استفاده رژیم های مستبد و ضدملی ازتکنالوجی های نوین یکی از ابزارهای قدرتمند برای نظارت بر جامعه است. طبیعی است که این رژیم ها در جهانی که روز به روز دیجیتالی تر می شود، از تکنالوجی های مدرن برای سرکوب مخالفان، محدود کردن آزادی های فردی، تضعیف رسانه های آزاد و کنترول فعالیت های اجتماعی بهره می برند.
به عبارت دیگر، نرم افزارهای ردیابی، فلترهای سایت ها و شبکه های اجتماعی، حذف محتوای مخالف، جمع آوری اطلاعات شخصی و سیاسی درباره شهریان، و اجرای پروژه های تکنالوجیکی عظیم برای نظارت کامل بر زیرساخت های دیجیتال و ارتباطی، همگی ابزارهای قدرتمندی برای کنترول، نظارت و محدود کردن آزادی های فردی و جمعی توسط رژیم های استبدادی هستند.
با بهره گیری از تکنالوجی های دیجیتال، رژیم ها قادرند دسترسی به اطلاعات را محدود یا سانسور کنند. برای نظارت بر مردم، حتی رهگذران در کوچه ها، با نصب کمره های مداربسته در سراسر معابر، می توانند افراد معترض یا مخالف را شناسایی، تعقیب و بازداشت کنند. با تحلیل داده ها و بهره گیری از هوش مصنوعی، این رژیم ها قادرند فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را پیش بینی و کنترل نمایند.
در افغانستان، طالبان با بهره گیری از تکنالوجی های نوین، ابزارهای قدرتمندی را برای کنترول و سلطه بر زندگی مردم در اختیار دارند. آنها با نظارت و کنترول انترنت و شبکه های مجازی می توانند از انتشار اخبار و اطلاعات مخالفان جلوگیری کنند. در برخی موارد، صفحات و حساب های کاربری (یوزر اکونت ها) افراد مخالف را شناسایی و مسدود کنند، مکان های حضور و ارتباطات معترضان و مخالفان را رصد نمایند، بر رفت و آمد، فعالیت های روزمره و سفرهای داخلی و خارجی مردم نظارت و رسانه ها را کنترول کنند و به طور کلی با ایجاد فضایی نظارتی و سرکوبگرانه، زمینه های تداوم قدرت خود را فراهم آورند.
این اقدامات بی تردید یکی از واجبات حفظ سلطه در همه جا محسوب می شود. در حال حاضر، چندین دولت و رژیم مستبد و اقتدارگرا در سطح جهان در حال اجرای این سیاست ها هستند؛ چین، ایران، مصر، برخی کشورهای شرق میانه، افریقا و امریکای جنوبی را می توان در جمع پیگیران و حامیان این روند به شمار آورد.
چین کشوری است که به طور مداوم در حال فلتر و سانسور انترنت است. رژیم وبسایت ها و شبکه های اجتماعی خارجی مانند گوگل، فیسبوک و توییتر را مسدود کرده است. در مواقع خاص، مانند اعتراضات هانگ کانگ یا بحران های داخلی، محدودیت های شدیدی بر این پلتفرم ها اعمال می کند. علل اصلی این کنترول ها همانطور که در بالا ذکر شد، نظارت کامل بر اطلاعات، جلوگیری از گسترش اعتراضات و انتقادهای داخلی، و حفظ امنیت رژیم است.
در ایران نیز اقدامات پیشگیرانه دولت، از جمله قطع موقت انترنت برای جلوگیری از اعتراضات، امری رایج است. نمونه هائی از قطع انترنت در ایران شامل زمان اعتراضات مردمی در سالهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ است. هدف این اقدامات سرکوب اعتراضات، جلوگیری از نشر اخبار، کنترول فضای اطلاعاتی و کاهش ارتباط فعالان و معترضان توسط رژیم بوده است.
در مصر نیز هر زمان دولت احساس خطر کند، انترنت و شبکه های مجازی محدود یا مسدود می شوند. امارات متحده عربی، عربستان سعودی و سودان نیز در مواردی اقدام به محدود کردن دسترسی به انترنت و شبکه های اجتماعی می کنند؛ که علت آن همچنان کنترول کامل بر فضای مجازی، جلوگیری از انتقادهای داخلی و حفظ امنیت رژیم است.
بنابراین، قطع انترنت و بهره گیری از تکنالوجی های امروزی به نوعی نسخه ای نجاتبخش برای رژیم های ضدملی در مقابل چالش ها و تهدیدهای دامنگیر است. از این جا، طالبان نیز آموخته اند که کنترول انترنت و سوءاستفاده از تکنالوجی میتواند منجر به کاهش آزادی های فردی، افزایش سرکوب و محدودیت در دسترسی مردم به اخبار و اطلاعات آزاد شود.
