دور دوم مذاکرات تروریست ها که گفته می شود هدف آن «متارکه» بود، در استانبول با شکست مواجه شد.
این خبر، سرخط اخبار مرتبط با رویدادهائی است که از نتایج حملات ناگهانی هوایی اسلام آباد به شهرهای افغانستان، گلاویزی تروریست ها در امتداد سرحدات دو کشور و پیمان آتش بس به میزبانی یکی از اربابان منطقه ایشان در قطر صورت گرفت. این نتیجه چندان غیرمنتظره نبود و بر اساس گفته کسانی که نزدیک به نظامیان پاکستان هستند، علت اصلی ناکامی این مذاکرات، مشکلات داخلی درون هیئت طالبان است، نه صرفاً مسائل دیپلوماتیک یا فشارهای خارجی. به عبارت دیگر، اختلافات و تفرقه های داخلی میان جناح های مختلف طالبان — مانند جناح قندهار، کابل و خوست — باعث شده است که مذاکرات به نتیجه نرسد.
به گفتۀ برخی، جناح کابل طالبان خواهان وارد کردن امریکا در این معامله است، شاید با هدف بهره برداری مالی یا سیاسی. این گروه تلاش می کند تحریک طالبان پاکستان را ابزاری برای جلب حمایت مالی امریکا قرار دهد، که هدف اصلی این کار در پرده ابهام است؛ اما حفظ قدرت و تداوم منافع خارجی در منطقه، که بیش از سه دهه است پایه های حضور و قدرت آنها را در ساختار سیاسی و نظامی کشور ساخته است، ممکن است انگیزه اصلی آنان باشد. در عین حال، خود گروه بر عدم امضای توافقنامه های رسمی تأکید دارند و خواهان توافقات شفاعی، در قالب بیانیه هائی هستند که الزام قانونی نخواهند داشت.
به طور کلی، هدف اصلی طالبان از این سیاست، بهره برداری استراتیژیک برای تثبیت جایگاه خود در داخل و منطقه است. بیشک آنان زیرکانه تلاش دارند به هر وسیله ممکن، قدرت بادآورده خود را تثبیت و مشروعیت خود را تحمیل کنند، و هم از درگیری ها و تنشهای داخلی و خارجی بهره برداری سیاسی، نظامی و اقتصادی نمایند. در این فضا، تبلیغات تصویری و هشدارهای مکرر در شبکه های اجتماعی نشان میدهد که فضای منطقه پرتنش است و هر طرف سعی دارد اذهان عمومی و دیدگاه ها را تحت تأثیر قرار دهد.
پاکستان ظاهراً خواهان توقف حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان و عملیات این گروه در داخل خاک خود است. بر اساس مدارک و شواهد، آنان حضور رهبران این گروه در افغانستان و حمایت مالی و نظامی طالبان از آنان را اثبات کرده و بر امضای توافقنامه های رسمی تأکید دارند. این موضوع، به عنوان دلیل ظاهری شکست مذاکرات، ناشی از عدم پذیرش شروط پاکستان است؛ اما اختلافات درونی طالبان و مواضع متضاد جناح های مختلف، که بیشتر ریشه در سهم خواهی ها و غنایم بدست آمده در افغانستان دارد، نقش مهمی در تصمیم گیری ها ایفا کرده است. جناح هائی مانند قندهار یا کابل، که شباهت هائی با گروهی دارند که زمانی جزایر قدرت در محلات مختلف بودند و حالا از قدرت کنار گذاشته شده است. با این حال، تمایل طالبان برای عدم ثبت مواضع خود در قالب توافقنامه های کتبی ممکن است ناشی از محدودیت هائی باشد که بر آنها تحمیل شده است، مانند حساسیت های مربوط به بازگشایی پایگاه نظامی بگرام و حضور مجدد نیروهای امریکایی در افغانستان، که به نوعی پاکستان را در معادلات منطقه ای جایگزین می سازد.
همچنین، نگرانی پاکستان درباره نزدیکی طالبان با هند و مواضع مودی، بر نگرانی های اسلام آباد افزوده است. طالبان، که اکنون منابع سرشار معدنی افغانستان را در دست دارند و به آنها چون املاک شخصی نگاه می کنند، همواره در پی یافتن شرکای جدید بین المللی برای بهره برداری بیشتر از این منابع هستند، و هند تنها کشوری است که تاکنون نتوانسته است از این منابع بهره مند شود. این وضعیت، خشم پاکستان نسبت به طالبان را فزونی بخشیده و در نتیجه، حساسیت ها و نگرانی های این کشور را بیشتر کرده است.
