ملت سرگشته و بیمار دارد کشورم
اتفاق تلخ را تکرار دارد کشورم
مار چیزی نیست تا اینجا ببلعد روز و شب
اژدها در بیرون از هر غار دارد کشورم
رهبرانش بازی با احساس مردم میکند
مردم فرمانبر و بی خار دارد کشورم
ذهن پرسشگر اگر پیدا شود مشکل کجاست؟
مشکلات از غفلت بسیار دارد کشورم
در کویر درد خشکیده درختان امید
گرچه آب خالص و سرشار دارد کشورم
هرکسی در راس میآید اطاعت میکنیم
مردمی تسلیم هر بیمار دارد کشورم
مادران دردمند و داغدار ما ببین
درجنی از رهبر و سردار دارد کشورم
با چراغی شب در این جغرافیا در مانده ام
یک کسی را لا اقل بیدار دارد کشورم؟
داکتر خاطره جویا

