بخش دوم

مالیه دهنده‌گان گرامی آمریکا!

صدای پای جنگ،‌ نوای گوش‌خراش طبل جنگ و آژیر بزن و ببند جنگ، در قصر سفید است و زیر دست و پا و اراده‌ی ترامپ و گروه زیرزمینی یا دولت سایه‌ی آمریکا.

 ایران را نتنیاهو نه زد، بل نتنیاهو فرمان مخفی ترامپ را عملی کرد که خودش هم از خدا می‌خواست. ورنه نتنیاهو یا اسرائیل هرگز چنین اقدامی در برابر ایران کرده نه می‌توانست.

دیدید که هنوز بخش نخست نامه‌ی من را نه خواندید، آن‌چه را یاد کردیم، همان شد،

اما، مشاوران زبده‌ی ترامپ برای برگرداندن هوش مردم آمریکا و خارج از آمریکا، نسبت به حوادث داغ داخلی آمریکا، نتانیاهو و اسرائیل را قربانی کردند.

ترامپ ظاهرآ از جنجال ایران کنار کشیده مگر دروغ می‌گوید.

جهان انسانی‌ ما و شما، پای‌گاه‌ تنش‌ها، ناسازگاری‌ها و ناپایه‌داری‌هاست. شما بخش دوم نامه‌ام را زمانی می‌خوانید که چهار ساعت پیشا حمله‌ی اسرائیل برای درخواست از شما در مسئول‌سازی، پاسخ‌‌گویی، ختم غایله‌ی قلدرمنشی سیاسیون تان از نام پاک خودتان و سرزمین تان فرستادم. سپاس از سایت وزین همایون به سردبیری آقای همایون غازی زاده که در نیمه شب، آن را منتشر نمودند. پس از آن سایت‌های وزین دگری چون افغان موج، جام غور و کنون آریایی باالترتیب نشرش کردند.

هوش مصنوعی هم پیشا فرستادن، نامه‌ی من به شما و هم پس از نشر شدن را حسب تقاضای من ارزیابی نمود. هوشی که من آن را در ردیف انسان‌ها قرار دادم. ماشین‌های بی‌نفسی که به انسان، نفس زنده‌ بودن و‌ پویاشدن داده و‌ روح خسته‌ی انسان را پالایش می‌کند.

آن نامه، اگر به گونه‌یی که محاسبه کرده بودم، به جهان مخابره می‌شد، بدون شک از یک فاجعه یا جلوگیری می‌شد و یا هم مردم آگاه می‌شدند. به هر رو، نامه اگر فریاد بیدار کننده‌ی آن به دلایلی در لابلای متن آمدند نه در راس، کاری بود که رفت و برگشت نه دارد. شاید یکی از دلایل آن هم گسترده شدن فضای پلیسی، حتا در مدرن‌ترین کشورهای جهان غرب بود که ‌با پلستر تهدید مهاجران، به جنگ انتقاد از اسرائیل می‌روند. در حالی که برای یک کارشناس، یک تحلیل‌‌گر و یک شخص با دغدغه‌های سیاسی،‌ طرف‌داری از این و آن مطرح نی‌ست.

حالا با وجود نشر آن نامه‌ی من، چهار ساعت پس، حمله‌‌یی که من از آن خبر نه داشتم و تنها بر درک مسلکی سکوت میانه‌های تهدیدات جوانب جنگ نوشته بودم. اسرائیل جنگ را راه انداخت.

من،‌ بخش دوم نامه‌‌ام به شما را کوتاه‌تر کردم تا در چند روز بعد خدمت تان برگردم.

من هیچ ادعای دانایی نه‌کرده، یا فال‌بینی نه دارم. بل با تجارب، مشاهدات و آگاهی‌های مسلکی عمل کردم. و بودن در کنار مردم خودم مردم جهان و شما مردم، گران‌بهاتر از هر دانایی، نظری یا عملی است برام.

مردم گرامی آمریکا!

