افغان موج   
FacebookTwitterDiggDeliciousGoogle BookmarksRedditLinkedinRSS Feed

بخوان این مصلحت را با تو دارم امشب از هستی
اگر بر پیکر ات داری پُر از نیروی دل  دستی

چرا داری اشارت سوی مشتاقان خود انگشت
و بر روی زبانت حرف بد می آوری مستی ؟!

به مُلک دل هـــــزاران پیروی راه حقیقت را
رها کـــــردی و با شیطانِ این بیغوله پیوستی

زیارت میکنی یکخانه ای از خاک، سنگ و چوب
دری دل های عاشق را بروی خویشتن بستی

کجــــا دیدی به دنیا  رهرو  دلهـــای پاکی را
سرانجامش بُود بیراهه ای تاریک و بُن بستی

سرِ تسلیم بر درگاه  جانان افتخار ات بود
نمیداند کسی آخر چرا این عهـــد بشکستی

نعمت الله ترکانی