محمد عالم افتخار
من گنگ خوب دیده و خلقی تمام؛ کَـر؛
من عاجزم ز گفتن و خلق؛ از شنیدنش
(مولانای بلخی)
شاید 3 سال پیش بود که صباح هنگام در جاده های شبرغان؛ گردش میکردم و به دوستی برخوردم. با پُررویی ی تحسین انگیز متوقفم ساخت و گفت:
ـ امشب ـ جایت خالی ـ با .... و .... (استادان دانشگاه) شب نشینی پُر کیفی داشتیم. استاد... گفت: افتخار؛ چند دانشجوی ما را از راه به در کرده چرندیاتی به ایشان تحویل میداد؛ مانند "اولین کشف بشر؛ کشف مرگ بوده است!..."
یارا! سه رُخ آنقدر خندیدیم که ساعت ها را در برگرفت؛ بازهم این حالی که دیدمت؛ نتوانستم از خنده خود داری کنم و به همین خاطر هم ایستادت کردم. اوه؛ جناب کاشف! مردم؛ مجهول ها را کشف می نمایند و شما معلوم ها را؟؟؟ هه ههه هه...
با اینکه این دوست من؛ اینک زیر خروار ها خاک خوابیده است؛ معهذا اهمیت سخنان و خاطره او را بیشتر از آن یافتم که به بهانهِ "پُشت مُرده گپ زدن خوب نیست!" بگذارم تجربهء منبعث از آن هم خاک و دود شود!
خاصه که در روز های نزدیک تقریباً هزاران کیلومتر دور تر و متفاوت تر؛ چیز های شبیه همین تجربه به وقوع پیوسته و عزیزانی در شب نشینی های خود؛ قریباً همان خنده ها را سر داده و همان کیف و لذت را برده اند!
منتها به نظر میرسد که دنیا عقب گرد نموده!!. و این اخیری ها بیشتر در موضع شاگردان آن استادان بزرگوار؛ ابراز وجود فرموده اند و اساساً مضمون شان این بوده است که:
معلوم نیست مخاطب افتخار کیست؛ ما که از آن "چیزی (گوهری)" در نمی یابیم و لذا مقالاتش را اصلاً نمی خوانیم!
این ها را به خاطری تداعی نمودم که به احتمالاتی نه چندان واهی؛ ما و شما و تمام عالمِ خاکی؛ یا "عالمِ حیات" این روز ها گویا به مویی میان ماندن و نماندن؛ آویزانیم.
به نظر اول؛ این اندیشه؛ به افسانه های کهن خصوصاً به تصورات احتمال برخورد سیاره خیالی سومری ها "نیبیرو" با زمین و اختتام مدت زمان تقویم (5200) ساله قوم "مایا" رابطه دارد و گویا مشتی خیالباف و دلهره آفرین به طریق فیلم های تجارتی و نشرات حیرت آور و اغوا کننده؛ ایجاد گر و چاق کنندهء آن اند.
ولی بدبختانه مسئاله بیش از آن جدی است که بتوان؛ این را هم چاشنی ی شب نشینی ها کرد و بساط خنده و مسخره گی در مورد پهن ساخت.
این؛ نه هم زیاد اتفاقاً؛ به همان کشف های "مرگ" و "پایان دنیا"؛ به حیث نخستین کشف های بشر و بر علاوه به نیروی اعجاز گر و فوق العاده جذاب و زیبای خرد آدمی به مثابهء برترین تجلی گوهر اصیل آدمی بر میگردد.
لذا گفته نمیتوانم که «خوش بختانه و یا هم بدبختانه!» ؛ ولی به هر حال؛ گفتار امروز به داده های بیشتر دهشت انگیز عقل و ریاضیات بشری؛ اختصاص دارد؛ تا جاییکه حتی میتواند آخرین گفتار کمینه منحیث فردی از بشر و فردی از موجودات حیه در دنیا نیز باشد!
معهذا من با خوش بینی و امید و آرمان بلند به آن می پردازم و آرزومندم کسی از دوستان خواننده یا نخواننده؛ از آن دچار نگرانی و اضطراب نشود و به قول معروف"پیش از مُردن؛ کفن پاره ننماید!". ضمناً توقع دارم عزیزان گیرندهء این مطلب؛ آنرا عجالتاً از اطفال، نوجوانان و هکذا جوانان و زنان و مردانی که ذهناً طفل مانده اند؛ حتی الامکان پنهان نگهدارند!
تصور میکنم طی این بحث تلخ؛ حتی غبی ترین ها میتوانند مؤلفهء "گوهر اصیل آدمی" را احساس و ادراک نمایند و در صورت باقی ماندنِ حیات هوشمند در پس از 21 دسامبر2012؛ به آن اتکا و اقتدا نمایند!
و اما پیشاپیش؛ دَینِ خود میدانم که از شخصیت کمنظیر جناب دکتور سید احمد جهش ابراز سپاس و قدر دانی ی ویژه نمایم چرا که ایشان علی الرغم اینکه دچار مصیبت شده و مصروف تشیع و تدفین مادر مرحومی شان بودند؛ بازهم ندای بنده در گفتار پیشین را جدی و مبرم گرفته؛ مبلغی معادل 22000 روپیه هندی به طریق ویستر یونین گسیل داشته اند که به خوبی کسرات دو سه ماههِ اخیر در شرایط غربت را جبیره مینماید.
یاد از دکتور جهش گرامی؛ سخنان و اعترافات دو دکتور جوان و سختکوش دیگر هموطن را برایم تداعی کرد که این روز ها بیشتر به مصارف هنگفت شخصی جهت اعتلا بخشیدن به دانش طبی خویش و تمرینات عملی در مورد؛ به دهلی تشریف آورده اند. ایشان مکرراً میفرمایند که ما؛ در برابر دکتوران اینجا (هندوستان) اصلاً بیسواد استیم؛ حتی با جرئت و اعتماد بر نفس کامل نمیتوانیم سوالات خود را مقابل شان طرح نمائیم!
باید به این عزیزان درود گفت؛ ایشان بالاخره بر درست ترین مسیر قرار گرفته اند؛ در حالیکه بیشترینه به اصطلاح نخبه گان شقوق گوناگون علمی! مان؛ صرف نظر از کم و کیف اندوخته های مندرج اسناد تحصیلی و اکادمیک شان؛ به خود شیفته گی ها و خود بزرگ بینی های اسف انگیز در قبال اقشار پیشرفته هم سلک خود در جهان گرفتار اند.
حتی عده ای هم که به دلایل سیاسی و روابط با ارباب قدرت کمونیستی! و جهادی! و طالبی ی کورزایی و کرزایی؛ در لیلامی بازار فاسد پاکستان و درون کشور اسناد علمی!!! برای خویش جعل کرده اند؛ به این توهم جنون آمیز مصاب شده اند که گویا حقیقتاً فلان و فلان پاس و ماستر و دکتور و انجنیر و اکادمسین و پوهاند... میباشند و یا هم مقاماتی را چند صباح به همان طریق؛ در اشغال داشته اند؛ اینک خیال میکنند که به راستی هم همان رجل دولتی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی لایق و کامل و اهل و اصلح بوده و نیغ په نیغ با همردیفان همان رده ها نه تنها در افغانستان بلکه در همه جهان همطراز و هموزن استند و چه بسا هم برتر!!!
