افغان موج   
چرا فارسی زبانان پشتو صحبت نمی کنند؟ این سوالی است که برادران پشتوزبان ما از فارسی زبانان دارند و قبل از اینکه به این سوال جواب داده شود باید نخست یک تعریف فشرده از زبان ارائه گردد:
زبان یک وسیله ویا افزاری است که بشر برای برقراری روابط با یکدیگر استفاده میکنند و از همه مهمتر زبان وسیلۀ بیان تفکر است و این انتقال فکری ممکن است بوسیله گفتن، نوشتن، اشاره ویا لمس باشد. هر قدر که وسیله انتقال فکری ما که به آن زبان میگوییم ساده تر و دقیق تر باشد، عمل انتقال فکری به همان اندازه راحت تر و دقیق تر صورت خواهد گرفت. زبان عالی ترین دستگاه تمثیلی (سمبولی) بشر است که خود زیربنا و تعریف کننده فرهنگ است.
زبان پشتو که پختو نیز گفته میشود اسم یکی از دو زبان رسمی در افغانستان است و در دانش نامۀ آریانا (مرکز مطالعات و پژوهش های بنیاد دانش نامۀ آریانا) آمده است که پشتو یا پختو از لحاظ علم زبان شناسی از شاخه شمال شرقی زبان ایرانی است که اکثر برادران پشتون ما در جنوب شرق افغانستان و در بخش شمال غربی پاکستان به این زبان صحبت میکنند. زبان پشتو از نگاه تاریخی نام قبیله ای از تبار آریایی است و زبان شناسان آنرا یک جزء زبان های هندو-اروپائی میدانند و با زبان های قدیم آریایی مانند سانسکرت قرابت مستقیم دارد. راجع به زبان پشتو اگرچه تا حال تحقیقات مکمل علمی صورت نگرفته و ما صرف به این بسنده میشویم که که زبان پشتو از زبان هندو-آریایی و یا هندو-ایرانی مشتق شده است.
نیاز به یک زبان انسان را مجبور میسازد که آن زبان را بیآموزد فرق ندارد که زبان فارسی، پشتو، انگلیسی ویا چینایی باشد. به خصوص برای دانشمندانی که در یک موضوع علمی کاوش های علمی، تحقیقات و تتبعات انجام میدهند به مؤخذ و منابع علمی ضرورت دارند که در اثر مطالعات منابع تحقیقات خود را به پایه اکمال میرسانند. و ما مشاهده می کنیم که جوانان ما که برای تحصیلات عالی به کشور های غربی اعزام میشوند اولین ضرورت برای ادامه تحصیلات عالی برایشان آموزش زبان همان کشور است که برای پیشبرد سویه تعلمیی خویش از مؤخذ و منابع علمی آن کشور استفاده کرده بتوانند. نیاز به فراگیری یک زبان در صورتی به وجود میآید که انسان به آن زبان احتیاج احساس کند.
اعصار و قرون جدید شاهد پیدایش چند علم جدید بوده که مهم ترین آنها زبان شناسی است و زبان شناسی در سدۀ بیستم همان تحولی را در اندیشۀ بشر ایجاد کرد که فزیک در قرن هفتدهم و علم کمیا درقرن هجدهم وزیست شناسی در قرن نزدهم. جوامع انسانی جوامع پویایی اند و سعی می نمایند برای پیشرفت و توسعه از علوم مختلف استفاده کنند و اگر در یک دسپلین پسمان بودند بدون تعصب به مؤخذ کشورهای دیگر رجوع میکنند که به یک علم خاص پیشرفت داشته اند.
در زبان پشتو متاسفانه مؤخذ و منابع علمی مانند زبان های دیگر پیشرفت نکرده و توسعۀ کمی داشته که برای استفاده علمی از این زبان قناعت دانشمندان را حاصل کرده نمی تواند.
با حفظ حرمت به برادران پشتوزبان کشور ما، این هم از سهل انگاری، بی تفاوتی و سطح پائین دانشمندان پشتوزبان ما بوده است که زبان پشتو را نتوانستند با نوشته ها و تحقیقات علمی و کاوش ها و تتبعات، زبان پویا در مسایل مختلف علمی بسازند و زبان پشتو را زبان محبوب و قابل استفاده برای فارسی زبانان معرفی کنند.
ما در ادبیات و شعر زبان پشتو مانند خوشحال خان ختک و رحمان بابا را که به پشتو و فارسی شعر گفته اند داریم و آقای عبدالحی حبیبی دانشمند فرزانه در ادبیات پشتو خدمات برجسته به زبان پشتو و فارسی انجام داده ولی تعداد این دانشمندان پشتو انگشت شماراند و کدام شاعر ونویسندۀ بزرگ دیگر در زبان پشتو بعد از این دانشمندان سربلند نکرده اند و ما امیدواریم که آثار دانشمندان آسیای میانه که فارسی و روسی و یا به زبان دیگر باشد بدون تعصب به زبان پشتو ترجمه شده و به غنای زبان پشتو بیافزایند.
