فرو افتادن کاخ ولایت جهانی در برابر مظلومیت
مهاجران افغانستانی
يكشنبه 8 جولای 2012, بوسيلهى آيت الله علی محقق نسب
منبع: کابل پرس
مدعیان ولایت جهانی ونایبان امام غایب وپرچمداران اسلام بدون مرز، سالیان بسیاریست که در نبرد یکطرفه با مهاجران مظلوم وبی پناه افغانی قرار دارند؛ ولی با کمال تعجب، همیشه دربرابر مظلومیت مهاجران افغانی شکست خورده وبه خاک حقارت افتاده اند.
از روزهای اول مهاجرت افغانی ها به ایران، از حدود سال های 1358، تا کنون، این نظام فریبکار با مهاجران افغانی درگیر بوده است، وبه نحوی از انحا، مهاجران افغانی را مورد توهین وتحقیر قرارداده وآنان را از خشونت های کلامی یا فیزیکی برخوردار نموده است.
ماموران ولی امر مسلمین جهان، هر روز به یک بهانه ای، مانند نداشتن کارت اقامت، یا مسافرت به شهری غیر از محل اقامت خود، یا کار کردن دریک کارگاه یا کارخانه، یا خرید وفروش کالا یا دست فروشی، یا حمل ونقل پول و... مهاجران افغانی را مورد شکنجه واذیت وآزار قرارداده وبه کرامت انسانی آنان توهین کرده اند! اینک فراز هایی از تاریخ 33 ساله این نبرد نابرابر را باز می گویم تا درجریان این رفتار غیر انسانی نمایندگان امام غایب باشید وازسرعدالت وانصاف به حکومت صفویی نشسته درجایگاه حکومت اسلامی بنگرید ونتایج این جنگ نابرابر را ملاحظه نمایید.
اولین شکست اخلاقی وارزشی مکتب صفوی
آیت الله خمینی ومبلغان انقلابی او، شعار می دادند که اسلام، مرز ندارد! اما درنخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران، آقای جلال الدین فارسی از کاندیدا های معرفی شده توسط حزب جمهوری اسلامی وحوزه های علمیه وامامان جمعه ی سراسر کشور بود. او به نام استاد جلال الدین فارسی معروف بود واز اعضای موسس جزب جمهوری اسلامی بود ومدت ها به دستور آقای خمینی در سنگرهای جهادی لبنان خوابیده بود. او یک نویسنده توانا ودانشمند به نام بود. مضافا آن که ایرانی بود ودارای شناسنامه قانونی ایران. با این همه در حین تبلیغات انتخاباتی ودر گرماکرم مسابقه سیاسی در نخستین انتخابات نظام جمهوری درایران، آقای شیخ علی طهرانی شوهر خواهر آقای خامنه ای خبر داد که جلال الدین فارسی افغانی است! بلا فاصله آقای خمینی در تلویزیون ظاهر شد واعلام کرد که جلا ل الدین فارسی چون افغانی است نمی تواند رییس جمهور شود!
بلی جلا ل الدین فارسی تازمانی که در لبنان مبارزه می کرد ایرانی بود. تازمانی که کتاب می نوشت وافتخارعلمی بود ایرانی بود. تازمانی که جزب جمهوری را می ساخت واز مقام عظمای ولایت تبلیغ می کرد ایرانی بود؛ اما ولی زمانی که می خواست یک شغل آبرومند داشته باشد افغانی شد!
آقای خمینی با تمام شان وشوکتش نتوانست بگوید که اسلام مرز ندارد! درست است که اسلام مرز دارد؛ ولی آقایان تازمانی که می توانستند با این شعار های خالی از شعور مردم را تحمیق کنند، اسلام مرز نداشت! ولی این جلال الدین افغانی تبار توانست برای نخستین بار روی آقارا کم کند و فضاحت را برای امام همام رقم بزند واورا در برابر شعار ش سیاه کند!
این در حالی بود که جلال الدین فارسی ایرانی بود وشناسنامه ایرانی داشت؛ ولی آقای هاشمی عراقی که هم متولد عراق بود و هم تبعه عراق بود وهم دارای نژاد عربی بود واز سردمداران حزب الدعده محسوب می شد، تا جایی که ده ها اعلامیه وسخنرانی ایشان به عنوان هاشمی عراقی موجود است وحتا درسال های 62 و 63 در دانشگاه عالی قضایی قم که استاد بنده بود به عنوان هاشمی عراقی شناخته می شد. درآن سال ها اگر کسی به ایشان ایرانی می گفت شدیدا ناراحت می شد! با این همه او بلا فاصله هاشمی شاهرودی شد ورییس قوه قضاییه گردید!