غالباً خیلی از «شب نشینی» والا های ما از همین دسته جات اخیر میباشند که در هرحال شخص شخیص خویش را "حجت تامه" و چه بسا "ناف زمین" و حتی "مرکز کائینات" می پندارند!
بگذریم؛
گفتار کنونی علی القاعده؛ اصل مسئاله و پرابلم را مختصراً تشریح و تحلیل میدارد و سپس استنتاجاتی معرفتی از آن به عمل آورده در پایان "اعلامیه ناسا" و تشریحات دانشمندان ذیصلاح آن موسسه طی گفت و گویی ویژه را ارائه خواهد داشت.
گوهر اصیل آدمی چگونه کشف شد و چگونه پیامد هایی خواهد داشت؟
ـ گفتار یازدهم ـ
نه تنها بر اساس مفاد تقویم داهیانهء قوم شگفت انگیز "مایا" در حدود 2000 سال قبل؛ نه تنها بر اساس پیشبینی های نوابغ پیشگوی حیرت آفرین چون ﻧﻮﺳﺘﺮﺍﺩﺍﻣﻮﺱ؛ و هکذا نه تنها بر اساس اسطوره های مذاهب متعدد دایر بر"آخرالزمان و قیامت و..." بلکه بر اساس آخرین داده های مؤثق دانش فیزیک ـ اختر شناسی ی معاصرـ دانش مبتنی بر مشاهدات و تصاویر و محاسبات پیشرفته ترین تلیسکوپ ها و سفاین عصر؛ روز 21 دسامبر2012؛ روز حادث شدن اتفاقاتی در کیهان میباشد که به طرز تشدید یابنده شایع است؛ به پایان یافتن حیات در کُرهء زمین؛ وارونه شدن قطبین این کُره؛ به طوریکه دیگر آفتاب از غرب طلوع و به شرق غروب خواهد نمود و حتی دیگرگون شدن منظومهء شمسی بیانجامد.
برای کسب اطلاع از ابعاد این شایعات و حتی پیامد های روحی ـ روانی آن تا سرحد "تارک دنیا" شدن و دست به خودکشی زدن مردمان؛ کافیست در مرورگر انترنیتی خود؛ 21 دسامبر2012 بنویسید و سرچ کنید!
صرف نظر از اینکه چه اتفاقاتی پیش خواهد آمد؛ بنده اعلام میدارم که در مجموع بشر که " گوهر اصیل آدمی" دارد و این گوهر؛ در او (به دلایل و عوامل فراوان) تباه و تخریب نشده باشد؛ ذروهء تکامل هستی بوده، است و میباشد و اگر از این تهلکه بتواند نجات یابد؛ بیش از پیش مصداق آن خواهد بود که ذیروحی دارای عالیترین و شگفت انگیز ترین و کار ساز ترین گوهر و ذات بوده است!
البته قبلاً باید متذکر شوم که معتبر ترین سازمان تحقیقات کیهانی ی کنونی جهان " ناسا" اطمینان داده است که علی الوصف وقوع انکشافات مهم ولی نه بی سابقه در کیهان خصوصاً در کهکشان راه شیری و منجمله در منظومهء شمسی؛ وقایع چنان گسترش نخواهد یافت که منجر به نابودی زمین و حیات در آن گردد؛ معهذا این گفتار اساساً به اینکه چه پیش می آید و نمی آید؛ انهماک ندارد بلکه به آن انهماک دارد که چرا و چگونه موجودی از میان موجودات حیه ـ که سایرین ( کم از کم 30 میلیون گونهء کنونی ی دیگر) هیچگونه احساس و دریافتی درین استقامت ها ندارند و نمیتوانند داشته باشند ـ قادر است چه در دو تا هفت هزار سال پیش و چه امروز؛ از اینهمه جریانات و رفتار های نظام کیهانی در فواصل ملیون ها و ملیارد ها سال نوری؛ وقوف به همرساند؟!
آغاز شمارش معکوس برای پایان جهان:
به هر حال؛ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﻣﻌــﮑﻮﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ 21 ﺩﺳﺎﻣﺒﺮ 2012 ﺍﺯ ده ـ دوازده روز پیش ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪه است. ـ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﻣﺎﯾﺎ، ﺑﺮﺧﯽ ﮐﻠﯿﺴﺎﻫﺎﯼ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﻭ نیز ﻧﻈﺮﯾﺎﺕ ﻋﻠمی ی ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ معاصر تا کمتر از بیست ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ.
- 21 ﺩﺳﺎﻣﺒﺮ 2012 ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﭘﯿﺸﮕﻮﯾﯽ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻣﺎﯾﺎ ﻭ پیش گویی های ﻧﻮﺳﺘﺮﺍﺩﺍﻣﻮﺱ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ!
- 21 ﺩﺳﺎﻣﺒﺮ 2012 ﺭﻭﺯ ﺟﻤﻌﻪ میباشد (ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ شیعی؛ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺟﻤﻌﻪ ﻇﻬﻮﺭ می کند)
- 21 ﺩﺳﺎﻣﺒﺮ 2012 ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﺷﺐ ﯾﻠﺪﺍ ﺍﺳﺖ (ﺩﺭ دین ﺯﺭﺩﺷﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺳﻮﺷﯿﺎﻧﺖ؛ ﻣﻨﺠﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺷﺐ ﯾﻠﺪﺍ ﻇﻬﻮﺭ می کند) - 21 ﺩﺳﺎﻣﺒﺮ 2012 ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻧﻈﺮﯾﺎﺕ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ؛ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﺮﺣﻠﻪِ ﭘﻨﺠﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ در روی ﺯمین اﺳﺖ! - 21 ﺩﺳﺎﻣﺒﺮ 2012 و دو سه روز پس از آن؛ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯼ "ﻧﺎﺳﺎ" ـ مرکز علمی ـ تحقیقاتی ی کیهانی ایالات متحده امریکا و اکادمی علوم کیهانی ملی امریکا؛ مصادف به اوج (پِیک) ﺍﺧﺘﻼﻻﺕ تشعشعی در ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ میباشد که معمولاً در هر 11 سال یکبار به همچو میزان و درجه ای میرسد. تشعشعات ناشی از این پِیک خاصتاً که اگر از میزان های پیشینه فزاینده تر باشد؛ میتواند ﺑﺮﺍﯼ ﺯمین زیان های غیر قابل پیشبینی به وجود آورد؛ ماهواره ها را از کار بیاندازد؛ سیستم های مخابراتی، کامپیوتری و انترنیتی را فلج نماید و حتی تمامی شبکه های برق رسانی دنیا را متوقف ساخته باعث خموشی ی یخچال ها و مراکزنگهداری ادویه و مواد غذایی... گردد؛ که پیامد آن قحطی این مواد و عوارض ناشی از آن میباشد!
