افغان موج   

ازسیه چالی برون موجود سنگین می شود

مشتری و زهره وخورشید زرّین می شود

از درون ذره یـی آمــد دنـیـــــایی پــدیـــد

حال وفردا بسته بر زنجیر پیشین می شود

مادر انسـان مهـر کهکشان هـا بـوده است

از زمین دل آشنای ماه و پرویـن می شود

دایـه از مادر نباشـد مهـربان تـر بـا کسـی

ازخروش سیل وتوفان خان مسکین میشود

دانـه گـردد نـونهال و بار می آرد درخـت

در تکامل مـیـوۀ انـسان شـیـریـن می شود

از حـیـات مشـتـرک انـوع می آیــد پـدیــد

آدم وحیوان و مور وماروشاهین می شود

از نـبـــاتـات و گلان رنگ رنگ زیـنـتـی

دامـن سـبز طبیعـت گوهـر آذیـن می شود

شور وشوق زندگی را عشق می آرد پدید

جوهـر بنیاد کیهان عشق دیریـن می شود

عشق وعقل ودانش ومهر وخرد آید بکار

زندگی با این فضایل خوب تزئیین میشود

حسّ وهیجان وعواطف گرشودباعقل یار

بـاغ ارمـان دل ما پـر ریـاحـیـن می شود

وربه دام حسّ وپندار وعواطف مانده اید

کودک دل پایـبـنـد رســم و آیـین می شود

گر خرافات وتعصب خانه گیرد در روان

غدۀ بدخیم وزخم سخت وچرکین می شود

چـشـمۀ نـوآوری ذهـن می گـردد خـشـک

گوش خرگرچه پراز آیات یاسین می شود

مرد هفتاد ساله باشد کودک هفت ساله یی

صخـرۀ افـراطیت گـر پایـۀ دیـن می شود

«جنگ هفتاد و دو ملت» باز می آید پدید

همدلی و همنوایی جنگ خونـیـن می شود

نیکی و صلح و مدارا با تمدن همدل است

عقل ودانش همنوای مهروتمکین می شود

باور فاشـیـزم و تبعیض نـژادی مـرده باد

آنکه بیخ عقل ودانش را تبرزین می شود

رنگ پـوسـت آدمی ربطی نـدارد با نـژاد

زیـر چتر آفتابی پـوسـت رنگین می شود

ما هـمـه از نطـفۀ هـومـوسَپِـیَـن بـوده ایـم

گـوهـر همگـون انسان مانع کین می شود

دانـش و آزمایـش و اسـنـاد بنیاد شـناخـت

آن که مـاشـیـن تـرقی را بنزیـن می شود

علم روشـن کـرده دور تیره و تاریک را

هی باروشنگری انسان خوشبین می شود

رسول پویان

21/8/2020