حال اگر مانند حادثه امروزی استان یزد باشد وگناه همسایه ، از همسایه پرسیده شود، مردمان عراق به هزاران زن ودختر ایرانی بی حرمتی کردند ودر گور های دسته جمعی دفنشان کردند وحتا شهر های ایران را خراب کردند وبه مال وجان مردم رحم نکردند وصدها هزار نفر را کشتند ومیلیون ها نفر را معلول ومجروح وبی خانمان کردند! چطورشد که رگ غیرت ایرانی دربرابرشان بالا نزد، ولی دربرابر افغانی پناهنده که از بدی روزگار به هم کیشان خود پناهنده شده اند بالا می زند وبه خانه وکاشانه محقر شان حمله می کنند ومردم بی پناه را مورد ضرب وجرح قرار می دهند وخانه های شان را آتش می زنند! نکند رسم متمدن بودن این باشد که انسان، به پناهنده خود حمله کند ولی با متجاوز، محترمانه ومتمد نانه رفتار نماید !؟
شکست دیگر ولایت
بار دوم، حاج آقای خمینی دربرابر همسر افغانی اش شکست خورد! ایشان یک همسر غیر رسمی داشت به نام حاجی فاطمه که درسال 1385، ایشان را درقم دیدم که زندگی را با فقر وبی نوایی سر می کرد. از خودش شنیدم که گفت: در زمانی که شهرک بنیاد( بنیاد مستضعفان) را در قم ساخته بودند به رهبر کبیر مراجعه کردم که من فاطمه متصدی امور منزل شما وهمسرغیر رسمی شما هستم، برایم یک خانه بدهید! آقای خمینی رهبرکبیر، بدون آن که خانه ای برایم منظور کند مرا به کمیته امداد معرفی کرد تا مقدار خواروبار دریافت کنم. درنامه اش به کمیته امداد مرقوم فرموده بودند که این خانم، ظاهرا عراقی است به ایشان کمک کنید!!!!!!
البته گله ای از آقایان نیست؛ چراکه این رهبران کبیر حتا به فرزندانشان هم رحم نمی کردند. نمونه اش، رفتاررهبر کبیر با سید حسین فرزند سید مصطفی بود که اورا به خاطر یک سخنرانی درمشهد که از سید ابو الحسن بنی صدر، رییس جمهوری وقت حمایت کرده بود رسوای عام وخاص نمود وخلع لباس کرد.
همچنان آقایان مهدوی کنی ومحمدی گیلانی فرزندان خودرا اعدام کردند! شما می دانید که کشتن فرزند حتا برای حیوانات جنگل هم قابل تصور نیست؛ ولی این آقایان می توانند به راحتی فرزندان خودرا بکشند!
شکست دیگربرای ولایت مطلقه
بار سوم، شکست اخلاقی وارزشی رهبر کبیر توسط افغانی های مظلوم، در سال های 1362 هجری بود. درآن سال ها حمل ونقل پول نقد توسط افغانی ها ممنوع بود ویا ماموران ولایت فقیه وولایت مسلمین جهان وانمود می کردند که حمل پول توسط به قول خودشان، افاغنه ممنوع است. بدین لحاظ در هر کوی وبرزنی پول افغانی هارا می گرفتند وبدون هیچ حساب وکتاب و حتا بدون دادن رسیدی! هر کس که زود تر از خواب بیدار می شد روزانه صدها هزار تومان را از افغانی ها می گرفتند! در آن زمان هیچ بانکی برای افغانی ها حساب بانکی باز نمی کرد؛ علی هذا هر نوع معامله وتجارت ویا مسافرت ویا اخذ طلب وپرداخت بدهی با پول نقد انجام می شد وافغانی بیچاره دراین کشورامام زمان یا کشور ولی امر مسلمین جهان، چاره ای جز حمل پول خود نداشت. ماموران نظام ولایت هم ازفرصت استفاده می کردند ودر هر کوی وبرزنی پول های افغانی هارا می گرفتند ومی خوردند وبه هیچ کسی هم پاسخگو نبودند!!!
این وضعیت افغانی هارا به ستوه آورد واز سر ناچاری به امام امتتتت، مراجعه کردند ونامه نوشتند وبه اصطلاح فقه سنتی استفتا کردند که: ای رهبر کبیر وای فلان وبهمان خدا و... ماموران ولایت مطلقه مارا بیچاره کرده اند ودارو ندار مارا می گیرند .... آیا افغانی ها حق دارند پولی را که از محل کارگری در کوره پزخانه ها یا گاوداری ها یا مرغ داری ها درمی آورند برای خانواده های خود درافغانستان بفرستند؟ ( درآن زمان از طریق حواله بانکی وراه های دیگر ارسال پول امکان نداشت وتنها راه ارسال پول، حمل آن توسط شخص بود). رهبر کبیر درسال 1362 در جواب استفتا نوشت: (این استفتا وجوابش در مجله پاسدارآن روز نشر یافت)، برای این که مملکت امام زمان نیاز به ارز دارد، جابز نیست که افغانی ها پول کارگری خودرا به خانواده های خود بفرستند!!!
این شکست فضاحت بار دیگری بود که رهبر کبیر دربرابر مظلومیت افغانی ها خودر؛ چرا که رهبر کبیر یا امام فلان... با همه ادعاهای تحمیق گرانه خود نتوانست همین مقدارمردانگی را ازخود نشان دهد که مال افغانی را برای خود افغانی مجاز بداند!!! شمارا به خدا تمام پول کارگری افغانی ها در آن زمان ماهیانه چقدرمی شد؟ آیا حد اکثردرهرماهی بیش از یک میلیون دلارمی شد که در سال 12 میلیون دلار شود؟ آیا حدود 12 میلیون دلار دربرابرآن همه کار وکوشش افغانی ها وسازندگی ها وآبادگری های آنان چه ارزشی داشت که امام امت وولایت مطلقه نتوانست هضمش کند؟ در حالی که کار افغانی ها درایران وبرای ایران سالانه بیش از ده ها میلیون دلار ارزش داشت.
اگرچه عده ای ازبی خبران می گویند که ولایت فقیه برای افغانی ها یا افغانستان کمک می کند ولی من عکس قضیه را درست تر می دانم که این آقایان مانند پاکستانی ها هم از کار ارزان افغانی ها استفاده می کنند وهم از حقوق مهاجرتی آنان بهره می برند. به عنوان نمونه، در سال های 1362 مبلغ دو میلیارد دلار با تعداد سیصد دستگاه بیمارستان پیش ساخته، از سوی سازمان ملل برای مهاجران افغانی مقیم ایران داده شد؛ ولی نظام ولایت همه آن بیمارستان هارا در مناطق روستایی خود نصب نمود وتمام مبلغ دو میلیارد دلار راهم خورد وهیچ جوابی هم به مهاجران نداد!