بعضی از زبان ها نظربه خصوصیت و کرکتر شان، در مقایسه با زبان های دیگر، گویش تند و درشت دارند. بطورمثال زبان آلمانی به مقایسۀ زبان انگلیسی و فرانسوی، زبان شیرین و محبوب هنر و ادبیات در قارۀ اروپا نیست، و جرمن ها بر درشت بودن و تند صحبت شدن زبان آلمانی خوب متوجه اند و آگاهی کامل دارند. ولی جرمن ها کوشیده اند که زبان آلمانی را در اثر زحمات بی پایان مردم و سطح بلند دانش شان زبان تخنیک عالی بسازند و زبان آلمانی دارای ارزشهای تکنالوژی امروزی در جهان است و دنیا به جرمن و زبان جرمن یک احترام خاص قایل اند و کشورهای همجوار همه با خوشنودی کامل به زبان آلمانی صحبت میکنند.
یک عده از هممیهنان پشتون ما چنین استدلال میکنند که نظر به فراخ دلی و نداشتن تعصب، زبان فارسی را آموخته اند وبه آن مکالمه میکنند. پس چرا فارسی زبانان به پشتو صحبت نمی کنند؟ در این مورد باید تذکر داد که زبان نسبت به ضرورت آموخته میشود نه به خاطر بی تعصبی. برای آنکه در تمام شهر های افغانستان به زبان فارسی صحبت میشود و هممیهنان پشتون ما زبان فارسی را آموخته اند که با سایر اقوام افغانستان تماس های اجتماعی و اقتصادی برقرار کرده بتوانند. همچنان پس از ظهور دین اسلام در قرن هفتم میلادی تا آغاز استعمار اروپاییان بر آسیا در قرن 17 میلادی، بیشترین آثار علمی، پژوهشی و هنری در جهان اسلام یا به زبان فارسی نوشته شده اند یا به زبان عربی. پس برای هر دانشمندی که دربارۀ علم، فرهنگ و اجتماع آن 10 قرن بخواهد پژوهش علمی نماید و از منابع دست اول استفاده نماید، دانستن این دو زبان شرط اول خواهد بود.
از طریق زورگویی، تفوق طلبی وعصبیت قومی و زبانی نمی توان زبان پشتو را در جامعه تحمیل نمود. بلکه این کار نتیجۀ برعکس خواهد داشت و زبان پشتو را در نظر دیگر اقوام افغانستان منفور خواهد ساخت. بازهم به تکرار تذکر میدهم که فقط نظر به ضرورت است که یک زبان آموخته میشود. اگر پشتو زبانان ما میخواهند زبان پشتو را که یک زبان قومی و قبیلوی معرفی شده، به زعم همفکران حزب قومگرای افغان ملت، از زیر تاثیر تهاجم فرهنگی زبان فارسی یا دری بیرون بکشند، بهتر است که از طریق تعلیم، تریبه و تحقیقات علمی پیش آمده و برای توسعۀ زبان پشتو بکوشند و به زبان های ملی دیگر احترام داشته باشند و بائیست از مزایایی زبان های دیگر استفاده کنند. فارسی ستیزی در حقیقت تیشه به ریشۀ زبان پشتو زدن است و تضعیف زبان فارسی تآثیر مستقیم به تضعیف زبان پشتو دارد. برای آنکه بیشتر از 30 فیصد واژه های زبان پشتو یا کلمات فارسی اند یا عربی مُفَرَس.
زبان فارسی یا دری حدود دوصد میلیون گوینده دارد و از فرغانه و سمرقند تا کردستان عراق و از آذربایجان تا نیم قارۀ هند و غرب چین را دربرمیگیرد. این زبان همچنان زبان رسمی و اداری سه کشور تاجیکستان، افغانستان و ایران میباشد. و هم اکثر کشورهای فارسی زبان به اصطلاح همسایۀ دربدیوار کشور ما استند. پس امکان آن موجود نیست که زبان فارسی به پشتو تعویض شود که این خیال است و محال. همچنان پشتو ظرفیت آنرا ندارد که جاگزین زبان فارسی شود. و مزید برآن در اثر آمدن دیموکراسی، ایجاد رسانه های چاپی، گفتاری و صوتی و انقلاب انترنیتی، گنجینه واژه های فارسی رو به افزایش است و کاربرد گسترده نسبت به دیروز دارد. از سده ها بدینسو در بسیاری مناطق در زندگی روزمره زبان فارسی به عنوان یک زبان ارتباطی بین اقوام افغانستان برگزیده شده و در میان اقوام و گروه های قومی کشور ما اتحاد و همبستگی را تقویت میکند و ضامن ایجاد و حفاظت وحدت ملی در افغانستان است. پس در پهلوی تلاش صادقانه برای رشد زبان پشتو و دیگر زبانهای افغانستان، باید این اصل را نیز بپذیریم که پیوند دهندۀ تمام تبار های باشنده در افغانستان زبان فارسی بوده است، و خواهد بود.
 
نویسنده:عبدلقیوم اکرمی