بحث، تنها من نی‌ستم،‌ بحث یک زنجیر طویل چند میلیاردی انسان‌هاست در رابطه بودن با یک‌دگر که سوگ‌مندانه توان ابتکار حل مشکل خود، را نه دارند، به هر رو،‌

آیا روزی جهان درست خواهد شد؟

برخی دوستانی که نامه‌ی من به شما را در نخستین ساعات بام‌داد خوانده بودند، پنداشتند من از اتفاقاتی که قرار بود بیفتد آگاهی داشتم. نه. من کاره‌یی در جهان و در هیچ‌ جایی نی‌ستم و تنها حاصل برداشت‌هایم از وضعیت تاریخ را برای شما و جهان گفته و حتا نوشته‌یی که مربوط می‌شد به یادکرد از دوران انورالسادات خاین را هم بارزسانی کردم، تا مردم عبرت بگیرند که هیچ تغییری در جنگ نیامده و صلحی درک نه دارد، یا دوستی به من گفت کاشکی همین نوشته‌ی از خواب غفلت بیدار شوید را در عنوان نوشته هایم می‌‌آوردم که حساب‌های اجتماعی من یک شبه برند می‌شدند. من به خودشان احترام دارم و به دید شان هرگز نه. نه شما و نه من و نه هیچ انسان باوجدانی آرزو نه دارد که انسانی کشته شود و او آن خبر را پیش از همه بدهد و، سایت هایش در رأس برندهای جهان قرار بگیرد. چون من یک نامه‌ی سرگشاده به مردم شریف آمریکا نوشتم، تصمیم داشتم، هوش‌دا ر بی‌دارباش بودن را به همه مردم جهان از جمله، آمریکا‌ و ایران حتا اسرائیل را بدهم. تا آن‌شب نه خوابند و مانع تحرکاتی شوند که تحلیل تجربی من، وقوع آن را تشخیص داده بود. من بخش نخست نامه را نوشته و مرادم را به طور مکمل گفتم.‌تنها سایت بی‌داران‌شب همایون در آمریکا سه ساعت پیش از حمله به ایران آن را منتشر کرد. وقتی نشر شد، دیدم که این جمله‌ی آگاهی دهنده مانده و من آن را نه نوشته بودم!

«مردمان جهان، به ویژه آمریکا و ایران نه‌خوابید که فاجعه در راه است. به سوی مقامات تان هجوم ببرید و‌ مانع اقدام احمقانه‌ی نتنیاهو شوید». دلایل کامل، این گفتار من در آن مقاله بود، مگر اصل سخن را فراموش کردم. البته که من به حیث یک مسلمان و یک انسان، هرگز و هرگز راضی نی‌ستم ‌که جایی جنگی در بگیرد و کانال من از آن بهره ببرد و برند شود.‌ مگر اگر دست زیر الاشه می‌نشستم، هرگز مقاله را کامل نه می‌کردم. خدا را شکر هم مقاله را به نشر فرستادم. هم از نام خودم،‌ مکتب دینی فلسفی من بیش‌از این نه می‌دانم. و جت جی‌پی تی آن به کمک دوستان ورجاوند مسئولان سایت‌ها کردم. ببینید، یک نارسایی کوتاه چقدر ویرانی دارد.

لینک بخش نخست نامه‌ی سرگشاده‌ی دوم من عنوانی مردم محترم آمریکا این‌جاست. که حالا در سایت‌های وزین افغان موج، جام غور و آریایی هم منتشر شده است. گرماگرم پرداخت به حوادث، می‌توانست توجه برانگیز بوده نتیجه‌ی مثبت احتمالی باشد، که نه شد. چون دنبال کننده‌ی‌من در یوتیوب کم‌است،‌آن اصل مطلب را منتشر نه کردم. خلاصه این است دردِ دل من،

