افغان موج   

آیا پذیرفتنی است که بگوییم از نتیجه‌ی نشست‌های دوحه تا مسکو و حالا هم در ترکیه ، قرار است صلحی برای افغانستان حاصل گردد ؟ آنهم زمانی که از طالب‌ها در خواست شد فقط در ماه مبارک رمضان حملات را متوقف کنند آنها گفتند کشتار در ماه رمضان ثواب بیشتری دارد ! جدا از اینکه نشست دوحه بی نتیجه بود و با اینکه وضعیت امروز افغانستان ، حاصل سیاست دیروز مسکو است اما مجاهدین با بی‌شرمی به مسکو هم رفتند حالا قرار است در کشور ترکیه با حاکمان تُرک - حامیان سابق داعش و مأوا دهندگان تروریست های سوریه - برای صلح در افغانستان به رایزنی بپردازند !

 طالبان با دیدگاه تند مذهبی سنتی هیچگاه نتوانستند حکومتی مردم سالار به وجود بیاورند جامعه‌ی افغانستان عملا آنها را طرد نموده است زیرا با نبودن علم و آگاهی در بینش اسلامی آنها و غرق بودن مولوی ها و عالمان دینی شان در باورهای میان تهی ضد بشری که ترویج جامعه به سوی افراطی گری و جنگ می‌کنند حاصل ‌که پرتگاهی در جهت نابودی مردم افغانستان و توانمندی های شان ایجاد کرده اند .

اکنون افغانستانِ خسته از جنگ ، در دادوستدهای سیاسی بین جناح ها از طرفی و منفعت طلبی و قدرت خواهی طالبان از طرف دیگر است که باعث رو به وخامت گذاشتن بیشتر وضعیت امنیتی، بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، فقر و عدالت قابل انتساب به فساد، بی کفایتی و انگیزه‌های پنهانی جنگ سالاران ، فرمانده هان و دیگر افراد فاسدی است – که فعلاً موقعیت های رهبری دارند – اتفاقات اخیر در بهسود نمونه‌ی بارز آن است .  بدبختانه افغانستان شاهد جنگ خونبار و انتحار و انفجارهایی است که سوخت آن مردم با نابودی زیر بنای اقتصاد آن است. عامل بازدارنده‌ی صلح در باورها و بینش جهادی‌ها ، خود را مخفی کرده است.

زمانی که آمریکایی‌ها در دوحه با طالبان دور یک میز برای صلح نشستند طالبان در وضعیت فعلی قدرت نبودند بلکه در ضعف بودند ، در لیست ترور و تحریم بودند و همچنین بسیاری از فرمانده‌‌‌هان و نیروهایش در زندان و دربند حکومت بود . آمریکا در پشت درهای بسته با آنها به رایزنی پرداخت و دو طرف تعهد کردند هیچ گونه حمله‌ای در مقابل هم نداشته باشند ، آمریکا با فشار روی ریاست جمهوری افغانستان  ، حکومت افغانستان را مجبور کرد که پنج هزار اسیر طالب را بدون قید و شرط آزاد کند همزمان تمام تحریم‌های آمریکا روی آنها برداشته شد و در جهان وجهه‌ی دیگری یافتند و... زیرا صلح با طالبان برای پیشبرد سیاست آمریکا در خارج از مرزهای افغانستان است . فقط باید منتظر بود که تا چه‌ وقت آمریکا به صلح با طالب نیاز دارد ؟

بعد از خروج آمریکا از برجام و تلاش ایران برای هسته‌ای شدن ، منطقه را به صورت انبار باروتی در آمده است . جدا از تجهیز شدن اسرائیل و آمریکا در مقابل آن در خاورمیانه ، کشورهای عربی حوزه‌‌ی خلیج فارس هم میلیاردها دلار را صرف خرید تجهیزات جنگی کرده‌اند . همه در تعامل آمادگی برای برخورد نظامی با حاکمیت در ایران است . کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس با پیشنهاد آمریکا وارد صلح با اسرائیل شدند و پیمان دوستی خود را صلح ابراهیم نام نهادند . عملا جبهه‌ی متحدی در مقابل ایران تشکیل دادند که هم اسرائیل و هم آمریکا در آستانه‌ی حمله به ایران هستند .

