افغان موج   

برمردم ما جور و جفا تاکی و تا چند
قهروستم و خشم ووغا تاکی و تا چند
خلقی شـده بیچاره و آواره و محروم
آتـش زدن لانـه و جـا تاکی و تا چند

دانم که نداری هنری دارو و درمان
افزایش این درد و بلا تاکی و تا چند
با داعـش جانی شـده یی یار و برادر
خصمانه نظر بررخ ما تاکی وتا چند
تجهـیز کنی قاتـل و اوبـاش و ارازل
تهدید وخطر رسم خطا تاکی وتا چند
در قـوم پرسـتی شـده یی شـهرۀ آفاق
یک بام؛ ولی با دوهوا تاکی و تا چند
برهم زده یی طرح وتُون قالی وحدت
اقوام زهـم پرت و جدا تاکی و تا چند
در سـینۀ دولـت نـتـپــد قلـب صداقـت
روبه صفتان مکرودغا تاکی و تا چند
دشمن زده برسینه وخودی زندازپشت
خنجر زدن از پشت وقفا تاکی وتا چند
چشمان سیاسـت شده در کشورما کور
این مسخرگی کوروعصاتاکی وتا چند
افــراط چــرا شـــادی دل‏هــا بـربـایــد
در خانۀ ما جنگ وعزا تاکی و تا چند
بـرخیز وطـندار بـه احقـاق حقـوق ات
سـر خـم بـه دم تـیغ فـنا تاکی و تا چند
سـرلـوحۀ جنبش که بود وحـدت اقوام
ترس ازدوسه مزدورسیا تاکی وتا چند
مردم که بشورند چو دریای خروشـان
ای ارگ بخون غرق شنا تاکی وتاچند


رسول پویان

22/12/2017