنگ‌کننده برای به اشتراک‌گذاری داده‌های دقیق و به روز بین رسانه‌ها و نهادهای مدنی.
ــ خستگی کمک‌کنندگان: کاهش حساسیت افکار عمومی جهانی به دلیل تداوم بحران.
· فرصت‌ها: فناوری‌های دیجیتال: امکان ایجاد پلتفرم‌های آنلاین برای اطلاع‌رسانی، جمع‌آوری کمک و ارائه خدمات مشاوره از راه دور.
  ــ کمیته توانمند افغانستانی: جامعه مهاجران تحصیلکرده که می‌توانند به عنوان پل ارتباطی و منبعی برای تخصص و حمایت عمل کنند.
  ــ علاقه مستمر رسانه‌های بین‌المللی: بحران افغانستان همچنان در کانون توجه رسانه‌های جهانی قرار دارد.

بخش چهارم:
پیشنهادات و راهکارهای عملی برای تقویت همکاری و ایجاد شبکه‌های حمایتی پایدار چیست؟
تبیین چالش‌های ساختاری و عملیاتی در مسیر همکاری بین این نهادها.
1. ایجاد یک سکو یا جایگاه اطلاعاتی مشترک: طراحی یک پایگاه داده آنلاین امن که در آن نهادهای مدنی آمار و اطلاعات میدانی را ثبت کنند و رسانه‌ها بتوانند به صورت کنترل‌شده از آن برای تولید گزارش‌های مستند استفاده کنند.
2. ظرفیت‌سازی مشترک: برگزاری کارگاه‌های آموزشی مشترک برای روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی در زمینه اصول گزارش‌نویسی حساس به مسائل مهاجران، امنیت دیجیتال و دفاع وکالتی.
3. تدوین سند راهبردی همکاری: تشکیل یک کمیته مشترک متشکل از نمایندگان رسانه‌های معتبر، نهادهای مدنی و کمیته ی برای تعریف اولویت‌ها و هماهنگی اقدامات.
4. توسعه روزنامه‌نگاری سازنده: تشویق رسانه‌ها به تولید محتوایی که علاوه بر بیان مشکلات، به راهکارها و موفقیت‌های کوچک در جامعه مهاجران نیز بپردازد تا از ایجاد ناامیدی جلوگیری شود.
5. ارائه پیشنهادات سیاستی و راهبردی برای نهاد های ذیربط.و بین‌المللی: تخصیص بودجه‌های خاص برای پروژه‌های رسانه-محور که بر مسائل مهاجران تمرکز دارند و تسهیل روند صدور ویزا برای روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی افغانستانی.

نتیجه‌گیری:
نتایج این پژوهش مؤید آن است که رسانه‌ها و نهادهای مدنی،دو بال قدرتمند برای حمایت از جمعیت آسیب‌پذیر مهاجران افغانستانی هستند.
رسانه‌ها با نورافکندن بر تاریکی‌ها و نهادهای مدنی با اقدام در میدان، می‌توانند یک چرخه مثبت از آگاهی، حمایت و تغییر سیاست را ایجاد کنند.
با این وجود، این پتانسیل به دلیل چالش‌های ساختاری به طور کامل محقق نشده است. کلید موفقیت در «همگرایی راهبردی » نهفته است؛ ایجاد شبکه‌های رسمی و غیررسمی مبتنی بر اعتماد و تقسیم کار که بتوانند در فضای پیچیده کنونی، به صورت هوشمند و پایدار عمل کنند. آینده مهاجران افغانستانی تا حد زیادی به توانایی این نهادها در فراتر رفتن از فعالیت‌های انفرادی و حرکت به سمت یک کنش جمعی منسجم بستگی دارد.

منابع و مراجع (به فارسی):
1. دیدبان حقوق بشر. (۲۰۲۳). افغانستان: رویدادهای سال ۲۰۲۲. گزارش جهانی.
2. برنامه توسعه ملل متحد (UNDP). (۲۰۲۲). افغانستان: چشم‌انداز اقتصادی-اجتماعی ۲۰۲۳-۲۰۲۲.
3. عزیزی، م. (۱۴۰۰). نهاد جامعه مدنی در بازسازی پس از جنگ: درس‌هایی از افغانستان. مجله صلح و توسعه.
4. ماموند، ا. (۱۳۹۹). رسانه و مهاجرت: موردکاوی افغانستان. مجله بین‌المللی ارتباطات.
5. شورای پناهندگان دانمارک. (۲۰۲۳). گزارش سالانه: پاسخ به بحران افغانستان.
6. مصاحبه با مدیر یک نهاد مدنی فعال در زمینه مهاجران در ایران ، مرداد ۱۴۰۲.
7. مصاحبه با یک روزنامه‌نگار افغانستانی مقیم اروپا ، شهریور ۱۴۰۲.
6. مصاحبه با مدیر یک نهاد مدنی فعال در زمینه مهاجران در ایران ، مرداد ۱۴۰۲.
7. مصاحبه با یک روزنامه‌نگار افغانستانی مقیم اروپا ، شهریور ۱۴۰۲.



نویسنده خلیل الله فائز تیموری روزنامه نگار ، فعال مدنی و پژوهشگر حقوق بشر.