سیاست آمریکا ایجاب می‌کند که تجربه‌ی سابق ترور نیروهایش در عراق تکرار نشود-  با تلفات فقط ۹۶ نفر وارد بغداد شد اما خشونت ‌های مذهبی در طول چند سال آمار تلفات آمریکا را به بالای ده هزار کشته رساند - لذا کاخ سفید در تلاش مهار حساسیت‌های دینی منطقه برای حفظ جان سربازان خود در هنگام جنگ با ایران است ، در زمان حساسی با طالبان وارد صلح می‌شود و اکنون هم اعلام می‌دارد که طرحی برای پایان دادن جنگ در یمن را هم در دست بررسی دارند و از طرف دیگر به عراق امیدواری داد که نیروهایش را در جدول زمانی مشخصی از آن کشور خارج می‌کند و گروه‌های تندرو در عراق را با حاکمیت بغداد مهار می‌کند و... . آمریکا در تکاپوی گرفتن تضمین از گروه‌های تند رو برای حفظ نیروهایش است و ایران هم به هر سو چنگ می‌زند که این تضمین را با اعمال نفوذ خود به چالش بگذارد.

حاکمیت در ایران هم به صورت رسمی طالبان را به تهران دعوت کرد اما رایزنی‌های آنها هیچگاه علنی نشد . سؤال این است که ایران چگونه از طالبان در تقابل با آمریکا استفاده می‌کند ؟

حکومت ایدئولوژیکی ایران با ادعای رهبری مسلمانان جهان و با شعار نفی شرق و غرب در تلاش برای حفظ قدرت برتر در منطقه است . اما بر خلاف شعارش با جهان شرق در ارتباط تنگاتنگی قرار دارد و سرمایه‌گذاری هنگفتی روی مراکز اتمی و برنامه‌ی دفاعی موشکی با روس های کمونیست کرده است ولی به علت کم اعتمادی با روس‌ها ، قرار داد نامشخص  ۲۵ ساله با چین کمونیست می‌بندد که امکان آمدن نیروی نظامی چین به منطقه خلیج فارس را فراهم می‌کند . حاکمیت ایران در تلاش برای اعمال سیاست خویش بر کشورهای مسلمان منطقه است ، شبه نظامیان شیعه در عراق را حمایت و رهبری می‌کند ، حماس و حزب‌ الله را در زیر حمایت مالی خویش دارد ، تسلیحات جنگی و لجستگی با مشاوران نظامی به یمن می‌فرستد . برای حفظ بشار اسد حضور نظامی فعال دارد . ایران مکان امن برای سران تندرو اسلامی است ، ترور شدن ابو محمد المصری رهبر القاعده در تهران و وجود دفتر طالبان در مشهد ، حکایت از حمایت و پشتیبانی جمهوری اسلامی از القاعده و طالبان را دارد . حاکمیت اسلامی در ایران اعتراضات برحق و مسالمت آمیز مردم را با شدت سرکوب می‌کند حقوق زنان و حقوق بشر در ایران همواره مورد انتقاد سازمان‌ها و نهادهای حقوق بشر در جهان است .

در این اواخر حملات مختلفی به مراکز اتمی ایران صورت گرفت که اسرائیل ضمن تائید حملات ، حق مشروع خود دانست که نگذارد ایران صاحب بمب اتم شود در حالیکه حاکمیت ایران ضمن مشروط کردن تعهداتش از موقعیت خود هیچ تغییر موضعی در سیاست راهبردی خود نداده است . دقیقا سفر پاپ به عراق و ملاقات با آیت‌الله سیستانی در رابطه با ترس از بروز جنگی ویرانگر در منطقه است .

 پاپ غیر منتظره وارد عراق شد و با آیت‌الله سیستانی رهبر شیعیان در عراق ملاقات خصوصی و دور از حضور خبرنگاران انجام داد که رسانه‌ها از هدف پاپ و محتوای ملاقات با سیستانی اطلاعی نیافتند ، اما پاپ در سفری که به چند شهر عراق داشت مطالب خاصی را بیان کرد که تا حدود زیاد می‌تواند گویای مقصود سفرش باشد . او به شهری منصوب به شهر ابراهیم خلیل ع سفر می‌کند و بر ویرانه‌های موصل در جنگ داعش حضور می‌یابد و – با نفی داعش - از مردم می‌خواهد از خداوند طلب مردی همچون ابراهیم  کنند که پنج بار با ملائکه‌ی خداوند برای نجات قوم لوط جدل کرد . پاپ گفت هنوز درِ آسمان باز است و دعا کنید چون امروز به ابراهیمی نیاز است ! جدا از خیر اندیشی پاپ ، چرا او اشاره به جلوگیری از یک کشتار می‌کند ؟ کدام مردم است که مانند قوم لوط هم به خود ظلم می‌کنند و هم ملت‌های دیگر را به ستوه آورده‌اند ؟ اگر ادبیات سخنان پاپ را در تورات و مکاشفه نگاه کنیم کاملا واضح است که او از کشتاری بزرگ با خبر است که با طلب دعا و بخشش آن را بیان کرد .