چنانکه در هشدار "ناسا" و آکادمی ملی علوم امریکا آمده است که میلیونها نفر طی 3 شباروز درین ماه سال 2012 بدون برق و در نتیجه بدون غذا و دارو خواهند ماند و تمام یخچالها، تلفنهای همراه و ماهواره ها خاموش می شوند.
ناسا درین هشدار اعلام کرد که یک توفان خورشیدی که در سال 2012 به زمین می رسد موجب خواهد شد که برق تمام دنیا خاموش شود.
از ماه دسامبر فعالیت خورشید به آهستگی روبه افزایش می رود. نیروی مغناطیسی این ستاره هر 11 سال یکبار به نقطه ای می رسد که در آن پیک؛ پدیده های فوران های خورشیدی و پرتاب تاج های خورشیدی ی بزرگ مشاهده می شود. این پدیده ها منجر به آزاد شدن میزان زیادی انرژی و تشعشعات می گردد. این فورانها می تواند به زمین نیز برسد و منجر به ایجاد توفانهای ژئومغناطیسی در آن شود.
ستاره شناسان این پدیده ها را از سال 1859 رصد کرده اند. در آن زمان یک توفان ژئومغناطیسی ویژه در خطوط تلگراف اروپا و آمریکا اختلال ایجاد کرد. در ماه می 1921 توفان دیگری؛ بسیاری از خطوط برق و تلفن را در دو سر اقیانوس اطلس خارج از استفاده ساخت.
در گزارش 132 صفحه ای ناسا و آکادمی ملی علوم آمده است: "انرژی برق کلید فناوری جامعه مدرن امروزی است و تمام زیرساختها و سرویسها به آن وابسته هستند. اگر توفان ژئومغناطیسی سال 1859 امروز اتفاق بیفتد به طور حتم خسارت های اجتماعی و اقتصادی وسیعی برجای خواهد گذاشت."
به گفته دانشمندان ناسا، پِیک (اوج) بعدی این توفانهای خورشیدی بین سالهای 2012 و 2013 خواهد بود که جامعه علمی هنوز بر سر شدت فعالیت خورشید در این دوره جدید به توافق نرسیده اند.
مختصر معرفی مایا در ویکی پیدیا:
مایا نام گروهی از اقوام سرخپوست[۱] در جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی و نام تمدّنی قدیمی[۲] در همین منطقهاست. مایاها که از مشهورترین قبایل سرخپوست بودند، معمولا شهرهایشان را در دل جنگلهای بارانی میساختند. حوزهٔ زندگی و فعالیت مایاها حدود جنوبی کشور مکزیک و نیز سرتاسر گواتمالا و السالوادر را شامل میشد.[ ۳]
قوم مایا پدید آورندهٔ یکی از تمدنهای بسیار پیشرفته آمریکای مرکزی بوده که دستآوردهای بسیار چشمگیری در هنر، معماری، ستاره شناسی و ریاضیات داشتهاست.[۴] هماکنون نیز گروه هایی از اقوام مایا در مکزیک و گواتمالا بسر میبرند.[۵] مایاها با بهرهگیری از تمدنهای گذشته خود نظیر اولمک توانستند[۶] در خلال سالهای۲۵۰ تا۹۰۰ پس از میلاد تمدنی عظیم را در آمریکای مرکزی پایه گذاری نمایند.[۷] تاریخ مایاها به سه دورهٔ مهم بخشبندی شدهاست و دورانهای پیشاکلاسیک یا زندگی ابتدایی و دوران کلاسیک یا عصر طلایی و دورهٔ پساکلاسیک یا افول این تمدن را شامل میشود.
این قوم که به گویشهای متعدد زبان مایایی تکلم میکردند؛ نوعی خط ابتدایی هیروگلیفی نیز داشتند که آثاری را به آن مینوشتند.[۸] تمدن مایا بدست اقوام مجاور ضعیف شده و سرانجام با هجوم اسپانیاییها از میان رفت. پیش از این اضمحلال؛ مایاها به دلیل نامشخصی به یکباره تمدن و شهرهای عظیم را رها کردند و به دامان کوهستانها پناه بردند که دلیل این رویداد به سبب از میان رفتن آثار مکتوب آن دوره و روایات گوناگون، هنوز مشخص نیست.
پس از آن تمدن مایا رها شد و اقتدار مایاهای کوهستان نیز ابتدا بدست آزتکها و سپس اسپانیاییها از میان رفت. جمعیت مایاهای امروزی که از بازماندگان فرمانروایان دوران باستان آمریکای مرکزی میباشند، حدود هفت میلیون نفر است که بیشتر در جنوب مکزیک و نواحی کوهستانی گواتمالا و بلیز بهسر میبرند.[۹]
گمانهزنی دربارهٔ زمان ورود مایاها به آمریکای مرکزی به حدود قرن دهم پیش از میلاد معطوف میشود و نخستین نشانههای استقرار و سکونت بومیان در اکتشافهای باستانشناسی مربوط به ۲۶۰۰ پیش از میلاد در کشور بلیز تعیین شدهاست.[۱۰] تقویم مایایی به ۳۱۱۴ پیش از میلاد اشاره دارد و البته یک داستان قدیمی پذیرفته شدهٔ مایایی نیز، حوادث ۱۸۰۰ پیش از میلاد را توصیف کردهاست. در دوران آغازین پیدایی مایاها؛ آنها ابتدا از نواحی شمالی آمریکا به سمت جنوب آمدند و با سکونت در ارتفاعات گواتمالا تمدن عظیمی را بوجود آوردند.
در کراکول چیچن ایتزا یک رصدخانهٔ مایایی بدست آمده که بیشباهت به رصدخانههای امروزی نیست.[۱۰۶] ضمن اینکه آنتونی آونی ستارهشناس نظر دارد که مایاها همگی خانههایشان را به گونهای میساختند که ظاهرا بتوان از پنجرههایشان آسمان را رصد نمود. مثلا در شهر اوکسمال همه ساختمانها در یک ردیف و پنجرههایشان به یک سوی مشخص از آسمان باز میشود. در ناحیه کراکول نیز همهٔ خانه ها به نحوی ساخته شده بودند که در امتداد سیاره زهره قرار داشتند.[۱۰۷]
حیرت بیشتر دانشمندان از این است که این شناخت دقیق مایاها از حرکت اجرام آسمانی در شرایطی بود که مایاها ابزار پیشرفته ستاره شناسی نداشته اند و سرزمینشان در منطقهای که نه ماه از سال؛ بارانی و همیشه ابری بود؛ قرار داشت.[۱۰۸]
از مهمترین مسائل پیرامون نام مایا در جهان امروز؛ افسانهٔ پایان جهان در سال ۲۰۱۲ است که حسب پیشگوییهای مایاهای قدیم؛ جهان در آن روز پایان میپذیرد. این پدیده که به پدیده پایان جهان مشهور شدهاست با نزدیک شدن به سال مورد نظر بر دامنهٔ شیوع باور به آن در میان برخی افراد افزوده میشود. روز گمانشده برای این رویداد خیالی که بیست و یکم دسامبر ۲۰۱۲ است برابر شب یلدای سال ۱۳۹۱ هجری خورشیدی خواهد بود.[۱۲۲]
در عین زمان شایعه مبنی بر برخورد یک جرم غولپیکر به زمین در سال ۲۰۱۲ موجی از واکنشها را بدنبال داشت. در نهایت موسسه SETI که کار پژوهش بر این امر را دنبال مینمود این مسئله را رد کرد.[۱۲۳] دربارهٔ این موضوع فیلم هایی نیز در هالیوود ساخته شده که از میان آنها میتوان به فیلم ۲۰۱۲[۱۲۴] به کارگردانی رولند امریش اشاره نمود.