بنابراین، تصمیم طالبان برای توقیف انترنت به مدت سه روز و سپس بازگشایی آن می تواند دلایل متعددی داشته باشد که اغلب مرتبط با اهداف سیاسی، امنیتی یا استراتیژیک است. به عنوان نمونه، طالبان ممکن است با قطع انترنت قصد داشته باشند تجمعات، اعتراضات یا فعالیت های مخالفان را محدود یا سرکوب کنند. در واقع، قطع انترنت در شرایطی که رژیم در حال انجام مذاکرات یا زد و بندهای جدید با به اصطلاح دشمنان قدیم یا نیروهای مخالف است، می تواند ابزاری مؤثر برای پنهان کردن این اقدامات باشد. چنین اقدام به رژیم امکان می دهد تا بدون نگرانی از واکنش های داخلی و خارجی، فعالیت های حساس خود را پیش ببرد. قطع انترنت در زمانی که موضوعاتی ، مانند بحث درباره واگذاری مجدد پایگاه بگرام به امریکا، مطرح می شود، می تواند یک اقدام حساب شده و استراتژیک باشد. هدف از این اقدام، جلوگیری از انتشار اخبار، سرپوش گذاشتن بر واقعیت ها و کنترول رسانه ها است. با قطع انترنت، طالبان در تصور خود مانع انتشار نظرات مخالف، انتقادات و افشای توافقات با به اصطلاح دشمنان خود شده اند. اما این رویداد در حال تکوین، بار دیگر نشان می دهد که ادعاهای عوامفریبانه این گروه مزدور همیشه بی اساس و بی پایه بوده است.
قطع انترنت احتمالا این فرصت را در اختیار طالبان قرار داد تا وضعیت امنیتی و سیاسی خود را ارزیابی کرده و بدون نگرانی از انتشار اطلاعات، اقدامات لازم را برای جلوگیری از اعتراضات احتمالی برنامه ریزی نمایند. همزمان، این اقدام می توانست موجی از ترس و اضطراب را در میان مردم و فعالان جامعه مدنی ایجاد کند و آنها را وادار به سکوت کند؛ دستاوردی که در منظر عمومی شباهتی به «شکار دو پرنده با یک سنگ» دارد.
اما ۴۸ ساعت قطع انترنت توسط طالبان که در واقع حربه ای برای محدود کردن زندگی شهروندان بود، نه تنها محدودیت های برق را بیشتر و زندگی مردم را دشوارتر کرد، بلکه بازار و اقتصاد کشور را به طور جدی آسیب رساند. این اقدامات باعث افزایش قابل توجه قیمت مواد سوختی و غذایی شد و فعالیت های تجاری و وارداتی را متوقف و فقر و بی ثباتی را تشدید کرد.
اما این پایان ماجرا نیست. طالبان مجدداً با محدود کردن دسترسی به انترنت و مسدود کردن وبسایت ها، تلاش می کنند تا جامعه را از آگاهی های بیرونی و جهانی بی نصیب نگه دارند، سازماندهی اعتراضات، نشر گزارش های انتقادی و بیان نظرات مخالف را کاهش دهند. این اقدام، به ویژه در شرایطی که گزارش های بین المللی از نقض حقوق بشر، کشتارهای فراقضایی، شکنجه و سرکوب فعالان حقوق بشر، و مدافعان حقوق زنان منتشر می شود، اهمیت بیشتری پیدا می کند. در چنین شرایطی، هنگامی که جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر از طریق این اقدامات از انتشار و انعکاس واقعیت ها محروم می شوند، فضای ترس و سکوت در جامعه تشدید می گردد. این سیاست ها حقوق زنان و اقلیت ها را نقض می کند و نقش کلیدی در پروژه خاموش سازی جامعه و کنترول کامل فضای اطلاعاتی ایفا می نماید.
قطع انترنت همچنان میخ دیگری است که بر تابوت آموزش زنان افغان توسط چلی های تروریست کوبیده می شود. زنان و دختران افغان که اکنون ناگزیر اند با استفاده از انترنت و فضای مجازی بر محرومیت های آموزشی و مدنی شان فایق آیند، با قطع انترنت در واقع آخرین پایگاه های فعالیت آموزشی شان را در تیررس رژیم می بینند.