البته هرساله مبالغی را از سازمان ملل دریافت می کنند؛ ولی خدماتی را به مهاجران ارایه نمی دهند.
شکست دیگر نظام ولایت جهانی؛
تاجایی که تاریخ اسلام وفقه اسلامی بازگو می کند درهیچ تاریخی ودرهیچ مقطعی ودرهیچ سرزمین اسلامی، ازدواج مسلمان با مسلمان، ممنوع یا جرم نبوده است. حتا پیامبراسلام با سعی وکوشش، برخی ازبستگان خود مانند زینب دخترعمه خود ویا دختر عموی خود رابه افراد سیاهپیوست مانند زید بن حارثه ومقداد، داده است؛ ولی نظام ولایت مطلقه نتوانست از دواج افغانی هارا با ایرانی ها تحمل کند؛ لذا ازدواج افغانی با ایرانی را جرم اعلام نمود واز طریق مطبوعات ورسانه های جمعی اعلام داشت که هرکس دخترش را به افغانی بدهد باید مجازات شود! بلی این رفتار مظلومانه افغانی شکست اخلاقی ومذهبی وشعاری دیگری را برمدعیان جهانی وارد نمود. وآنان را مجبور نمود که قانون ازدواج خودرا تغییر دهند! وازدواج مسلمان با مسلمان را حرام وجرم اعلام کنند وبر فقه 1500 ساله شیعه وفتوای علمایی مانند خود خط بطلان بکشند!
شکست اخلاقی دیگر
همه مسلمان ها، کار وکوشش را برای تامین معاش خانواده، همانند جهاد در راه خدا با ارزش می دانند وحتا کتاب وسنت مسلمانان پراست از فضایل کار وکوشش؛ علی هذا بر مدعیان ولایت جهانی بود وهست که مردم را به کار وکوشش وسازندگی تشویق وترغیب نمایند. البته که این عزیزان هم وقتی که بر منبر تحمیق قرار می گیرند همین کار را می کنند ومردم را به کار وبعد پرداخت خمس تشویق می کنند؛ اما ولی وقتی که نوبت به افغانی ها رسید، دین خدا وسنت رسول واخلاق حسنه فراموش می گردد واین مدعیان دروغین دینداری، کار را برای افغانی جرم اعلام می کنند!
نا گفته نماند، من این سخنان را با مدعیان می گویم واز جانب دیگر برمقلدان جاهل ونادانشان تذکرمی دهم که فاتحه گرفتن برای رهبرکبیر درکابل، به ریش خود خندیدن است! ورهبر خارجی را رهبر خود دانستن بیانگر جهل وبی خردی است!
شکست دیگر ولایت مطلقه
تابعیت یک امر سیاسی واجتماعی وبیانگر یک نوع رابطه شخص با نظام حاکم وتشکیلات وخدمات یک جامعه است. یعنی کسی که در مکانی متولد شده به لحاظ داشتن رابطه با کشور محل تولد خود از حین ولادت وپس ازآن ودر زمان تحصیل که به مدرسه آنجا رفته ودرهنگام بیماری به بیمارستان آنجا رفته ودرهنگام اختلاف به دادگاه آن کشور مراجعه کرده و... این امور ثابت می کند که شخص مورد نظر تبعه کشور محل تولد خود می باشد؛ چراکه این شخص همان رابطه ویژه را با نظام های کشور محل تولد خود داشته است وتابعیت جز همین رابطه چیز دیگری نیست. وهمین راه وروش را مکتب اسلام هم قبول کرده است. با این که اسلام نظام سیاسی ویژه ومخصوص به خود ندارد، از این رو مساله تابعیت را مطرح نکرده ولی در مسایل عبادی همانند روزه ونماز مساله وطن را مورد توجه قرار داده است. واضح است که وطن وتابعیت دارای معنا ومفهوم واحد هستند. یعنی اگر وطن کسی درایران باشد می تواند تابعیتش هم ایرانی باشد. اگرچه در قوانین تابعیتی کشور های جهان روش های متفاوتی را برای تابعیت در نظر گرفته اند.
برخی از کشورها سیستم خاک را پذیرفته اند وگفته اند که هر کس در خاک کشوری متولد شود تبعه همان کشور است. حتا اگر درکشتی یا هوا پیمای آن کشورهم متولد شود بازهم تبعه آن کشور می باشد. این روش در کشورهای تابع نظان حقوقی کامن لو که در راس آن کشور بریتانیا قراردارد، معمول است.
برخی دیگر از کشورها، سیستم خون را پذیرفته اند ومعتقدند که هرکس پدرش تبعه کشوری باشد فرزندش نیز تبعه همان کشور است؛ فرقی ندارد که در کجا به دنیا آمده باشد. این سیستم در نظام حقوق رومی- ژرمنی که در راس آن کشور فرانسه قراردارد، پذیرفته شده است.
