افغان موج   
دستآوردهاي انجمن ادبي هرات

محقق نيك سير

 

درسال 1309 خورشيدي وزمان حكومـــــت نايب سالار عبدالرحــيم خان كه در عين حال رئيس تنظيميه هرات نيز بود، انجمن ادبي هرات به همت وپشتـكار گروهي ازاهل قلم وانديشه هرات، كه سوداي نوانديشي را درسر داشتند، گشايش يافت، كه البته شخص نايب سالاردرترغيب وتشويق اين گروه سهم عمده داشــــت، زيرا خود درين امــــر خــــــير فرهنگي سهم گرفته و ازپول شخصي خود براي كمــــــك به انجمن ادبي و چــاپ مـجله هـــــــــرات بــــذل هـــمت ميـــنمود.                       

اين انجمــن دريچه اي بود بسوي تفكرجديد فرهنگي، درآن حال وهواي كه فـضا براي تفكرآزاد در سايه حكومت نادرخاني مساعد نبود ؤبايد گفت آنها درزمــــاني با جـــرئت تمـــــــام، اقدام به اساس گذاشتن چنين بنيادي نمودند كه درمركزكشور اقدامي چنين رويدست نبود.واين عمل شان قابل ستودن است كه به اين كــــــــار فرهنـــــــگي وبايســــــته با جرئت تمام دست يازيدند،و جاي تقدير است ،كه اين ابتكار شان پي آمدهاي نيك ودستآوردهاي شايان ادبي در هشتاد ســال عمر خود داشته است.(1)

  البته نخستين نهالي كه ازين مزرعه سبز ادبي به بر نشست، مجله ادبي هرات  بود كه در 15 حوت 1310 اولين شمــــاره آن چــــــاپ شده وبدست علاقمندان ادب وشعر قرار گرفت،كه در آن مطالب ادبي ،شعر، تاريخ، روانشــــــناسي وغيره به نشـــــر ميرسيد.

 به تعقيب آن دومين اقدام برجسته انجمن كه محصول نيازفكري گروه نويسندگان آن بود، ايجاد كتابخانه انجمن است كه با همت و ياري ايشان وديگرافراد منوردر حدود دوهزار جلد كتاب، در آن نگهداري ميشد.

   بايد گفت كه انجمن ادبي هرات در دهه هاي اول ودوم اين قرن خورشـيدي به مــــفهوم واقعي كلمه، ستاره ي بود كه اتجم ديكر ازخورد وكـلان وپيروجـــوان، كه ذوق هنري وادبي داشتند، بدور آن جمع بودند و هر كدام مايه و چكيده طبع ادبي خود را درين كانون به بوته آزمايش ميگذاشتند وشعر ميسرودند وميخواندند وحـــــظ ميبردند ودرعين حال با قلم سرشارازاحساس وعلاقمندي خود،گه گاه،نظري انتقادي واصلاحگرانه، به ماحول خود نيز داشتند وبا نگارش مقالات وداستانها، آئينه دار محيط خود ميشدند.

  متاسفانه بر اثر بروز جنگ جهاني دوم كه تمام شيرازه اقتصاد جهان بهم ريخته بود وافغانستان نيززيرتاثيرآن دربحراني ازمســـــايل مادي بســـــر ميبرد و فعاليتهاي فرهنگي اين كشوررا مخدوش ساخته بود،انجمن ادبي هرات نيز كه يك نهاد نو پا بود، به مشكلات جدي مواجه گشت.ودر سال 1322 خورشيدي فعاليتهاي فرهنگي آن، بخصوص نشرمجله ادبي هرات، به سكتگي مواجه گشت وتا سال 1327 اين انجـــمن فروغ خود را ازدست داد و همه قلم بدستان دوروپيش آن پراكنده احوال شدند.

