افغان موج   

عمریست درین خانه که شمشیر بدست ایم

با رغبت دل خودگش و بیگانه پرست ایم

کس نیست بگوید که چرا این همه غم را

با الفت و انس در دل بیغم نه شکست ایم

نا خورده می و دیده طمع جنت فردوس

با نغمه ای بیگانه همه مست الست ایم

در فصل گل و سبزه ای  بسیار بهاران

زردی زده از برف زمستانی سخت ایم

جنگ است از آن پیشه ای ما زانکه به دنیا

در آرزوی پادشاهی... تاج ایم و تخت ایم

 

نعمت الله ترکانی