در مجموع، نتایج مذاکرات طالبان و پاکستان در استانبول نشان میدهد که راه حل های سیاسی و دیپلوماتیک، یا آنچه که هیچکدام از طرفین به آن باور ندارند، دست یافتنی نیست. اظهارات خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، پس از شکست مذاکرات، که گفت: «اگر پاکستان اراده کند، میتواند رژیم طالبان افغانستان را بدون استفاده کامل از تمام توانایی های خود سرنگون کند»، نشانگر مواضع خشمگینانه و تند پاکستان نسبت به طالبان است. پاکستان، که خود را پدر اصلی این گروه میداند، واقعاً از خیانت طالبان به منافع خود ناامید و خشمگین است.
از طرف دیگر، طالبان، از جمله سخنگوی وزارت داخله، در پاسخ به اظهارات وزیر خارجه پاکستان گفته اند که «از بمب اتم نمی ترسند» و در صورت شروع جنگ، پاسخ سختی (در برابر پاکستان) خواهند داد. این سخنان بیشتر نوعی گزافه گویی و لاف است که انگیزه های آن، ناشی از ترس و مکر این گروه است؛ اما در حال حاضر، این اظهارات بیاعتبار و بیپایه به نظر می رسد، به ویژه در زمینه استفاده پاکستان از سلاح اتمی در برابر طالبان، که در واقع فرزندان نامشروع آن است. با این حال، هر تهدیدی که منجر به تشدید درگیری ها و خونریزیهای داخلی در افغانستان شود، برای مردم این کشور بسیار خطرناک است.
خواجه آصف هشدار داده است که در صورت عدم نتیجه بخشی مذاکرات، احتمال وارد شدن اسلام آباد به جنگ مستقیم با طالبان وجود دارد. این در حالی است که پاکستان هنوز معتقد است طالبان، بهعنوان نیروی نیابتی هند در منطقه، نقش بازی می کند. دیپلوماتهای سابق بر این باورند که هند از سال ۲۰۱۳ به دنبال نزدیکی و ارتباط با طالبان بوده و این روابط، ابزار مهمی برای تضعیف نفوذ پاکستان در منظقه است. هند قصد دارد با تماس های مستقیم و بهره برداری از موضع طالبان، نفوذ پاکستان را کاهش دهد و استراتیژی های منطقه ای خود را عملی سازد؛ حمایت از گروه هایی مانند تی تی پی، ابزار مؤثری در این راه است.
در مقابل، طالبان، که در دست پاکستان است، هنوز در مورد اعتماد کامل به هند، مردد هستند. اما این بازی های خطرناک نشان میده که منطقه در آستانه رقابت های شدید و پیچیده قرار گرفته است که پیامدهای خونین و ویرانگری دارد. نقش هند در این معادله، برخلاف تصور عمومی، محدود به افغانستان نیست و تلاش می کند با نفوذ در طالبان و حمایت از جنبش های منطقه ای، توازن قدرت در آسیای جنوبی را تغییر دهد. حمایت های هند از تی تی پی پس از دیدارهای اخیر شهباز شریف در واشنگتن، ممکن است شدت یافته باشد، و این امر در تصمیم پاکستان برای حمله ناگهانی هوایی به افغانستان، تأثیرگذار است. در مجموع، وضعیت منطقه به سمت رویارویی های نظامی و بی ثباتی بیشتر سوق پیدا می کند، جایی که مردم عادی بیشترین قربانی این بازی های خطرناک خواهند بود.
این شرایط پیچیده و پرتنش، برای مردم افغانستان بسیار حیاتی و تعیین کننده است. آنان باید از وضعیت سیاسی و امنیتی منطقه آگاه باشند، اخبار و تحلیل های معتبر را دنبال کنند و تصمیم های منطقی و مبتنی بر واقعیت بگیرند. اطلاع رسانی صحیح مانع گسترش اطلاعات نادرست و تبلیغات منفی می شود که اغلب اهداف تلویحی و غرض ورزانه دارند.
همچنین، مردم میتوانند صدای خود را از طریق نهادهای مدنی، سازمان های حقوق بشری و رسانه ها به جامعه جهانی برسانند و درخواست حمایت و تضمین های بین المللی برای امنیت و حیات خود نمایند. هر فرد و گروه وطندوست و آزادیخواه، در این شرایط، باید نقش فعال، مسئولانه و آگاهانه ای ایفا کند تا بتواند از حقوق و حیات خود در مقابل تهدیدهای داخلی و خارجی محافظت کند. افشای دسائس دشمنان، اتحاد، مقاومت مدنی و آگاهی، کلیدهای اصلی عبور از این بحران ها و ساختن آینده ای امن و پایدار هستند.
احمد آریا

