https://www.youtube.com/watch?v=BSt-9ArlYd0
فرستنده: سلیمان کبیر نوری
بـرای مـردم کشـور دروغ می گویند
قسم که جمله سراسردروغ می گویند
نشد قصۀ چـوکی و جنگ قدرت ختم
برای منصب و دالر دروغ می گویند
فکر می کنم حدود چهار سال پیش بود، مدتی بعد از دست درازی من به ساحت مقدس ادبیات و انتشار اولین داستان بلندم، که یکی از دوستان نزدیک و صمیمی ام پس از مطالعه این داستان در انتهای گفتگوی تلفنی مان پیرامون کتاب، از من پرسید که آیا "صد سال تنهایی" مارکز را خوانده ام و من که از لحن پرسش این دوست
بنا به تفاهم قبلی که با فامیل محترم محمد کبیر نورزی داشتم ،خواستم که به اوشان داخل خانه شوم وقتیکه زنگ دروآزه آنها را بصدا درآوردم خانم نابینا دروازه را کشوده ومرا به داخل دعوت نموده در اتاق رهنمایی کردند که محترم الحاج محمد کبیر نورزی سخنان از خاطراتش به زبان می آوورد و شفیقه جان با قدر امکان تراوشات خاطرات پدرش را در کمپیوتر مخصوص نابینایان تایپ و ثبت می نمود.حاجی صاحب جسمن ضعیف و توان حرکت زیاد را نداشت و به چوکی مریضی (ولچیر)نشسته بودند، اما فکر آرام و خاطره خوب داشتند.
محترم الحاج محمد کبیر نورزی یکی از مشروطه خواهان کشور ماست، چون تاریخ زنده و شاهد گواه از آغاز با شکوهی استقلال افغانستان برایم قصه کردندو سخن از متن ومحتوای اولین نشریۀ افغانستان شمس النهار زدند . خودشان همکار اخبار ندای خلق به مدیریت عبدالرحمن محمودی بوده که همچو اولین ارگان سیاسی در وطن ما پا به عرصۀ وجود گذاشته است.
محترم محمد کبیرنورزی در قصه ی شرین خودزمان دولت شاه امان الله خان را زمان زایش
اگر دوستان توجه کرده باشند که در جهان پیشرفته و متمدن هنگامیکه یک داعیهء مهمی داشته باشند، به طور مثال داعیهء حمایت از محیط زیست، و آنرا بخواهند در ذهن عامه مهم جلوه دهند یک گروهی از هواداران آن داعیه مظاهرهء عریان براه می اندازند طوریکه خود را کاملن برهنه میکنند یا بدنها را نقاشی کرده ویا ساده وعریان مادرزاد با دوچرخه ها ویا با مارش روی جاده ها خواستهای خود را برای مردم و مسئوولین مربوط حالی و تظاهر میکنند. منهم این سروده را به رسم اهتجاج، اعتراض و مظاهره بر علیه ملا ها و آخند های که به دنبال حجاب مبالغه آمیز زنان افتاده اند و از بلندگویان منبر وتبلیغات مذهبی هیچ سخن دیگر شنیده نمیشود مگر اینکه راجع به دربندانداختن زنان، کله کشک کردن در حریم شخصی مردم، مداخلهء شان در طرز لباس وبرخورد زنان با اقارب شان ومنع قراردادن زنان از مصاحفه و دست دادن با دایی وعمو، پسران خاله، عمه، عمو، ماما وغیره دوستان وهمکاران و آشنایان، مکلف ساختن زنان به حجاب حتی در داخل خانه ودر حضور محارم که گویا هر روز زنجیر دست وپای زنان را یک حلقه تنگ و تنگتر میسازند.
مقالات دیگر...
- دیدیوی 298 شفیع عیار ( آیا حکومت از هم می پاشد )
- تاریخ رخشان وطن
- از «رئیس جمهور منتخب» تا به فِغان از رئیس جمهور!؟
- ویدیوی 297 شفیع عیار ( آدمخان چرسی )
- سه سال گذشت ؟
- دولت کابل مانندگاوکورکنجاره خواب می بیند
- جنبش های فرمایشی
- یک رباعی و سه دوبیتی
- سران پیشینِ جنبش روشنایی یا تیکداران بدنام تاریخ زده چرا صحنه را ترک کردند؟
- آتشفشان خون