****
مایا های قدیم هزاران سال پیش معبد و هرمی را با 365 پله؛ به تعداد روزهای سال؛ ایجاد نموده بودند.آن ها تمامی خسوف ها و کسوف ها را دقیقا تا سال 2012 ثبت و پیشبینی کرده و عدد صفر و عدد یک میلیون را کشف نموده بودند، و حتی در معابد خویش تصاویری از سفینه ها و فضانوردان آینده را روی سنگ حک و به یادگار گذاشته اند!
مایا ها تعداد روزهای هر سال کره ماه را نیز محاسبه کرده و از اورانوس و نپتون اطلاع داشتند، تقویم مایا برای 400 میلیون سال استخراج شده است.
اینک میتوان حدس زد که این قوم به ظاهر وحشی قدیم چقدر قدرت محاسباتی و علمی داشته اند.
مفاد پیشگویی مایا ها این است که در 21 دسامبر سال 2012 زندگی روی کره زمین وارد یک دوره جدید می شود یا به پایان میرسد.
مایاها معتقد بودند که زمین از 5 دوره تشکیل شده، در پایان هر دوره یک اتفاق خیلی بد می افتد و سپس دوره جدید شروع می شود. سال 2012 پایان دوره پنجم است! منجمله گفته می شود تمدن حاضر از بین خواهد رفت تا دوره ششم شروع بشود.
دانشمندان امروزه هم متفق النظر هستند که هر 100 سال یا بیشتر شعله های پهناورتر از خورشید زبانه می کشند و منظومه شمسی را تحت تاثیر خود قرار میدهند.
یک تئوری میگوید که درسال 2012 شهاب سنگی باعث چنان انفجار خورشیدی میشود که باعث سوزاندن کره ی زمین خواهد شد.
در مورد مایا ها خیلی جالب است بدانیم که حتی زمان سقوط قوم خود شان را؛ و عجیب تر از همه: جنگهای جهانی را هم پیش بینی کرده بودند!
به همین دلایل حس کنجکاوی؛ خیلی از مردم و دانشمندان را برانگیخته است تا بیاندیشند که چرا تقویم مایا ها در روز21 دسامبر سال 2012 تمام می شود. آیا این روزی است که جهان هم به پایان می رسد یا اینکه آغاز دوره ای جدید است؟
حرکت وضعی خارج از مرکز زمین به این معناست که چشم انداز ما نسبت به ستارگان به کندی یعنی ۱ درجه به ازای هر ۷۲ سال تغییر میکند.
قوم مایا از استعداد خود در درک حرکات زمین استفاده کردند و تقویمی ساختند که از دقت بسیار بالایی برخوردار بود. تقویمی که هزاران سال است جایگاه خود را حفظ کرده است. همین تقویم که در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ به پایان خود میرسد.
مایا ها توانستند بدون تلسکوپ پدیده ی "همراستایی کهکشان" راه شیری را پیشبینی کنند و آن را با دوره ای از تحولات مرتبط بدانند. "همراستایی کهکشان" یعنی اینکه بسیاری از ستاره گان مانند خورشید ما در یک امتداد با سیاهچاله مرکز "راه شیری" قرار میگیرند. میگویند که چنین اتفاقی در هر 26000 سال یکبار اتفاق می افتد و دارای پیامد های مقناطیسی ویژه ایست.
اگر ۲۶ هزار سال به عقب و به آخرین باری که وارد برج دلو شدیم برگردیم ، می بینیم که آن دوره آغاز پیدایش انسان ماقبل تاریخ و پایان حیات انسان غار نشین بوده است. در همین دوره است که اولین آتش ها افروخته شده. و اینها مطابقت های تاریخی شگفت آوری هستند.
میدانیم آخرین باری که پدیده ی همراستایی کهکشانی اتفاق افتاده هزاران گونه از موجودات ناپدید شده اند. افراد دیر باور میگویند که تفسیر باستانی از ستارگان نمی تواند تاثیر معنا داری بر زندگی ما داشته باشد. با این حال دستاورد های حیرت انگیز منجمان مایا همچنان کارشناسان امروز را به شگفتی می اندازد.
احتمال وقوع تاریکی ی مطلق 3 روزه در زمین:
«به دور از آلودگیهای نوری شهرها، مسیری درخشان به نام کهکشان راهِ شیری در آسمان شب قابل مشاهده است. این مسیر طاقی مانند درخشان از نور میلیونها ستاره ی شکل گرفته که انسان قادر نیست هریک از آنها را به تنهایی مشاهده کند زیرا این ستاره ها بر روی صفحه میانی کهکشان منطبق شده اند. از دیگر پدیدههایی که مرکز کهکشان را اشغال کرده، ابرهای قطور گازی هستند که چشم انسان قادر به دیدن آنها نیست و تنها به شکل تودههایی تاریک که نور کهکشان را مسدود میسازند، قابل مشاهدههستند.
بزرگترین توده این ابرها از صورت فلکی ماکیان تا صورت فلکی قوس گسترده شده و معمولا با نام شکاف بزرگ (Great Rift) یا شکاف تاریک (Dark Rift) شناخته میشود. سیاهچاله مرکزی کهکشان؛ از دیگر عناصر قابل توجه و نادیده کهکشان راه شیری در صورت فلکی قوس قرار دارد. مرکز کهکشان در فاصله 28 هزار سال نوری از زمین قرار داشته و میزبان سیاهچاله ای است که جرم آن چهار میلیون برابر خورشید میباشد.
شایعات همترازی زمین در سال 2012، این دو پدیده نجومی را با موقعیت خورشید در مرکز کهکشانی در تاریخ 21 دسامبر 2012، همزمان با انقلاب زمستانی در نیم کره شمالی، به یکدیگر ربط داده و پدیدهای جدید را خلق کرده که در علم نجوم و ستارهشناسی هیچ مفهومی ندارد.
همزمان با حرکت زمین به دور خورشید، خورشید نیز نسبت به ستارههای پس زمینه در حرکت است و از این رو است که صورتهای فلکی قابل مشاهده به آرامی و متناسب با تغییر فصول، تغییر میکنند. در 21 دسامبر 2012،خورشید در موقعیت 6.6 درجه شمال مرکز کهکشانی قرار خواهد گرفت،این فاصلهایاست که به نظر میآید به اندازه ابعاد 13 ماه کامل باشد. بر این اساس گفته میشود این رویداد نجومی و ورود خورشید به درون شکاف تاریک؛ به نوعی پیشگویی یک فاجعه به شمار رفته و یا این تصور غلط را به وجود میآورد که خورشید و زمین با سیاهچالهای که در مرکز کهکشان قرار گرفته همتراز شده و به همین خاطر کشش گرانشی سهمگینی بر روی زمین وارد خواهد آمد و یا دیگر رویدادهای عجیب و غریب، نظیر تاریکی سه روزه زمین رخ خواهد داد.
