افغان موج   

فقدان منصور حکمت برای جامعه سیاسی معاصر ، ضایعی غیر قابل جبران است که البته میتوانست با هوشیاری و تشخیص نفرات قدیمی ، به سکوی پرشی برای رشدی جمعی تبدیل شود . نوعی سنت شکنی یا هنجار شکنی قابل تعمق و لازم ! اجازه دادن یا باز کردن راهی عملی جهت سپردن مسئولییتهای منصور به یک یا تیمی از زنان بالای حزب ، تا که حداقل از سرعت تکه تکه شدن کم شود و یا کاملا از آن پرهیز شود . تاکید میکنم که میدان عملی و نه مثل بقیه ، فقط ظاهر و پوسته اش به اسم و شکل زنان باشد و عملا همان آش و همان کاسه هژمونی طلبی مردانه همیشگی ! اجازه عملی وباز کردن میدان مسئولییت پذیری دربالاترین سطح....بسته به سطح توانایی وقدرت حل تضاد و مجموعه ای از شاخص های دیگر ، که انتخابش به عهده جمع گذاشته شود . این بستگی به کشش ذهنی افراد داشت که متاسفانه از نظر ذهنی نکشیدند !

خروج و بازگشت تعدادی افراد به حزبی و جریانی ، تاثیری بر روند اشتباهات طی شده ندارد . این یک انتخاب است که میتواند درست یا غلط باشد و حق همه.....ولی حالا دیگر قطعا کیفی نیست . برای کیفیتی انسانی و تاریخی تقریبا دیر است . سالهاست که اساسا مسئله ذهن کسی نیست که چرا فلانی رفت و یا چرا برگشت ؟

فرض بگیریم که کوروش و حمید و علی و....به ذهنشان میزد وکمک میکردند تا در تاریخ تشکلهای سنتی ، به جای تکرار انشعاب و تکه تکه شدنهای رایج ، موضوع به شکلی هنجارشکن رقم بخورد . آنها میتوانستند کمک کنند تا فقدان منصور به یک سرفصل جدید تبدیل شود ! حدسا وشخصا فکرمیکنم که اگر منصور حکمت زنده میماند در روند طبیعی وقایع و کارها ؛ چنین خلاقیتی حتما به خرج میداد و ضرورتش را پاسخ میداد . مهار هژمونی طلبی بقیه را افساری منطقی میزد ، و این لازمه یک رشد جمعی است .

دفاع ازحقوق زنان ازحرافی های مفت حزبی ، که درهمان زمان لنین هم رایج بود.....در تاریخ جنبشهای انقلابی میتوانست به کمک انسانهای مسئول ، به میدان عملی جدی راه ببرد که نفع جمعی آن نهایتا خاص یک حزب یا فرد و...نمیشد . قبلا درنقدهایی به این موضوع پرداختم که از همان ابتدای رفتن منصورحکمت ، دعوا و جدائی ها عمدتا سر خط و خطوط نبود بلکه سر هژمونی و برتری در ساختاراصلی حزب بوده است . منصور حکمت تنها فردی بود که به هزار و یک دلیل ، کسی نمیتوانست جلویش سر بلند کند و ثابت کرده بود قدرت بن بست شکنی را دارد . اما بعد از منصور تکرار وقایع دوران بعد از مرگ لنین ، درابعادی کوچکتر را شاهد بودیم . درساختار و بافت اصلی حزب اولیه منصور ، و بعد از منصور حکمت تعداد کسانی که وزن و قدمت خوبی داشتند از انگشتان یک دست تجاوز نمیکرد .

ضمن تاکید بر این نکته که ورود و خروج از هرتشکلی یک انتخاب است و ایرادی هم ندارد.....درمورد علی جوادی و برای رفتنش ، به نظر باید یک اشتباه محاسبه سیاسی را در نظر گرفت . زمانی که علی برمیگردد کاملا بر اساس یک محاسبه نسبتا درست سیاسی تصمیم میگیرد . مهرنوش موسوی اول ناامید شد برای فائق آمدن بر توحش و هژمونی طلبی آقایان و بعد از ناامیدی غیب شد . کوروش میز را چپه کرد و بعد خودش را بازنشسته کرد . آذر ظاهرا دلخور است و با دلخوری در جایی دیگر خودش را مشغول کرده است . حمید تقوایی هم عمر نوح ندارد و ضمن اینکه برایش سلامتی وطول عمر بیشترآرزو میکنم ، ولی پیری وباقی زنجیره طبیعت را هم نمیتوانیم نادیده بگیریم .

رفت و برگشت به هرتشکل یا حزبی اشکالی ندارد و یا منفی نیست . برای همه تجربه است . انسانها همه ممکن است اشتباه کنند ولی کسی اشتباه نیست !
و اما در 29.05.2014 در جایی اشاره کردم که چپ امروزی در مجموع مشکلش نداشتن یک تئوری پراتیک مشخص و جدید است تا حول آن شکل بگیرد و منسجم شود . تا زمانی که از تمام گذشته جدا نشود کاری به پیش نمیبرد . چپ به طور عمده درهمان 100 سال پیش جا مانده است . این نظر شخص من ( درست یا غلط ) است . مشکل چپ به طور عام ماندن در گذشته ای است که سالهاست تمام شده است . نوعی عزاداری برای مرده ای که استخوانش هم پوسیده است. شبیه همان دستگاه عزاداری امام حسین برای شیعیان که هر روز تکرار میکنند . جهت دخالت موثر در صحنه سیاسی نیاز به طرح و حرفی جدید است . با مصالح ساختمانی قدیمی نمیشود بنای جدیدی به پا کرد . آن چپی که بتواند آلترناتیو شود هنوز متولد نشده است . اما میشود امیدوار بود که خواهد آمد . درضمن خلاقییت و انعطاف پذیری سیستم بورژوازی قطعا از نظر تاریخی روزی ته میکشد ولی هنوز قدرت مانور و انعطاف دارد . آلن بدییو به این موضوع اشاره میکند که همین پروسه نیل به انتها.... ممکن است تا یک قرن هم طول بکشد . ولی تا آن زمان افراد و جریاناتی که فعال هستند و همان تئوری های گذشته را حلوا حلوا میکنند و از خلق حرفی و تئوری نو عاجزند ، آگاهانه یا ناآگانه ، فقط سرکارند و یا بقیه را هم سر کار گذاشتند . مشارکت در قدرت سیاسی درکنار سایر نیروهای موجود...اسمش آلترناتیو چپ نیست .
  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اسماعیل هوشیار

06.06.2014