این اقدامات، در کنار محدودیت های سختگیرانه قبلی بر آموزش و حقوق فردی زنان، نشان می دهد که هدف اصلی رژیم، خاموش سازی صدای زنان و جلوگیری از هرگونه فعالیت مستقل و مقاومت آنها در برابر فشارهای رژیم است. طالبان نگران آن هستند که مبادا فضای مجازی، به عنوان ابزار مقاومت و آگاهی، آنان را تهدید کند. بنابراین، قطع انترنت، پروژه خاموش سازی زنان و محدود کردن فرصت های رشد و استقلال آنان است که در نهایت، جامعه ای بدون صدای زنان و دختران میسازد.
در نتیجه، می توان گفت که اقدام طالبان در قطع انترنت، نه تنها یک تصمیم فنی یا امنیتی، بلکه یک پروژه استراتیژیک است که هدف آن خاموش سازی کامل جامعه و کنترول اطلاعات است. این سیاست، در کنار سرکوب های دیگر، مبین تمایل رژیم برای نابودی هرگونه صدای مخالف است.
پس از بازگشت انترنت، نگرانی ها درباره احتمال قطع مجدد آن و تشدید محدودیت ها در بین مردم افزایش یافته است. شهروندان، به خصوص زنان و فعالان رسانه ای، نگران از دست دادن دسترسی به آموزش، ارتباط با خانواده و فعالیت های اقتصادی آنلاین هستند. شایعات درباره لایحه ای برای قطع انترنت شبانه و محدود کردن دسترسی تنها به نهادهای تأئید شده، نگرانی ها را بیشتر کرده است. این وضعیت، فضای سکوت و ترس را در میان مردم ایجاد کرده و طالبان را جسورتر میسازد.
بنابراین، در حال حاضر، مردم می توانند برخی اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با محدودیت های انترنتی انجام دهند. اگرچه این اقدامات نمی توانند با قطع کامل انترنت توسط رژیم مقابله کنند، اما تا حدی مؤثر هستند و شامل موارد زیر است:
۱. آگاهی یافتن درباره حقوق فردی در فضای مجازی و روشهای حفاظت از حریم خصوصی.
۲. آموزش دیدن درباره نحوه استفاده از ابزارهاپی مانند رمزگذاری، VPN و فلترشکن ها (۱) برای مخفی نگه داشتن فعالیت های آنلاین.
۳. رمزگذاری ارتباطات و بهره گیری از پیام رسان های رمز گذاریشده مانند Signal یا Telegram برای حفاظت از گفتگوهای خصوصی.
۴. ایجاد شبکه های مستقل و غیرمرکزی برای برقراری ارتباط و اطلاع رسانی بدون نظارت رژیم.
۵. تشکیل گروه های امن برای تبادل اطلاعات و حمایت از فعالان حقوق بشر.
۶. ترویج ارزش های آزادی، حریم خصوصی و حقوق فردی در جامعه.
در وضعیت فعلی، استفاده هوشمندانه و هماهنگ ازتکنالوجی و آموزش های امنیتی نقش کلیدی در حفاظت از حریم خصوصی و حقوق فردی در مقابل محدودیت های انترنتی و نظارتهای رژیم ایفا می کند. این اقدامات، هرچند کامل نیستند، ولی می توانند در تضعیف کنترولهای تکنالوجیکی رژیم مؤثر واقع شوند.
(۱)VPN (شبکه خصوصی مجازی) و فلترشکنها ابزارهائی هستند که به استفاده کنندگان کمک می کنند تا به انترنت آزاد و بدون محدودیت دسترسی پیدا کنند و حریم خصوصی و امنیت خود را در فضای مجازی افزایش دهند.
VPN مخفف Virtual Private Network است. این تکنالوجی، اتصال امن و رمزگذاری شده ای بین دستگاه شما و سرورهای انترنت فراهم می کند. با استفاده از VPN، ترافیک اینترنت شما از طریق سرورهای مختلف عبور می کند، بنابراین آدرس IP واقعی شما مخفی می شود و می توانید به سایت ها و خدماتی که ممکن است در منطقه شما مسدود شده باشند، دسترسی پیدا کنید. همچنین، VPN از حریم خصوصی شما محافظت می کند و مانع از رهگیری فعالیت های آنلاین می شود.
فلترشکن ها (یا پراکسی ها و سرویس های VPN رایگان و قابل خریداری) ابزارهائی هستند که به استفاده کنندگان کمک می کنند محدودیت های انترنتی و فلترهای دولت ها یا سازمان ها را دور بزنند. با نصب و فعال سازی فلترشکن، استفاده کننده می تواند به سایتها و سرویسهائی دسترسی پیدا کند که در منطقه او مسدود شده اند.
احمد آریا