اولین مدرک علیه این نظریه این است که انقلاب زمستانی یا تابستانی به خودی خود با هیچ یک از حرکات ستارهها و یا هیچ جرم دیگری در جهان در ارتباط نیست،این رویداد تنها نشانگر دور و نزدیک شدن خورشید به قطبهای زمین است. دوم اینکه زمین در محدوده تاثیرات شدید گرانشی سیاه چاله مرکزی کهکشان قرار ندارد زیرا تاثیرات گرانشی با دورتر شدن از سیاهچاله کاهش پیدا میکنند.
زمین 149 میلیون و 668 هزار و 992 کیلومتر از خورشید فاصله دارد، و فاصله خورشید از سیاهچاله کهکشان راه شیری 165 کوادریلیون مایل (265541760000000000 کیلومتر) است. خورشید و ماه غالبترین نیروهای گرانشی بر روی زمین به شمار میروند. طی یک سال فاصله زمین تا سیاهچاله کهکشان به اندازه یک در 900 میلیون تغییر پیدا میکند و این فاصله به اندازهای نیست که بتواند در کشش گرانشی سیاهچاله بر روی زمین تغییر قابل توجهی ایجاد کند، به علاوه نزدیکترین موقعیت زمین به مرکز کهکشان در انقلاب تابستانی است، نه زمستانی.
آخرین مورد این است که خورشید در 21 دسامبر هرسال وارد بخشی از آسمان میشود که در تصرف شکاف تاریک قرار دارد. بنابراین امسال ورود خورشید به این محدوده از جهان همان تاثیرات مخرب و هراسناکی را در پی خواهد داشت که سال گذشته شاهد آن بودید! در واقع هیچ پدیده غیر عادی که با وقوع همترازی زمین و خورشید و صفحه میانی کهکشان در ارتباط باشد در روزهای 21 تا 23 دسامبر رخ نخواهد داد، و اگر فاجعهای طبیعی نیز در این روزها رخ دهد، ارتباطی با موقعیت خورشید و زمین ندارد.
درباره تاثیرات ناشی از همترازی زمین و خورشید با شکاف تاریک در زمان وقوع انقلاب زمستانی در سال 2012 شایعات فراوان مختلفی به وجود آمده است که یکی از آنها این است:
"ناسا پیش بینی کرده است که در 23- 25 دسامبر 2012 (سوم تا پنجم جدی 91) و در زمان تراز کائنات زمین به مدت 3 روز در تاریکی کامل به سر خواهد برد. دانشمندان آمریکایی تغییرات کائنات، خاموشی در کل کره زمین به مدت 3 روز از تاریخ 23 دسامبر 2012 پیشبینی کردهاند. این پایان جهان نیست، این هم ترازی جهان، جایی که خورشید و زمین برای اولین بار هم تراز می شوند. زمین از وضعیت کنونی که بعد سوم است به بعد صفر تغییر کرده و سپس به بعد چهارم تغییر میکند.
در این گذار جهان با تغییر بزرگی روبرو میشود و ما یک جهان جدیدی را خواهیم دید. پیش بینی شده است که این 3 روز تاریکی در روزهای 23، 24، 25 دسامبر 2012 (سوم تا پنجم دی ماه 91)خواهد بود، حفظ آرامش، در آغوش کشیدن یکدیگر، مناجات، خواب به مدت 3 روز بهترین راه حل است و آنهایی که بعد از این واقعه زنده میمانند با یک جهان نوین روبرو خواهند شد و متاسفانه افرادی که از این موضوع ترس به دل راه دهند خواهند مرد!"
هکذا وقوع زمینلرزه، سونامی، سیل و تشدید شرایط آب و هوایی از دیگر مواردی است که وقوع آنها را به این پدید کیهانی ارتباط میدهند. http://pubinfo.persianblog.ir/tag/%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C »
اما تمامی حرف و حدیث در مورد 21 دسامبر و همه سال 2012 در همین محدوده نیست؛ بلکه به قول یکی از دانشمندان "ناسا" داستان «پایان جهان» اساساً از جایی شروع شده که گویا سیاره ی احتمالی کشف شده توسط سومری ها به نام نیبیرو به سمت زمین می آید. حادثه برخورد این سیاره احتمالی با زمین؛ قبلا برای سال 2003 پیش بینی شده بود، اما وقتی اتفاقی نیفتاد؛ روز برخورد؛ به دسامبر 2012 تغییر یافت. بعدها این ایده با موضوع انتهای چرخه پنجمین دوره ۵۱۲۵ ساله تقویم بلند مدت مایا ها که برابر با شب یلدای زمستان 2012 ، همان 21 دسامبر است؛ گره خورد و برجسته تر گردید.
در همین حال ؛ تحقیقات علمی هم نشان میدهد که احتمال وقوع یک حادثه طبیعی جِدی در ماه سپتامبر سال دو هزار و دوازده وجود دارد. به نوشته روزنامه اینترنتی روسی ایزوستیا؛ دانشمندان آکادمی ملی علوم آمریکا که به بررسی تغییرات و روندهای جاری در خورشید مشغولند اعلام کرده اند در این تاریخ طوفان مغناطیسی بسیار عظیمی در خورشید رخ خواهد داد و بر اثر انفجارهای بسیار شدید هسته ای؛ سیل ذرات یونیزه شده به سوی کره زمین سرازیر خواهد شد. محققان در عین حال اطمینان داده اند که جوّ زمین و میدان مغناطیسی آن در حد قابل توجهی مانع برخورد بخش اعظم این ذرات به سیاره ما خواهند شد اما با این وجود اختلالات گسترده ای در سیستم الکترو مغناطیسی زمین رخ می دهد، آسیب فراوانی به سیستمهای رایانه ای وارد می شود و زیربناهای شهری هم در حد قابل توجهی خسارت می بینند.
به گفته کارشناسان پس از این طوفان عظیم خورشیدی دوران بحران اقتصادی طولانی آغاز می شود که مقابله با پیامدهای آن بسیار دشوار خواهد بود.
تغییر جهت قطب های زمین polar shift
بر علاوه ؛ این سانحه در بردارندهء احتمال تغییر در حرکت وضعی زمین به دور خود، و بر عکس شدن جهت قطبین شمال و جنوب خواهد گشت طوریکه دیگر خورشید از مغرب طلوع و در مشرق غروب می کند. دانشمندان علم زمین شناسی به این اتفاق تغییر جهت قطبی میگویند. ( POLAR SHIFT ) که قبلاً نیز هر 400 هزارسال یکبار وقوع می یافته است. در نتیجه تغییر و معکوس شدن حرکت زمین یخهای قطبی به لحاظ قرار گرفتن در خط استوا؛ به سرعت ذوب شده و بیشتر جهان را آب فرا خواهد گرفت و نقشه جهان؛ شکل تازه ای به خود می گیرد. برخی از صاحب نظران هم گفته اند که تغییر جهت قطبین منجر به از بین رفتن جوِ مقناطیسی زمین میگردد که آنرا به سیاره ای مانند مریخ مبدل خواهد کرد و این؛ به معنای پایان مطلق حیات در زمین خواهد بود.