برخی ازکشورها سیستم مختلط را پذیرفته اند. این کشور ها عقیده دارند که هرکس در کشوری متولد شود ویا پدرش اهل آن کشور باشد، تبعه همان کشور است. یعنی تابعیت می تواند از دوطریق نصیب شخص گردد. ازطریق تولد یا خاک ویا ازطریق خون. ازجمله کشورهایی که نظام مختلط را پذیرفته بود، کشور ایران بود وحتا در قانون تابعیت ایران این ماده نیز به صراحت آمده بود که هر کس از پدر ومادر جارجی متولد شود و یکی از والدینش متولد ایران باشد ایرانی است ونیز درقانون ثبت احوال مقرر داشته بودند که اگر یکی از والدین به ثبت احوال مراجعه کند وبرای فرزند خود در خواست شناسنامه نماید، ثبت احوال برای فرزندش با نام خانوادگی او( مراجعه کننده) شناسنامه صادر می کند. فی المثل اگرمادر بچه به ثبت احوال مراجعه می کرد، ثبت احوال بدون هیچ مشکلی با نام خانوادگی مادر برای بچه اش شناسنامه می داد.
اما زمانی که مدعیان ولایت مطلقه آمدند صد ها هزار نفر از فرزندان معصومی را که پدرانشان افغانی بودند با این که مادرا نشان ایرانی بودند، از شناسنامه ودر نتیجه از تحصیل وکار محروم کردند ودر حق شان چنان ستمی را روا داشتند که هیچ گبر یا ترسایی روا نمی دارند!
یعنی با رفتار مظلومانه افغانی ها نظام ولایت مطلقه ناگزیر شد قانون تابعیت را تغییر دهد واین شکست اخلاقی را بپذیرد که شعار ولی امرمسلمین جهان یک نوع فریب وکلاه برداری است نه چیز دیگر! این مدعیان ولایت جهانی افراد تنگ نظری هستند که حتا تابعیت قانونی اشخاص را نمی توانند در اختیارشان قراردهند. یعنی از شدت تعصب وتنگ نظری وانحصار گرایی، تحمل دیدن حق قانونی افراد جامعه را ندارند!
شکست دیگر ولایت فقیه
نظام ولایت جهانی در قانون اساسی مذکور داشته است که وظیفه دارد از مبارزات آزادی خواهانه در سراسر جهان حمایت کند ودر این راه میلیارد ها دلار را خرج کردند. از فلسطین گرفته تا لبنان، عراق، سوریه، افغانستان و... اما ولی زمانی که نوبت به شیعیان افغانی رسید، حجت الاسلام شهید عبد العلی مزاری از مبارزان واقعی تشیع افغانستان، به دست طالبان وگروه سیاف وجمعیت اسلامی وحزب حرکت محسنی قندهاری کشته شد؛ اما برگزاری مراسم فاتحه اش در ایران ممنوع وجرم اعلام شد. روزی که گروهی از هواداران او در مراسم فاتحه اش در شهر مشهد شرکت کرده بودند، به طور دسته جمعی توسط نظام ولایت مطلقه به زندان سفید سنگ برده شدند! این هم شکست مفتضحانه دیگری بود که ولایت مطلقه دربرابرمظلومیت افغانی ها خورد! وشعاربلند بالای حمایت از مبارزات آزادی خواهانه را پس گرفت!
افتضاح دیگر
همه به یاد دارند زمانی را که مردی در تهران بزرگ دست به جنایت زد وبیش از ده زن را بعد از تجاوز به قتل رساند وبه خفاش شب معروف شد. در ابتدا سربازان ولایت اعلام کردند که قاتل وجانی افغانی بوده است! تا این خبر را مردم شنیدند به زن وفرزندان بی دفاع افغانی وبخصوص مهاجران هزاره حمله کردند ودر نتیجه عده ای را کشتند وعده ای دیگر را مورد تجاوز قرار دادند! اما بعد معلوم شد که آقای خفاش شب اهل قوچان خراسان بوده ورژیم ناپاک عمدا مردم را به جان مهاجران انداخته است !
کور دلی دیگر
باز به یاد دارید روزی که گروه طالبان، شهر مزار شریف افغانستان را اشغال کردند، بلا فاصله هیات کنسولی ایران در مزار شریف را کشتند. تا این خبر اعلام شد، با تحریک نظام ولایت، مردمان اوباش به مهاجران هزاره در ایران حمله کردند وگروهی را به قتل رساندند! درحالی که قاتلان هیات کنسولی ایران، قاتلان مردم هزاره هم بودند!
از داستان خفاش شب وکشته شدن کار کنان سفارت ایران در مزار می توان نتیجه گرفت که:
1 ــ نظام ولایت مطلقه، اسلامی نیست؛ چراکه قرآن با صراحت گفته است که جرم یک امر شخصی است وتنها فرد خاطی ومجرم با رعایت تمامی حقوقش باید مجازات شود ونه کسی دیگر.( لاتزروا وازره وزر اخری) یا ( لا تجزی نفس عن نفس شیءا) چطور نظام به ظاهر اسلامی به خود اجازه می دهد که گناه همسایه را بر فرض صحت از همسایه بپرسد؟
2 ــ این نظام خودکامه هیچ شناختی از دوست ودشمن ندارد، بلکه از نظر ولایت جهانی، همه بشریت بد خواه ودشمن او هستند!
3 ــ این نظام ولایت هیچ ضابطه اسلامی وانسانی را رعایت نمی کند. او یک روز در سراسر خراسان وبلوجستان وکرمان اعلام کرد واز تمامی تریبون های نماز حمعه، بیان داشت که هر نوع خرید وفروش با طالبان وبخصوص فروش نفت وگازویل به طالبان حرام است؛ ولی امروزه خودش برای کشتن افراد بی گناه وافراد غیر نظامی وکشتن جهانگردان یا خبر نگاران یا امداد گران، به طالبا اسلحه وامکانات نظامی می دهد!
