روز والنتاین، (روز عشاق و یا روز عشقورزی) در فرهنگ غرب روز ابراز عشق است . این مناسبت هر سال در روز ۱۴فوریه (۲۵بهمنماه و بعضی سالها ۲۶بهمنماه) برگزار می شود. سابقهٔ تاریخی روز والنتین برگرفته از سنن روم باستان و مسیحیت می باشد. این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتین یا خرید هدایایی مانند گل سرخ انجام میشود.
آقای خامنه ای سلام : در صبح 14 فوریه 2015 ، نامه محرمانه و محترمانه ات به کاخ سفید را تیتر زدند . راستش با دیدن تیتر و همزمانی آن با روز والنتاین یاهمان روز عشاق ، به فکرم زد که من هم نامه ای محترمانه بنویسم . رسوم اجتماعی میگوید که نوشتن نامه ویا دادن هدیه درچنین روزی باید به عشقی معمولا از جنس مخالف باشد ، ولی رسوم سیاستهای روز فرق میکند ! سالهاست متوجه شدم که زندگی واقعی و مادی قوانینش با ذهن و رویا کاملا متفاوت است . تبادل چنین نامه هایی در سطح دولتی یا رهبران برای من مفهوم سیاسی اش نیازی به آنالیز مکرر ندارد . والاستریت جورنال به نقل از یک دیپلمات ایرانی بی نام و نشان نوشت ، که نامه محرمانه خامنهای به باراک اوباما محترمانه است اما او در آن چیزی را متعهد نشده است...
آقای خامنه ای ، تو خودت را متعهد به چیزی ، به جز منافع خودت و جایگاه خودت نکرده ای و آنها هم خودشان را متعهد به منافع خودشان کرده اند . این وسط منافع مردم ایران کشک است ! نمیخواهم در این روز عشقی ، حرفهای تکراری بزنم . میدانم و مطمئن هستم که وقت خواندن و یا حوصله این نامه های الکی و تکراری را نداری و برایت اساسا مهم نیست ، مثل بقیه رهبران . کارهای مهمتر برای رهبران جهان ، رهبری مسلمین جهان برای خامنه ای ، مذاکرات هسته ای ، و انبوهی کارهای دیگری که رنگ و بوی همه چیز میدهد به جز عشق !
آقای خامنه ای ، در دنیای خارج از ذهن فقط برای چند ثانیه به لحظه های دنیای واقعی فکر کن . در دنیای واقعی 36 سال روحانییت جای همه نشست و حاکم مطلق شد. یعنی هم دیانت کرد و هم سیاست و هم سلطنت ! نگاهی به بیلان 36 سال گذشته بکنید تا متوجه شوید چرا باید نامه محرمانه و محترمانه در روز عشاق به کاخ سفید بنویسید ؟ دردنیای واقعی معنی سیاسی نامه نوشتن وزن دارد ونه محتوا و ادبیات محترمانه آن ! اگر از روز اول هم روحانییت جای واقعی خودش نشسته بود و فقط به امورات مذهبی میرسید و بقیه امور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را به لایقان و اهلش می سپرد ، امروز یحتمل نیازی به نامه نگاری های عشقولانه یا همان جام زهری نداشتی ! آقای خامنه ای میدانی اهلش کیست ؟ هر کسی که دغدغه اول ذهنش اقتصاد سالم و سیاست متعارف و کثرت گرایی عمومی و نهایتا رقابت سالم با جهان مادی پیرامون خودش است...و نه اینکه سران مملکتی در قرن 21 اولین موضوع ذهنشان این باشد که جامعه چه باید بخورد یا نخورد ؟ چه بخواند یا نخواند و با حجاب زوری و طناب دار و قصاص...سلیقه های فردی کل جامعه 80 میلیونی را با تیغ قوانین شریعت زورکی راهی بهشت کند ! نزدیک به 4 دهه روحانییت سرجای خودش نیست ، در واقع هیچ چیز سرجای خودش نیست . نزدیک به 4 دهه فقط با دروغهای شاخدار و خرافات مطلق تلاش کردید که ثابت کنید ، مثلا بی حجابی باعث وقوع زلزله میشود ! در طی این 4 دهه با افکار عمومی و جامعه ایران واقعا مثل صغار و گوسفند برخورد کردید !
آقای خامنه ای نزدیک به 4 دهه حاکمییت سیاسی دین اسلام و روحانییت ، زندگی معمولی میلیونها انسان را عملا تبدیل به جهنم کرد ، نسلهای پیش رو به راحتی متقاعد نمیشود که دنیای دیگری و بهشتی موهون برای زندگی جاودانه وجود دارد . این نسل نگاهشان به عملکرد حاکمانی است که ظاهرا خودش هیچ علاقه ای و تمایلی برای رفتن به بهشت و زندگی جاودانه ندارد و به راحتی از خودش میپرسد که اگر روز حساب و کتابی وخدایی واقعا وجود دارد...پس چرا این جماعت حاکم عملکرد بهتری نداشت و از ترس روزحساب وکتاب هم که شده، دست به هر جنایتی نمیزد ؟ چرا معتقدان به دنیای دیگر ، خودشان قید رفتن به بهشت وزندگی جاودانه را زده و به همین حاکمییت چنگ زده است ؟
من مطمئن هستم تو هم مثل هر کسی ، در دنیای خودت وذهن خودت تعریفی و شکلی از عشق داری . ولی من به تئوری های ذهنی رهبران و دیگران کاری ندارم . من نگاهم به عملکرد مشخص آدمهاست . در عملکرد 36 ساله کل سیستم اسلامی ، شماها نتوانستید با پدیده های مادی خارج از ذهنتان ( ریز و درشت ) رابطه مثبت و سازنده داشته باشید . طبیعی ست که جنس چنین عشقی و رابطه ای ، در کادر احساس خاص نسبت به اعضای خانواده نمیگنجد ، که در این احساس تمام حیوانات سهیم هستند ! اما داستان انسان کاملا متفاوت است . ای کاش میتوانستم درک یا حس کنم که سالهاست ، علی خامنه ای به کدام و با چه عشقی زندگی کرده و میکند ؟ ای کاش سید علی خامنه ای هم متوجه میشد که از آن همه " عاشقان اطرافش " اگر مواجب و منافعشان را قطع کنی ، آنوقت میبینی چند نفر واقعا عاشق دلخسته داری ؟
آقای خامنه ای ، کار من نصیحت و توصیه نیست و علاقه ای هم به خواندن روضه ندارم . کارمن طرح و کاشتن علامت سوال در ذهن مخاطب ( با هروزن و جایگاهی ) است . این یک حس عاشقانه خوب است ، ولی قطعا نه برای همه ! آفتاب حاکمییت مطلق روحانییت و دین اسلام در حال غروب است . بیلان و عملکرد این دوره از حاکمییت سیاسی روحانیون درایران ، برای مردم ایران مبهم نیست . در هزاره سوم ، تاریخ را نه فاتحان مینویسند و نه شکست خوردگان ، تاریخ همین بیلان ثبت شده است ! در روز عشاق نامه محرمانه شما ، به سرعت در رسانه های جهانی جا گرفت . اما تردید نکنید که درتاریخ حاکمان ایرانی و در ذهن و دل مردم ایران ، جایی با مختصات مثبت ، برای دوران حاکمییت مطلق روحانییت وجود ندارد !
اسماعیل هوشیار
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
14.02.2015