بدینگونه دانش امروز گویا داستانهای مایا ها،هندوهای آریزونا و فراعنه را به یک واقعیت علمی اخترشناسی تبدیل کرده است.
از هزاران سال پیش بسیاری از افراد منتظر این اتفاق که در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ روی خواهد داد، می باشند. سال ۲۰۱۲ پایان دوره بزرگ دوازدهم زمین و خورشید است که منجر به یک انقلاب مغناطیسی می شود و لرزشها و زلزله ها به یک امر عادی تبدیل می گردد.
ناسا تخمین میزند که مجموعا حدود ۲۰۰۰۰ آستروئید و ستاره ی دنباله دار در منظومه ی شمسی اند که همگی تهدیدی بزرگ به حساب می آیند. اما دانشمندان فقط جای ۶۰۰۰ تا را می دانند. و عده ای می ترسند که شاید حد اقل یکی از آن ها در حال حرکت به سمت ما باشد.
تحلیلگران ناسا تایید کرده اند که تهدیدی دیگر از فضا ممکن است با زمین برخورد کند. تهدیدی از خورشید خود مان.
David sibeck متخصص فیزیک نجومی در ناسا گفته است :
چیزی که ما از قبل می دانیم این است که چرخه ی خورشیدی ۱۱ ساله است و ما در سال ۲۰۱۲ به اوج این چرخه ی خورشیدی میرسیم. بنابراین از آنجایی که احتمال فعالیت های خورشیدی بالاست؛ احتمال بروز مزاحمت هایی از طرف خورشید در کل سال ۲۰۱۲ بالاست.
بدترین سناریو این خواهد بود که بدون هیچ هشداری ناگهان مخابرات در کلاهک های قطبی کاملا قطع میشوند. ما ارتباطمان را با هواپیماهایی که از شرق ایالات متحده به شرق آسیا پرواز میکنند از دست میدهیم. اتفاق بعدی که میافتد؛ ابر بزرگی از پلاسمای خورشیدی، یعنی گروهی از یون ها و الکترون های باردار با زمین برخورد میکنند و میدان مغناطیسی زمین را فشرده میسازند و باعث بروز یک سلسله توفان در میدان مغناطیسی ی زمین میگردند.
ماهواره ها از کار افتاده اند. ارتباطات مخابراتی قطع شده و برق کاملا رفته است. همه جا را اغتشاش می گیرد. آیا این آینده ی قریب الوقوع ما خواهد بود؟
۲۱ دسامبر ۲۰۱۲؛ تاریخی که هزاران سال پیش نه صرفاً توسط مایا ها که توسط فرهنگ های گوناگون به عنوان پایان همه ی دنیا پیش بینی شده است.
عده ای معتقدند که توفان های خورشیدی ویرانی را بر سیاره ی ما خواهند بارید.
منابع انرژی قطع شده و حتی ممکن است عصر یخی جدیدی حادث شود.
زنده ماندن خیلی خیلی دشوار خواهد بود مزیداً که احتمال دارد تمام آتشفشان ها هم منفجر بشوند، آنوقت ابری از غبار اطراف زمین ر احاطه میکند که تصور میشود حداقل سی تا چهل سال دوام بیاورد. بنابراین دیگر خورشیدی در کار نخواهد بود. عصر سنگی بهتر از این بوده چون حداقل خورشید داشته است. و بعد از این اتفاق عظیم؛ دیگر غذایی درکار نیست، خورشیدی در کار نیست، الکتریسیته ای در کار نیست. دیگر هیچ چیز نداریم.
این عواقب فاجعه ای جهانیست. عده ی بسیار معدودی که زنده خواهند ماند؛ باید با چنگ و دندان به دنبال منابع بسیار کم نابود نشده باشند.
روی دیگر فجایع و سوانح :
در طول تاریخ دورانها و تمدن هایی در جهان که نتوانستند تغییر لازمِ به هنگام را تحمل کنند؛ کاملا از صفحه ی روزگار محو شده اند. حتی خاطره ی آنها هم در ذهن ها باقی نمانده. نوستراداموس در اشعار و نقاشی های شگفت پیشگویی گرانه اش به کرات میگوید: این اتفاق؛ امروز هم در حال تکرار شدن است. اگر راهتان را تغییر ندهید شما آتلانتیس بعدی خواهید بود.
در قرن بیست و یکم تکنولوژی نسبت به قرن بیستم هزار برابر بیشتر تغییر خواهد کرد. شاید هیچکس وجود ندارد که همچنین چیزی در درکش بگنجد. ما در قرن بیستم با اسپ شروع کردیم و بعد به اتومبیل و هواپیما رسیدیم. به ماه سفر کردیم و صاحب اینترنت شدیم. حالا همین ها را برای قرن بعد هزار برابر کنید. حتی نمیتوانید تصور کنید که چی واقع خواهد شد.
۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ شاید آغاز یک تحول باشد ولی بدون آنهم ما در برهه ای قرار داریم که به عنوان یک تمدن و به عنوان یک سیاره مجبوریم با بزرگترین چالش های تاریخ بشر دست و پنجه نرم کنیم.
برخی معتقدند که اگر انسان مدرن به روش خود ادامه دهد تاریک ترین پیشگویی های نوستراداموس خصوصاً در زمان پدیده ی همراستایی کهکشانی به واقعیت خواهد پیوست.
به گفته ی برخی پایان تقویم مایا؛ خود یک نوید امید است و اینکه ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ به یک پایان حقیقی اشاره نمی کند فرجامیست برای یک عصر و آغازی برای عصر جدید.
نوستراداموس پیشگویی های گوناگون خود را اینگونه توجیه می کند که روزهای پیش رو عوامل محتمل بسیاری خواهند داشت.
این پیشگوی سرامد از آینده ای سخن می گوید که چون سنگ سخت و ثابت نیست.
آینده ای که در آن انسان می تواند سرنوشت خود را رقم بزند.
فرهنگ ها ظهور می کنند و تمدن ها نابود می شوند.
تمدن ها بر سرکار می آیند و سقوط میکنند.
حتی پیشگوی اعظم نوستراداموس نیز در نهایت انسانی فانیست. اما پیام او جاودانه باقی خواهد ماند و مارا ترغیب میکند که با یکدیگر برای ماندن (بقا) بکوشیم و یا اینکه همه باهم نابود شویم.