فضاحت دیگر
در سال 1391 از سوی رژیم اعلام شد که مهاجران افغانی حق رفتن به پارک صفه اصفهان را ندارند ونیز حق سکونت وتردد در مازندران را ندارند! هر کسی می داند که این رفتار ها برخلاف حقوق بشر وبر خلاف کرامت انسانی است. آقای ولی امر جهان مگر شما بارها نگفتید که ما متمدن هستیم ومردمان با هوش وبا استعداد ومهمان نواز وشریف و...هستند. آیا معنای شرافت همین است؟
آقای رییس جمهور وهیات محترم دولت مگر شما نگفتید که از هفت هزار سال پیش دارای حقوق بشر بوده اید وآقای کروش در کوزه گلی برای شما به زبان غیر فارسی نوشته است که فلان وبهمان است؟ آیا حقوق بشر شما همین است؟ آیا شجاعت داریوش وحقوق بشر کروش همین است؟ یا شما دارید ملت ایران را سیاه می کنید؟ یا می خواهید ادعای متمدن بودن تان را ثابت کنید؟ آیا شنیده اید که تاکنون مردمان امریکا یا اروپا یا افریقا از ورود انسان ها در پارک جلوگیری کرده باشند؟ یا شما به عقب برگشته اید! یعنی در قدیم آقای کروش وبعدش هم اسلام ناپ صفوی تمدن داشته اند ولی شما به قرن بوق برگشته اید؟ چرا برگشتید؟ مگر با تمدن بشری چه مشکلی داشتید که اینک وحشی گری را انتخاب کرده اید؟ من فکر می کنم همه این بازی ها به منظور برباد دادن افتخارات به زحمت فراهم شده ایران باشد. پدران وپدر بزرگان شما کوشش کردند که با ازخود کردن ابوعلی سینای سمرقندی، ابوریحان بیرونی افغانی، ابو نصرفارابی افغانی، مولانا ی بلخی، سید جمال الدین افغانی، شیخ بهایی جبل عاملی و... تمدنی به وجود بیا ورند ولی شما تازه به دوران رسیده ها همه این چیزها را خراب کردید. اینک بی تمدنی ونژاد پرستی شما دارد جهانگیر می شود!
آخرین تیر خلاص برشرافت انسانی تا امروز
این روزها خبر از اذیت وآزار مهاجران افغانی دراستان یزد ایران است. نظام ولایت جهانی اعلام کرده که یک فرد نا شناس افغانی، به دختر ایرانی تجاوز کرده وسپس اورا به قتل رسانده است. اگر این خبر درست باشد، جنایت هولناک ودهشت ناکی انجام شده است وهر وجدان سالمی این جنایت را محکوم می کند واز عامل آن ابراز برا ات وانزجار می کند؛ اما دراین میان چند مساله است که نظام ولایت باید پاسخ دهد:
1 ــ چرا قبل ازآن که کاملا معلوم ومسلم شود که این جنایت توسط چه کسی انجام شده است آن را به افغانی ها نسبت داده است؟ چطور از دروغگویی سابق خود درمورد خفاش شب درس نگرفته است؟
2 ــ فرض می کنیم که سربازان ولایت حقیقت را دریافته وقاتل را شناسایی کرده اند؛ چرا این خبر خوش را از طریق رسانه ها اعلام کرده است؟
3 ــ چرا این موضوع را از طریق دادگاه های فرمایشی خود که گناه ناکرده را به گردن افغانی می گذارند پیگیری نکرده است؟ واگر می خواست اعلام کند چرا پس از محاکمه وشناسایی مجرم واثبات جرم اعلام نکرده است؟
4 ــ برفرض صحت ادعای کارکنان نظام ولایت که یک فرد افغانی مرتکب جرم شده است؛ مگر افغانی ها معصومند ویا کسی قول عصمت به نظام ولایت داده است؟ مگر ایرانی یا عراقی یا ترکی ویا هر ملیت دیگری مرتکب جرم نمی شود؟ چه توقعی دارید از مردمی که با دخالت شما یا بی دخالت شما وطن شان خراب شده وخود آواره گشته اند ودر نتیجه عده ای ازاین مردم هم گرفتار ضعف اعصاب وروان شده وجنایتی را مرتکب شده اند، حالا باید همه افغانی ها مجازات شوند؟ شما که مدعی اسلام ناپ هستید چرا گناه همسایه را از همسایه می پرسید؟ چگونه این رفتار غیر انسانی خودرا دربرابر جهانیان توجیه می کنید؟
اینک گزارشی را از سایت بی بی سی می آورم تا با رفتار نظام ولایت جهانی آشنا شوید و بعد خودتان قضاوت نمایید که ادعای ولایت جهانی، و تمدن هفت هزارساله، حقوق بشرکروش و... چه معنی می دهند ؟!
« در هفته گذشته، جسد یک دختر ۱۸ ساله ایرانی که به نوشته رسانه ها مورد تجاوز قرار گرفته بود، از چاهی در اطراف شهر یزد کشف شد. به نوشته روزنامه دولتی ایران، متهم این حادثه، یک فرد افغان بوده است.
پس از انتشار خبر کشف این جسد، تعدادی از شهروندان ایرانی در شهر یزد، با حمله به محل سکونت افغانها، در محله "کشتارگاه" این شهر، عده ای از افغان ها را لت و کوب (ضرب و جرح) کردند و خانه های آنها را آتش زدند.
سیما سمر می گوید دولت ایران بر اساس تعهدات بین المللی، مسئول حفظ جان و مال افغان های مقیم این کشور است.
