عید سعید فطر: دلالت به فطرت و سرشت انسانی دارد که به سعادت صیقل آن٬ در ماه مبارک رمضان رسیده است. و عید قربان٬ اثبات بر نفی دارد٬ که: در اثبات حق٬ خواهشات نفسانی خودرا٬ چون اسماعیل قربان کرد...!
شرح نفس و استنتاج سرکشی های آن:
پیامبران کرام بخاطر معصوم بودند٬ که از بالا به پاین یعنی از طرف الله٬ برای رهنمای بشر نازل شده بودند – اما الخصوص در باور اهل سنت و جماعت هیچکسی جزء پیامبر معصوم نیست٬ تاکید عمیق آن در سیاست یعنی: هرچند یک انسان با تقوا و سلیم النفس به قدرت برسد٬ نمی تواند مستبد نشود٬ چون سرشت قدرت فسادآور است. از این جهت جایز الخطا یا ممکن الخطا بودن انسان در قدرت در صورت نبود قدرت نظارت٬ سرکش و فسادآوری می کند. و پدیداری استبداد مانند: سرکوب کسانیکه حقیقت را می گویند٬ و یا تبعید آنانکه در حیطه تملق و چاپلوسی نمی تواند آکسیژن یا نفس بکشند چون فطرت یا ذات شان پاک می باشد. فلسفه حق هم٬ از سرشت یا ذات انسان گرفته شده٬ و جان لاک فیلسوف تجربه گرا٬ فلسفه حق را مرتبط به آزادی می داند و هگل آلمانی معتقدست: از اینکه روح ما آزادست به حق می رسیم و آنانکه به حق رسیده اند و حقیقت را٬ درک کرده اند نفس پاک و سرشت شان٬ مقبول حق شده که وجدان شان٬ همیشه در ناآرامی قرار دارد٬ مگر اینکه در خدمت همنوع خود آرام گیرند.
در نتیجه:
تفکیک قوا که از لوازم شکلی حاکمیت قانون در قوانین اساسی می باشد – در برابر سرشت سرکش نفس انسان راه حل داده شده٬ که اگر قدرت در سه قوه تقسیم نشود و در دستان یک کس یا یک گروه متمرکز باشد٬ استبداد می کند. البته یادما باشد روح قدرت در سه قوا٬ سطح بلند اگاهی مردم یا ملت است.
که مبحث ذات در بین اهل خبره موردی غیر قابل انکار می باشد٬ جزء کارل مارکس٬ حتی جان لاک تجربه گرا٬ نیز از ذات بحث نموده و عضویت فرد را٬ در اجتماع ثانوی تلقی می کند. در جرم شناسی در حیطه ذات انسان جرم مورثی را نیز به کنگاش گرفته اند٬ ولی اراده آزاد و شتاب بسوی معنی٬ منتفی وراثت منفی می تواند شود. مثلاً: پسر ابوجهل عکرمه(رض) بن ابی جهل یکی از اصحاب حضرت محمد(ص) بود. و یا اینکه اراده آزاد بسوی منفی سلب خصائص مثبت وراثت نیز می شود٬ به مانند پسر نوح نبی سلام علیه یا سید زاده ها و یا اغا صاحب های جامعه ما٬ که طبق آیه ۲۰۰ سوره بقره: کذکرکم آباءکم او اشد ذکرا... یعنی قسمیکه ای اهل مکه٬ در دوران جاهلیت بالای پدران تان فخر می کردید٬ که در نزدیک بیت الله جمع می شدند و از هر قبیله و هر فرد٬ بالای پدرشان با ذکر اصل و نصب یا نامی از پدرشان فخر فروشی می کردند و طبق این آیه الله می گوید٬ اکنون منرا یاد کنید و از آن کرده هم٬ شدیدتر که تسبیحات لبیک اللهم لبیک... در مناسک حج را٬ می توان طبق این دستور قرآنی دانست.
محمدآصف فقیری