علاوه بر اشعار ( دوبیتی و چاربیتی های نوستراداموس) یک کتاب حاوی تصاویر نقاشی شده از وی اخیراً کشف و دستیاب گردید. تمام این تصاویر اشاره به آن دارند که در سال ۲۰۱۲ از چشم انداز زمین طی یک پدیده ی نجومی نادر و باور نکردنی؛ خورشید با مرکز کهکشان راه شیری در یک امتداد قرار میگیرد. پدیده ای که در هر ۲۶ هزار سال تنها یکبار رخ میدهد.
نیمه ی دوره ی ۲۶ هزار ساله گذشته دقیقا با آخرین عصر یخبندان منطبق شده که به نوعی یک پایانه است و بزرگترین واقعه گرم شدن زمین هم متعلق به ذوب شدن بقایای یخ های همین یخبندان است.
با توجه به داده های تمدن های باستانی این امتداد نشانگر زمان تحولی فاجعه بار است.
یکی از کهن ترین تمدن هایی که این پدیده را شاهد بوده است تمدن مایاست.
سرزمین مایا به درک پیشرفته ی مردمانش از علم نجوم شهرت دارد.
تعداد دیگری از تمدن های باستانی نیز هشدار مایا را تکرار کردند که امتداد یکسان خورشید و مرکز کهکشان راه شیری ممکن است عواقب وحشتناکی داشته باشد.
مانند مایا و تمدن های پیش از آن نوستراداموس با نگاهی به ستارگان؛ خطر را در راه می بیند.
رباعی ۵۵ : ۱
خون ریزی بزرگی در راه است
آسمان ها ستمگر ظاهر خواهند شد
در خشکی ، در دریا و در هوا
آیین ها ، قحطی ، امپراطوری ها ، طاعون ، آشفتگی
نوستراداموس حدود ۵۰۰ سال پیش یعنی قرن ها دور از سال ۲۰۱۲ درگذشت.
با این حال بارها و بارها پیشگویی هایش را معتبر دانسته و مورد تفسیر قرار داده اند.
او خیلی از وقایع بزرگ را پیش بینی کرده. مثل تغییرات سیاست، مذهب و حتی علم و اختراعات.
زمانی که اثری منسوب به نوستراداموس در یک نمایشگاه کتاب در روم به معرض دید عموم گذاشته شد؛ عده ای اعلام کردند که پیدا شدن این اثر در این زمان نمیتواند تصادفی باشد. این کتاب جنجالی به گفته ی برخی کارشناسان بیان جزئیات بحران سال ۲۰۱۲ در ا۷ تصویر ساده است .
عکس ها با خورشید شروع میشوند و زیر خورشید یک شیر هست.
واضح میباشد که نوستراداموس میخواهد بگوید وقتی خورشید در برج اسد قرار دارد، دارای چه اهمیتی است.
وقتی خورشید در برج اسد قرار دارد یا وقتی در برج مخالف یعنی برج دلو قرار میگیرد؛ یعنی که هم راستایی کهکشانی رخ میدهد.
به نظر میرسد که نوستراداموس نسبت به آن چیزی که ما در علم نجوم نقطه اعتدال میخوانیم، آگاهی داشته. معنی امر این است که تمام آسمان شب؛ آرام آرام به عقب حرکت میکند، هر ۷۲ سال ۱ درجه.
مردم مایا اعتقاد داشتند که سیاهچاله ای که در مرکز کهکشان راه شیری قرار دارد نقطه میانی کهکشان است که از آن موادی متولد می گردند که به نوبه ی خود ستاره ها را به وجود می آورند و اتفاقا منجمان امروز هم اعتقاد دارند که مواد تشکیل دهنده ی ستاره ها در سیاهچاله ی مرکز کهکشان ساخته میشود.
هنوز نمیدانیم که تمدن مایا چگونه توانسته است با چنین دقت شگفت آوری از این پدیده های نجومی سخن بگوید.
مایا ها پیشبینی های خود را از همراستایی کهکشانی در سال ۲۰۱۲؛ وارد زمین یکی از بازی های اسرار آمیز خود نیز کرده بودند که در آن ورود توپ به حلقه؛ نشانگر امتداد دقیق توپ با مرکز کهکشان یعنی همان پدیده شکاف تاریک بود.
این بازی آیینی نه تنها بازسازی پدیده ی همراستایی است؛ بلکه به عقیده ی محققان نشانگر امکان مرگ یا زندگیست که این پدیده با خود به همراه دارد. چرا که اگر بازیکنان موفق به گرفتن توپ از حلقه نشوند رهبر آنها را بی رحمانه سر خواهد زد.
به نظر محققان؛ قوم مایا تقویم خود را منطبق با پدیده ی همراستایی ی کهکشانی سال ۲۰۱۲ به پایان برده است.
آیا می توان این عمل را تلاش مایا ها برای هشدار دادن به آیندگان تلقی کرد؟
سوالی که پیش میآید این است که چطور هم قوم مایا و هم نوستراداموس و خیلی از قدما؛ همه یک عقیده مشابه داشتند و چرا حالا که داریم به این زمان نزدیک میشویم دنیا هم میرود که درست تبدیل به جهنم شود؟
رباعیات نوستراداموس دربرگیرنده ی هشدار هایی پیچیده در باره فجایع احتمالی پیش روست.
رباعی ۳ : ۲
از گرمای کشنده ی خورشید بر دریا
ماهیان در اطراف نگرپونت
نیم پز خواهند شد
هنگامی که در رودز و جنوا ...
خوراک یافت نمی شود
به تصور عده ای پدیده ی همراستایی کهکشانی با اوج گیری فعل و انفعالات خورشیدی همراه خواهد شد. این فرضیه ی جنجال برانگیز بر این باورست که تاثیر خورشید بر زمین در طی زمان رو به افول میگذارد. در چنین شرایطی اوج گیری فعل و انفعالات خورشید می تواند فاجعه ی عظیمی به بار آورد مانند بالا رفتن گرمای زمین.
به نظر می رسد نوستراداموس نتایج سهمگین تغییر در آب و هوا را هم پیش بینی کرده است.
رباعی ۹۸ : ۵
در عرض جغرافیایی ۴۸ درجه
در اواخر برج سرطان خشکسالی بزرگیست
ماهیان در دریا، در رودخانه و دریاچه
از آتش آسمان در التهابی بی قرارند
به نقشه که نگاه کنیم؛ نیم کره ی شمالی و تمام مناطق مهم پرورش دانه های خوراکی جهان روی عرض جغرافیایی ۴۸ درجه همدیگر را قطع کرده اند.
قحطی تنها تهدیدی نیست که نوستراداموس و تعدادی دیگر از تمدن های باستانی آنها را پیش بینی کرده اند. گفته می شود مصری ها هم چون قوم مایا؛ هشدار هایی در ساختمان های مذهبیشان به جای گذاشته اند. برخی بر این باورند که تمدن مصر به دلیل یک فاجعه از میان رفته است. فاجعه ای مشابه پیش بینی نوستراداموس.