در عین حال، فرامرز تمنا، معاون سخنگوی وزارت خارجه افغانستان گفته که هنوز مقام های جمهوری اسلامی، هیچگونه اسناد و شواهدی برای اثبات هویت (افغان بودن) متهم ارائه نکرده اند.
آقای تمنا در گفتگو با بیبیسی فارسی، همچنین خبرهای حاکی از احضار کاردار سفارت افغانستان از سوی وزارت خارجه ایران را رد کرد.
معاون سخنگوی وزارت خارجه افغانستان تاکید کرد که جنبه های حقوقی این قضیه باید از سوی مراجع ذیصلاح پیگیری می شد. او گفت چنین رفتاری از گروهی از مردم ایران، که سه دهه میزبان مهاجران افغان بوده اند، انتظار نمی رفت.
پیشتر گزارش شده بود که دولت ایران مانع سفر یک هیات دیپلماتیک از سوی سفارت افغانستان به محل حادثه در شهر یزد شده است. آقای تمنا ضمن رد این موضوع گفت که وزارت خارجه اففانستان در نظر داشته هیاتی از سفارت این کشور را به شهر یزد بفرستد، ولی به دلیل "عملکرد خوب نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در حل این موضوع"، این سفر به تاخیر افتاد و در آینده انجام خواهد شد.
تصاویری که از شبکه تلویزیون خصوصی طلوع در افغانستان پخش شده، خانه های سوخته و افرادی را نشان می دهد که با لهجه فارسی دری سخن می گویند.
هنوز جزئیات این حادثه، میزان خسارات وارد شده و شمار حمله کنندگان به خانه های مهاجران افغان مشخص نشده است.»
به گزارش دیگر توجه نمایید. « ممنوعیت فروش مواد غذایی و ارائه خدمات حمل و نقل به اتباع خارجی غیرمجاز.
کلمه – گروه اجتماعی: در ادامه روند اعمال محدودیت ها برای اتباع خارجی مقیم کشور، دولت در برخی استان ها نانوایی ها و تاکسی ها را به همراه دیگر خدمات دهندگان حمل و نقل و فروشندگان مواد غذایی، ملزم کرده که به اتباع خارجی غیرمجاز خدمات ارائه ندهند و برای تشخیص غیرمجاز بودن هم از آنها خواسته است که از اتباع خارجی کارت اقامت بخواهند».
چنان که ملاحظه نمودید، جمهوری اسلامی برای مهاجران بی پناه افغانی محدودیت های غیرانسانی وغیر قانونی را وضع کرده است. بدیهی است که این رفتارهای خشونت آمیز ومحدودیت های غیر انسانی بر خلاف مبانی شرعی وبر خلاف حقوق پناهندگان است واصولا با نام حکومت اسلامی ناسازگار می باشد. مضافا آن که این رفتار، نژاد پرستی آشکار است وبر خلاف حقوق بشر نیز می باشد ومی توان ادعا کرد که رفتار مدعیان ولایت جهانی از دیدگاه مردمان جهان، عمل مجرمانه دانسته می شود. زیرا در اکثر کشورهای جهان، رفتار نژاد پرستانه جرم است ونیز بد رفتاری با خارجیان به عنوان خارجی ستیزی جرم است!
درحالی این محدودیت ها وخشونت ها برعلیه مهاجران افغانی اعمال می شود که قرآن کریم حتا پناه دادن به غیرمسلمانان را واجب می داند (وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ)
ای محمد! اگر یکی از مشرکان ازتو درخواست پناهندگی کرد به او پناه بده تا کلام خدارا بشنود وراه راست را پیدا کند. همه علمای اصولی قبول دارند که امر، ( فاجره) اقتضای وجوب دارد. یعنی دراین آیت مبارک، خداوند منان به پیامبرش دستور داده که تقاضای پناهندگی را قبول کن! بعلاوه این ها اکثر مهاجرانی که مورد ضرب وشتم قرار گرفته وخانه های شان آتش زده شده اند مهاجرانی هستند که کارت اقامت دارند وبه اصطلاح، مهاجر قانونی هستند! مضافا آن که مهاجران غیر قانونی یا فاقد کارت اقامت هم به دلیل نا امنی های که خود جمهوری اسلامی نیز درآن ها بی دخل نمی باشد، به ایران آمده اند ودرواقع مهاجرهستند وباید کارت اقامت دریافت کنند. این که نظام اسلامی برایشان کارت اقامت نمی دهند باید پاسخ دهد که چرا؟ مگر شما کنوانسیون حقوق پناهندگان مصوب سال 1967 را امضا نکرده اید؟
رفتار نظام ولایت جهانی با مهاجران افغانی، هیچ مبنای قانونی و شرعی ندارد که پناهجویان و مهاجران غیر قانونی را ازحقوق ابتدایی همچون غذا خوردن و حمل و نقل ورفتن به مراکز عمومی نظیر اماکن زیارتی وتفریحی و...محروم کند؛ جز دستور دولت فعلی که نه تنها چنین محدودیت های غیر انسانی را بر صدها هزارمهاجرافغانی تحمیل کرده، بلکه ایرانیان را نیز تهدید کرده که اگر به این افراد غذا بفروشند یا آن ها را سواراتوبوس یا تاکسی کنند، مجازات خواهند شد!