اگرچه پاپ و سیستانی رهبران دینی مردم خود – در دو دین بزرگ ابراهیمی - هستند اما در خفا نگه داشتن مقصود دیدارشان بعید است که در خدمت سیاستمداران باشند پس با فرض بودنِ دور از دنیای سیاست ، هر دو واقف بر یک رویداد در منطقه هستند آیا در نهایتِ بحث ، نتوانستند در مقابل آن رویدادها نقش پیش‌ گیرنده‌ای داشته باشند ؟ رویدادهای کنونی هم در مکاشفه یوحنا و هم در ادبیات اسلامی ( احادیث و روایات ) به وجه خاصی بیان شده است برای نمونه در مکاشفه اشاره دارد که گاوی ( در خاورمیانه ) به هر طرف شاخ می‌زند و قوچی از سرزمینی دور روی هوا پرواز کنان می‌آید و به گاو حمله می‌کند . ابتدا شاخهای گاو را می‌شکند و در حمله دوم گاو را می‌کشد و ... از نقش قوچ تا کشتار بزرگ  اشاره شده است . / جنگ قوچ با گاو مثابه‌ی حمله آمریکا به عراق بود . دقیقاً در مذهب شیعه همین موضوع به عناوین مختلف آمده است برای نمونه در کتاب لوائح الانوار البهية و سواطع الأسرار شيخ محمد بن أحمد السفاريني / جزء ٢ از قول امام جعفر ع همان واقعه را بیان می‌کند که حاکم عراق ( صدام ) را به شمشیر قاطع نام می‌برد . در مذاهب اهل تسنن هم یک نمونه مشترک را یاد آوری می‌کنم عن ثوبان قال، قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : یقتتل عند کنزکم هذا ثلاثة كلهم ابن خليفه ، ثم لا يصير إلى واحد منهم ، ثم تطلع الرایات السود من قبل المشرق فیقتلونکم قتلا لم یقتله قوم ... ثوبان روايت كرده كه رسول خدا ( ص ) فرمود : « در نزديكى گنج هايتان ، اين سه ( نفر ) كه همگى ابن خليفه ( حاکمان عرب ) هستند دست به كشتار مى زنند و در انتها نيز آن گنج نصيب هيچ كدام نمى شود و بعد پرچم هاى سياه از طرف مشرق به اهتزاز در مى آيد پس شما را آنطورى كه سابقه نداشته باشد قتل و عامی مى كنند ، كه بر سر هيچ قومی نيامده باشد ... ابن ماجه آورده که راویان حدیث موثق اند و حاکم در المستدرک حدیث را بازگو می‌کند و می‌گوید از صحیح بخاری و مسلم گرفته است ... تا جایی که به انفجارهاى بزرگ در الزوراء- ايران امروزى- اشاره می‌کند که آمده است نور آن انفجارها گردن شتران در بصره را می‌سوزاند . / سه ابن خليفه سران سه کشور عراق و کویت و عربستانند ، کنز اشاره به نفت است ، بعد رایات سود : ظهور داعش و کشتار آنها و... انفجاری که در یک طرف خلیج فارس باشد و در طرف دیگر آن در بصره گردن شتران را بسوزاند قطعاً انفجار اتمی خواهد بود... [در ضمن تقسیم جهان به خاور نزدیک و خاور میانه و خاور دور توسط  امپراتوری روم باستان بوده است ] . / آیا بنا به قاموس دینی این کشتار عذاب الهی است ؟

 

 

طاهره خدانظر

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پاورقی :

سیاستمداران آمریکا ۱۱ سپتامبر امسال ( یاد روز بهانه‌ی حمله به افغانستان )  برای خروج از افغانستان را قرار داه‌اند ، پس مشخص است که آمریکا به هیچ کدام از قراردادها پایبند نیست .