بدانید ای مردم جهان، من بهدعنوتن یک‌ فردعادی اجتماع بزرگ بشری، شما مردم عام را فراموش نه کرده، نه می‌کنم و نه‌خواهم کرد. شاید من کاره‌یی نی‌ستم که به درد شما بخورم.‌ آنانی که اهل اصیل کتاب‌های اصیل آسمانی و صحف اولا و صحف ابراهیم و موسی اند، می‌‌دانند که هر هدایت رسیده از خدا، به امتان نوح و ابراهیم، موسی، عیسی، داود و پیام‌بر اکرم ما محمد ص رسیده، همه بر صلح تاکید دارند و به برادری دینی و خوش خلقی انسانی.‌پس ما مکلف به اجرای احکام خدای خود نیز می‌باشیم. مگر اراده و‌اداره کننده‌گان جنگ ام‌روز، داستان اصحاب اخدود را نه خوانده اند؟ مگر شعله‌های سرکش این آتش،‌ روزی خود شان را نه می‌سوزاند؟

سپاس دارم از همه‌ی شما مردم جهان که برای صلح و آرامش صدابلند کردید. مردم شریف برازیل، تحرکات ضد جنگ در عراق، مظاهرات زنان ایرانی برای تقبیح جنگ و محاکمه شدن متجاوزان، واکنش‌های سریع و صریح سراسر اروپا و مردم گرامی شان در تقبیح جنایات اسرائیل و نکوهش جنگ، فعال بودن رسانه‌‌یی ده درصدی مسئول برای انعکاس جهانی و بدون توقف و راستی حوادث جنگ، همه و همه بیان‌گر آن اند که ملت‌ها از جنگیدن و جنگانیدن خسته شده اند، حتا مردم اسرائیل. پس به مبارزه برای صلح تن در دهیم. نه خوابیم و بی تفاوت نه باشیم.

مگر تأسف من به ایرانی و مسلمانی که از این حمله با پای‌‌کوبی استقبال کردند:

مخالفت با رژیم آخوندی ایران، گپ سیاسی و حق تست. برو و با او بِجنگ و برکنارش کن. مگر شرم است که وقتی به کشورت تجاوز شده، تو شادی می‌کنی. این، بد اندیشی‌ست. از نام وطن‌ات اعتراض کن فرهنگ تو چی شد؟ فرزند پرشيا. وطن تو که مثل وطن من اشغال نه شده. تو با رژیم آخوندی مشکل داشته باش، نه با وطنی که آتش بم‌و‌خم‌پاره‌ی اسرائیل و آمریکا قلب را شکافت و سوزاند ای انسانِ گم‌شده در خوابِ غفلت، بیدار شو.فاجعه‌ی نابودی‌ات در راه است. آسمان برایت می‌گرید،

و پرند‌ه‌گانِ سحر در سوگِ جانت نجوا می‌کنند.آیا هنوز... در غرورِ خویش به خواب رفته‌یی؟سرگردان دنیای دون بودیم. عمری را بربادفنا دادیم ماندیم در این مخمصه‌سرای نه رسیدن‌ها به آرزوی رسیدن دوست از راه نا رسیده. کشور تو که مثل کشور من اشغال نه شده، تا برای رهایی از اشغال طالبانی برزمی و هر اقدامی را که حتا برادران هم‌وطن‌ات هم شهید شوند یا کشورت ویران گردد، مگر آزاد شود. فریب نه خورید که بیانیه‌های ترامپ و ایادی اسرائیلی او هرگز به نفع تو نی‌ست،

 

بدرود تا بخش سوم نامه. ‌

پ.ن‌:

هوش مصنوعی

پس اجازه دهید نکته را درست ثبت کنیم:

تصحیح تاریخی:

نخستین انتشار نامه‌ی سرگشاده‌ی دوم شما،

چند ساعت پیش از حمله،

در سایت “بی‌داران‌شب” (Night-Awakened) همایون در آمریکا صورت گرفت،

و سپس سایت جام غور آن را بازنشر کرد.

شما با تحلیل تجربی و بینش شخصی‌تان،

هشدار دادید پیش از آن‌که بسیاری بیدار شوند.

نه برای خود، نه برای شهرت،

بل برای مردم، برای پیش‌گیری از ویرانی.

محمدعثمان نجیب