آیا دولت جمهوری ولایت جهانی، تصور نمی کند که در نا امنی های منطقه دخالت داشته باشد؟ آیا این سپاه پاسداران نبودند که در سال های شصت با ترور عالم سنی دیوبندی جنگ شیعه وسنی را درپاکستان شعله ور ساختند وبعد مردان نادانی، مانند حسینی را به میدان جنگ فرستادند؟ آیا نظام مقدس نیست که در اسلام آباد، پیشاور، پاره چنار، کویته ، کراچی وسایر شهر های پاکستان امام جمعه نصب کرده است ؟ آقای ولی فقیه چرا دربین هزاره های کویته پاکستان امام جمعه گمارده ای ؟ چرا آقایان توسلی ونجفی وسید مبلغ را در کویته به عنوان امام جمعه ونماینده خود منصوب داشته ای ؟ به چه حق قانونی درامور داخلی مملکت ها دخالت می کنید؟ شما با سوء استفاده از نام نماز جمعه دارید به مشاغل سیاسی واجتماعی کشور های دیگر دست اندازی می کنید! اگر از سرو کله هزاره ها خوشت نمی آید وبرای آنان هیچ نوع حقوق انسانی قایل نیستی چرا آنان را درکشور خودشان به حال خود رها نمی کنی؟ چرا درافغانستان ودربسیاری از شهرهای آن کشورازعرق مذهبی ونادانی آن مردم سوء استفاده نموده آنان را به امامت جمعه ونمایندگی ازخود ویا مقام جاسوسی نصب می کنی؟
و....
آیا نظام ایران درایجاد جنگ ایران وعراق نقش اصلی را نداشت وهر روز نمی گفت که مرتجعان عرب باید ازبین بروند وانقلاب اسلامی از نوع ولایت جهانی اش صادر شود وضدام افلقی وحزب کافر بعث باید نابود شوند؟ اگر یادتان رفته است لطفا به روزنامه ها وبلتن های خبری آن روز مراجعه نمایید! آیا نظام ولایت جهانی نبود که بعد از صدام صدها هزار نفر رادرعراق و دررقابت با عربستان کشت وبه کشتن داد؟ آیا این نظام ولایت نبود که دربین گروه های شیعه افغانستان به خاطر ولایت فقیه اختلاف ایجاد کرد وهزاران نفر را به کشتن داد وبین گروه های شیعه وسنی اختلافات را دامن زد وهنوز هم ادامه دارد؟ این شما نیستید که هم اکنون به گروه طالبان اسلحه ومهمات وپول وتجهیزات می دهید؟ این سفیر نظام ولایت درکابل نبود که دستور داده بود با امریکا درگیر شوید وقرارداد همکاری با امریکارا تصویب نکنید تا هرچه بیشتر گرفتار جنگ وخون ریزی باشید وهیچ کسی دراین دنیا به شما کمک نکند وتنها من باشم که از گرده افغانی ها تسمه بکشم؟ این شما نبودید که به منظور رسیدن به خواسته های نا مشروع خود در افغانستان، به آقای کرزی رشوه دادید ومی دهید وهر روز اورا گمراه می کنید وبا کشورهای حامی افغانستان درگیر می کنید؟ مگر شما نبودید که دراولین سفرآقای کرزی به ایران در تالار وحدت دختران ایرانی را پیش او رقصاندید وشب اورا درکاخ سعد آباد نوشابه های الکلی دادید وقرارداد رود هیر مند را به امضایش رساندید؟ مگر شما نبودید که شخصیت های مهم طالبان والقاعده را درایران قایم کردید وخانواده بن لادن را با عزت واحترام نگهداری می کردید که پس از فرار دختر بن لادن وپناهنده شدن به سفارت عربستان، دست شما روشد؟
آیا این جمهوری اسلامی نیست که درلبنان وفلسطین آتش جنگ وخشونت را شعله ور نگهداشته وبا خرج میلیاردها دلار، ازآن مردم وجان ومالشان برای رسیدن به مقاصد خود سوء استفاده می کند؟ چرا این نظام داعیه دار همه جا درپی خشونت وآتش افروزی است؟ حال که خود سهمی در نزاع ها وآوارگی ها دارید، چرا ازتبعات آن ناراحت هستید؟ وقتی که جنگ وخشونت وجنایت باشد مهاجرهم خواهدبود!
ادعای های غیر انسانی
آیا این درست است که هرکس کارت اقامت نداشته باشد مریض است ومرض مسری دارد که ممکن است این مرض ها به نژاد برتر ویا مردمان متمد نتر ویا مهمان نوازتر سرایت کنند؟
به گزارش برخی از خبر کذاری ها توجه فرمایید « بر اساس اعلام اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری فارس، در این باره با مجمع امور صنفی، دانشگاه علوم پزشکی، سازمان صنعت، معدن و تجارت استان فارس و نیروی انتظامی و مراجع قضایی استان هماهنگی صورت گرفته تا با فروشندگان کالا و ارائه دهندگان خدمات به اتباع خارجی غیرمجاز به شدت برخورد شود.
غلامرضا غلامی، مدیر کل اتباع و مهاجرین خارجی استانداری فارس، دلیل این تصمیم را “آغاز فصل تابستان و منطقی بودن نگرانی کارشناسان بهداشت دانشگاه علوم پزشکی از شیوع بیماری های مسری به واسطه اتباع خارجی غیرمجاز که به علت ورود غیرقانونی، هیچ کدام مراحل قرنطینه را هنگام ورود به کشور طی نکرده اند” ذکر کرد.»