   بايد درينجا يادآوري تمود كه درطول سالهاي 1310 تا 1322 درحدود 144 شماره مجله ابي هرات به نشر رسيد، كه براي اين انجمن درآن سالهاي كمفروغ فرهنــگي، اين دستاورد، يك ذخيره كمنظير و گنحينه شايان بحساب ميآمد.‹1>

  در سال 1327 و درآن دورانيكه عبدالله خان ملكيار والي هرات بود، انجمن ادبي با نامي ديگر بعنوان كلوپ ادبي هرات و با صولتي جديد ، به ابتكار وپيشآهنگي شاعر جوان و آگاه، محمد ابراهيم رجايي عرض اندام نمود، كه درين چوكات جديد،علاوه بر چاپ مجله ، زمينه هاي فرهنگي و تفريحي آن وسيعتر گرديد وبر گراري محافل ادبي و شعري جزء كار هميشكي ومتداوم آن بود.

  محل كلوپ ادبي هرات درين زمان درمجتمع تاريخي مصلي هرات يا پارك بهزاد آن زمان بود و مجله هم زير نام« مجله ادبي هرات» هر ماه در مطبعه اتفاق اسلام به نشر ميرسيد.

  بر علاوه اين كلوپ داراي كتابخانه اي با وسعت بيشتر بود و دست اندركاران آن در پهلوي فعاليتهاي ادبي، درزمينه تدويركورسهاي آموزشي لسانهاي مختلف و هنرهاي چون خطاطي،نقاشي وحتي ايحاد تيمهاي بازي شطرنج وواليبال و غيره همت ميگماشتند.

  درزمان نايب الحكومگي عبدالله خان ملكيار و بعد ازوي زمانيكه عبدالغفورخان سرياور كفيل ولايت هرات بود،درمورد تمويل مالي وتهيه لوازم ضروري كلوپ و مجله ادبي هرات توجه مزيد صورت ميگرفت وهمين كوششها باعث ادامه حيات اين موسسه فرهنگي ميشد.‹3>

 با وجود آنهم،همانگونه كه بنيادهاي فرهنگي درين كشور،در طول سالها با دست خالي وبا قلم شكسته و انديشه بسته ره سپرده اند،انجمن ادبي وبه تعقيب آن كلوپ ادبي نيز با كمبود مالي مواجه بوده و فرهنگيان اين ولا به مشكل ،اعتبار فرهنگي خودرا حفظ كرده اند.

 بدينواسطه از سال 1341 تا 1345 كدام تحول قابل تذكري در مورد كلوپ ادبي وكلوپ انصاري رونما نشده،منتها در خلال سالهاي 1345تا 1357 قطع مجله هرات به اندازه مجله ژوندون بزرگتر گرديد و با چاپ تصاوير رنگه در پشتي وايجاد صفحات اختصاصي درآن،چهره تازة از نگاه كيفي به خود گرفت،كه متاسفانه دامن دراز ادبي- فرهنگي اين مجله كهن در سال 1360 براي هميشه برچيده شد.

  اما براي احياي اين انجمن درطول سالهاي 1357 تا 1374تلاشهايي صورت گرفت،كه متاسفانه اين تلاشها زير تاثير تلاطم هاي سياسي وجنگي پايدارئ كافي نيافته ودستآوردي ملموس هم در پي نداشت.

  بايد گفت با وجود فضاي تاريك دوران طالبان،به همت گروهي علاقمند،احياي دوباره انجمن ادبي ميسر گرديده و فعاليتهاي آن رنگ تازه بخود گرفت و درعين حال صاحب نشريه دوهفتگي بنام« اورنگ» شــــــد،كه در قدمهاي بعدي اين نشريه  با نــــام« اورنگ هشتم » انتشار يافت.

  اورنگ هشتم درسال 1379 ازنگاه زماني قدمهاي ديگر برداشت و بترتيب بگونه يك ماهه وسه ماهه به نشر رسيد وبه اصطلاح شكل مجله فصلي را بخود اختيار كرد.

