نو روز تان مبارک این جشن باستانی
هر روز تان نوروز با عیش و کامرانی
دارد بری امیدی که امسال خلق افغان
باشند قرین وحدت در امن و شادمانی

ب.بری

 

بیانات خلاف منطق


‎به *(تی فی) سه ملا در باب نو روز
پراکنده سخن ګفتی جگر سوز
خلاف دین خوانند جشن دهقان
به فتوا و روایات، نی به برهان
دلیل شان همه بودند نقلی
نه از خود داشتند تحلیل عقلی
بُوَد عالم به فهم خویش باور
نباشد راوی گفتار زهر در
هزاران سال است این جشن باستان
شده بر پا به پیشواز از بهاران
زمین آماده کِشت و زراعت
شود در نوبهار این فصل رحمت
پیامی دارد این فصل دل آنگیز
بشو آماده جنبش به پا خیز
رسید قومی زراه فهم و دانش
به مجد و ارتقا و کسب دانش
تو باعقلت بسنج ای شیخ، زینهار
چو نپسندی مکن بیهوده گفتار
بیاب رمز زمان و منطق روز
نه امروزت بود مانند دیروز
تو دین را می نمایانی به اذهان
خلاف منطق و پیشرفت و برهان
دو گوشت کر بود بر انتحاری
مجاهد خوانی هر بیرحم و جانی
چپاول را غنیمت خوانده ای تو
به پولداران مفسد کرده ای رو
بکن بر ضجه ها و ناله ها گوش
نباشند یک دمی در ملک خاموش
بشد ماتمسرا بر خلق افغان
چو قانون جهاد گردید فرمان
بری حیران این طرز بیان است
خلاف منطق و فهم زمان است
ف.بری