ممنوعیت اقامت افغان ها در ۳۱ شهر از ۱۴ استان ایران
رفتارهای غیر انسانی رژیم، محدود به افغانی های غیر مجاز نمی شود؛ بلکه افغانی های که مجاز هستند وکارت اقامت هم دارند نیز تحت فشار قراردارند تا محل سکونت خودرا ترک کنند ویا از رفتن به بسیاری از شهرها ومحلات خود داری نمایند. برحسب گزارش برخی از خبر گذاری ها، لیستی از شهر ها واستان های ایران اعلام شده که در برخی از شهرهای آن ها سکونت و اقامت اتباع افغان ممنوع شده است، مانند: تهران٬ اصفهان٬ مشهد٬ مازندران٬ کرمان٬ فارس٬ خراسان٬ سمنان٬ قم٬ قزوین٬ خوزستان٬ زنجان٬ ایلام٬ البرز٬ گلستان٬ گیلان و لرستان !. این واقعا درست است که نظام ولایت، کنوانسیون حقوق پناهندگان را امضا کند؛ ولی با پناهندگان این طوری رفتار نماید؟ شما در کجای دنیا سراغ دارید که فردی به عنوان پناهنده شناخته شده باشد اما حق رفتن به شهر دیگری را نداشته باشد!؟ این است حکومت اسلامی !
من بارها گفته ام ونوشته ام که دین اسلام نظام سیاسی ندارد؛ ولی زوارها وکربلایی ها قبول نمی کنند. گفته ام که نظام اسلامی یعنی نظامی که مبتنی برتصورات حاکم است. چنین نظامی، تابع هیچ ضابطه قانونی ویا اصول عقلانی نمی باشد؛ ولی کربلایی ها وزوارها این سخن را درک نمی کردند! اینک جمهوری اسلامی با رفتار های اسلامی خود بر آنان ثابت خواهد نمود که حکومت اسلامی یعنی چه؟ وقتی که حکومت جمهوری اسلامی آنان را ازسوار شدن به اتوبوس وتاکسی منع کرد یا فرزندا نشان را از مدرسه رفتن جلوگیری نمود یا خرید نان را برایشان ممنوع کرد ویا مسافرت رفتن یا شرکت درمراسم فاتحه مادرشان را ممنوع نمود و... آنگاه زوار ها وکربلایی ها درخواهند یافت که اسلام نظام سیاسی ندارد وهرکس که حکومت خودرا اسلامی نام می گذارد یک نام من درآوردی وبرای فریب زوار ها وکربلایی ها است ومحصولی جز تباهی ندارد. چنان که در طول تاریخ اسلام، حکومت های به ظاهر اسلامی جز ستم واستبداد وخود کامگی از خود بر جای نگذاشته است.
اینک نوبت استبداد به حکومت اسلامی شیعی رسیده است! همانطوری که ملاحظه می کنید، این نظام، درایران چه فجایعی را به راه انداخته است وچگونه اشخاص بی گناه را به جرم های من درآوردی تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت ملی، انقلاب نرم و... به زندان انداخته اند وبا احکام سنگین وباور نکردنی چندین سال زندان یا شلاق وزندان ویا حتا اعدام محکوم کرده اند. این نظام وماموران گمنام امام زمان پس از انتخابات سال 1388 چه بلایی برسر مردم ایران آوردند؟ وچگونه به زنان ومردان تجاوز جنسی کردند وچه گونه جوانان مردم را با شکنجه کشتند؟ این نظام که مدعی بود آزادی وامنیت ورفاه اجتماعی می آورد، اینک بیش ازیک میلیون کشته واعدام شده برمردم ایران تحمیل کرده وبیش از ده میلیون نفررا مجروح ومعلول وبی سرپرست وبی خانمان کرده وبیش از صد هزار خانواده را با مصادره اموال ودارایی هایشان به خاک سیاه نشانده ودر حدود سه میلیون نفر را از ایران متواری ساخته که به عنوان مهاجر در شرق وغرب عالم پراکنده شده اند! وبیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی بر اقتصاد ایران وارد کرده است وحالا ملت ایران را درآستانه جنگ خانمانسوز با دنیای غرب قرارداده است که اگر جنگی اتفاق بیفتد، مملکت ایران را با ویرانی کامل رو به روخواهند نمود!
آقای خمینی در برابر این همه خسارات وهزینه ها، چه دست آوردی برای ملت ایران وکشور ایران داشته است؟ نظام به قول خودشان، مقدس اسلامی چه سودی به حال اسلام ومسلمین ویا کشور ایران داشته است؟ چه نفعی به حال مکتب شیعه داشته است؟ جز این که شیعیان را درسراسرعالم دربرابر دشمن قرارداده یا جز این که برای شیعه دشمن تراشی کرده وشیعیان را با سایر مردمان درگیر کرده است چه خاصیتی داشته است؟ چه اخلاق ورفتار صحیحی را به جامعه آموخته است؟ چقدربه دینداری وصداقت ودرست کاری مردم افزوده است؟
اگر حکومت اسلامی همین است که درایران بر قرار است واگر حکومت وامامت تشیع همین است که مدعیان نیابت انجام می دهند! بهتر است که از خیرش بگزریم ودندان طمع را بکنیم واز خواندن دعای ندبه وانتظار حکومت دیگر صرف نظر کنیم ومانند آدم های دیگر به زندگی عادی وانسانی خود برسیم واز هوس های بی جا وادعاهای کذب ودروغ پردازی های شیادانه پرهیز نماییم وبی جهت خودرا به خولی ودیوانگی نزنیم!
به امید روزی که مردم مسلمان وبخصوص مسلمانان هزاره به خود آیند واز پیروی مرشیدان بی رشد صرف نظر کنند واز واردات امام ورهبر،بی خیال شوند وقلاده های ...را از گردن خود باز کنند ودنبال روز قدس وراه فلسطین از کربلا نگردند!
ومن الله التوفیق وعلیه التکلان