درين ميان دستآورد قابل ملاحظه ء ديگر كه سخت مورد توجه كودكان ونوجوانان قرار گرفت،مجله« كودك » بود،كه از ثور 1380 تا دلواين سال يازده شماره آن چاپ ونشر گرديد.وبعد از يك وقفه دوساله دو شماره ديگر هم ازين مجله درماههاي دلووحوت 1382 به زيور چاپ آراسته گرديد، كه زياد به استقبال كودكان مواجه گشت.

  درين دوره انجمن با گسترش فعاليتهاي فرهنگي وادبي خود، كاملا جلوه تازه  داشت  زيرا بخشهاي زيادي را درزمينه شناخت شعر،داشتان،ادبيات كودك ونقد وبررسي آثارونوشته هاي ادبي ايجاد كرد ودر عين حال كانون جوانان انجمن ادبي نمايانگر ذوق و پرورش استعداد هاي جوان اين محيط گرديد، كه تا امروز نشستهاي چارشنبه آن ادامه دارد .

از كتابخانه انجمن ادبي كه درين زمان به كمك هيات رهبري وبخصوص رئيس دلسوز آن استاد محمد مسعود رجايي ايجاد گرديد، بايد به نيكويي ياد كرد، زيرا درآن درحدود پنج هزاركتب ادبي، هنري،تاريخي، فلسفي وعرفاني وجود دارد، كه مايه استفاده و استفاضه علاقمندان، بويژه جوانان ادب دوست ميباشد.

   همچنان انجمن ادبي در قبال اين همه فعاليتهاي فرهنگي، گامهاي عملي درزمينه تدوير محافل خوانش شعر،نقد شعر و داستان و همايشهاي ادبي برداشته ،كتبي را  هم بگونه مجموع مقالات اين همايشها نيز انتشار داده است.

 برعلاوه دستآورد ديگروعمده اين انجمن اينست كه درطول سالهاي آخر كتب ومجموعه هاي گوناگون اشعاررا ازشعراي معاصر كه قلم واحساس نيرومند وتازه داشته اند،بجاپ رسانيده وانتشار داده است،كه از نگاه ادبي اين آثار ارزش ماندگاري را دارا اند.

  با جمعبندي اين مسايل در باره انجمن ادبي هرات،از آغاز تا امروز به اين نتيجه ميرسيم كه اين

  اين كانون ادب وشعر،چه در مراحل ودوره هاي نخستين و جه در قدمهاي بعدي و درآن زمانه هاييكه بنام كلوپ ادبي هرات و كلوپ انصاري بسربرده،باعث گرديده، تاازين دروازه روشن فرهنگ وادب، تعداد زياد قلم بدستان،شعرا وانديشمندان بدرآيند وستاره هاي باشند در آسمان ادب هرات،كه متاسفانه گروهي ازانها رخ در نقاب خاك كشيده اند وعده هم امروز در پريشان حالي و پراكنده احوالي چه در كشور و يا در سراسر جهان بسر ميبرند.

  به هر حال ضرور است تا انجمن ادبي هرات به هر قيمتي كه ميشود، چون گذسته دور و نزديك خود بدرخشد، نفس بكشد و جان تازه بدوستداران ادب وفرهنگ اين جامعه ارزاني دارد و اين وظيفه همه قلم بدستان شعردوستان، سخن آفرينان وفرهنگيان است، كه اين ميراث گرانبها وكهن را پاسداري كنند و نگذارند كه خداي نخواسته از پا بيافتد وبازهم خداي نخواسته آوازه فرهنگ وادب دوستي هرات وهراتيان را مخدوش سازد.

پاينوشتها:

 1 ـ  سيماي نايب سالار عبدالرحيم خان،محقق عبدالحكيم صافي،مطبعه ميوند،كابل،1383،ص51

2 ــ شناسنامه انجمن ادبي هرات،محمد مسعود رجايي،انجمن ادبي هرات،23 قوس 1384صد 3-7

 3ــ سوانح اين نامه ماهانه،مير عبدالعلي شايق هروي،مجله ادبي هرات،مطبعه اتفاق اسلام،دور دوم، سال شيشم،عقرب 1322 ص 7