استنتاج ها :
ما تا اینجا؛ مهمترین و مبرمترین نظریات و اندیشه ها در مورد افسانه یا حقیقت بزرگ به نام 21 دسامبر2012 را مرور کرده و به آنها آشنایی به هم رسانیده ایم. درین ها موارد متضاد قریب برابر هم بوده و لهذا معادله را تقریباً به صفر معادل میسازند. البته موارد مغشوش و تا حدودی بی مفهوم نیز از نظر گذشت. مگر هرسه جهت موضوعات؛ برای بحث ما دارای ارزش و اهمیت حدوداً مساوی است؛ چرا که اینجا اختصاصاً بشری و آدمی بودن مباحث و اندیشه ها مطمع نظر است و بس.
حتی اگر به واقع هم روز 21 دسامبر؛ سپیده سر نزند و شومترین پیشبینی ها به حقیقت بپیوندد؛ بازهم؛ بشرـ آدمی تنها موجود حیه متکامل هوشمند در دنیای بیش و کم پنج ملیارد سالهء زمین ـ خورشید بوده است که توانسته ؛ از مرگ و فنای نوعی ی خود؛ فرجام پدیدهِ حیات کاربن بیز و سرانجام زمین ـ سیارهء استثنایی در نظام شمسی ـ آگاهی به همرسانیده و در معراجی از خردمندی به وضعیت های مقدم هستی تجزیه شده و به آن برگردد.
خیلی پر بهاست که در واپسین جملات؛ ما به نظرات و احکامی رسیدیم که میتواند مبین این باشد که اراده و کارنامهِ نوعی، جمعی و جهانی ی آدمی؛ نیز میتواند بر اراده های کور طبیعت و منجمله نظام ستاره ای مؤثر باشد و مشخصاً بر نیرو ها یا به قولی بر اثرات ناشی از «بی انتظامی» ی کهکشانی هم فایق آید؛ در نتیجه حیات و زمین و بشریت را در امان نگه دارد!؟
کمینه بر اوپتمیزم منبعث از همچو ایده ها خیلی خیلی اهمیت قایلم و تا حدودی هم میتوانم حکم کنم که بسا بلایا و آفات را؛ بشر به اشتباه یا بر مقتصای محرکات غریزی و حیوانی؛ به سر خویش و طبیعت بیحد نافع و نازنین زمین آورده است و می آورد.
البته نوع بشر؛ گریزی نداشته است که از اعماق " توحش" نگذرد و عمرها و نسل ها مانند حیوانات وحشی تنازع بقا ننماید. ولی حتی در بدترین فاز های توحش هم تحولات کمی به جهت " بشر شدن" مداومت یافته است تا آنکه این نوعِ حیه؛ سینه مال و پردرد و ضایعه و قربانی؛ خویشتن را به مراحل بالاتری از کمال رسانیده است.
من در موقعیتی نیستم که پیرامون درست و نادرست مدعیات جهانشمول فوق الذکر؛ حکم قبول یا رد صادر نمایم. مسلمترین حقیقت برای من همین است که دنیا و کائینات و کهکشانها هرگز و ابداً ثبات جاودانه ندارند؛ در حالت گردش و چرخش و متحول شدن و حتی منفجر شدن و نابود گشتن و دیگرگونه شدن میباشند و این حالت؛ میتواند نه تنها منجر به فنای وضعیت جغرافیایی و ایکوسیستمی و ...در سیاره ای مانند زمین گردد بلکه میتواند؛ نظام ها همانند منظومه شمسی را در عرض پلک زدنی نابود یا دیگرگون نماید. معهذا به نظرم نظام طبیعت خیلی هم بولهوسانه ـ و چه رسد به ابلهانه ـ کارکرد ندارد.
منجمله قانونمندی ی عمده در نظام شمسی این خواهد بود که کم از کم چهار میلیارد سال دیگر؛ امکانات حیات و سر سبزی و سرزندگی در زمین مداومت یابد و از جمله آن نوع حیات که بشر نامیده میشود و به نظر من؛ هنوز قادر نشده است؛ تمامی امکانات و ظرفیت ها و استعداد های گوهرینِ خویشتن را متبارز و متحقق سازد؛ امکان یابد که برترین معجزات تکامل هستی ی مادی و معنوی در مصداق " گوهر اصیل آدمی" را در ذات و اجتماع نوعی و جهانی ی خویش متبلور سازد!
فراتر از این؛ خیلی خیلی محتمل است که نهاد بزرگ جهانی چون " ناسا" بتواند به پرسش های ناشی از اساطیر و افسانه ها یا حقایق مورد بحث کنونی در جهان؛ پاسخ مسئولانه و ذیصلاحیت بدهد. لذا اینک شما و ابراز نظر های ناسا و دانشمندان منسوب به آن در زمینه:
بیانیه «ناسا» در مورد پایان جهان در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲
خبرگزاری ایسنا: در حالیکه برخی با راهاندازی گروههای مختلف به شمارش معکوس پایان جهان در ماه آینده پرداخته اند، سازمان ناسا هشدار داده که شایعات مضحک و بی اساس «پایان جهان» مایاها یک تهدید واقعی برای ترساندن کودکان و افسردگی نوجوانان و در نهایت افزایش آمار خودکشی محسوب میشود.
دیوید موریسون، فیزیک ـ اخترشناس مرکز پژوهش ایمز ناسا از دریافت ایمیلها و نامههای فراوان از سوی شهروندان مضطرب و به خصوص از افراد جوان خبر داده است.
به گفته مریسون، برخی از آنها اظهار کرده بودند که از ترس زیاد قادر به خوردن و خوابیدن نبوده و برخی از تمایل به خودکشی گفته بودند!
وی این گفتهها را در یک ویدیوی آنلاین در صفحه گوگل پلاس ناسا اعلام کرده و این شایعات اینترنتی برای ترساندن جوانان را شیطانی خواند.
مریسون اظهار کرد: در حالی که این مساله برای برخی شوخی و برای دیگران اسرارآمیز بوده، تعداد زیادی از افراد به شدت در این مورد نگران هستند.
ناسا اخیرا یک صفحه اطلاع رسانی بر روی وبسایت خود ایجاد کرده و در آن توضیح داده که چرا جهان در روز ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ به پایان نخواهد رسید.
شایعات و نگرانیها در مورد آخرالزمان بر اساس برداشتهای غلط از تقویم مایاها بوده است.
به گفته ناسا، این شایعات با ادعاهایی در مورد برخورد سیاره نیبیرو که توسط سومریها کشف شده، با زمین در آن روز آغاز شده است.
منشا این شایعات به کارهای ذکریا سیچین، نویسنده آذربایجانی مرتبط شده که در سال ۱۹۷۶ در مورد کشف و ترجمه متون سومری در مورد این سیاره نوشته بود. سیچین در سال ۲۰۱۰ در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
این در حالی است که به گفته دانشمندان اساسا چنین سیارهای وجود ندارد.
ناسا در صفحه خود برای رد ترس های پایان جهان اعلام کرد: اگر سیاره نیبیرو یا ایکس واقعی بوده و در مسیر برخورد با زمین قرار داشت، دانشمندان باید از حداقل یک دهه گذشته متوجه آن شده و آنرا پیگیری میکردند و همچنین الان باید میشد این سیاره را با چشم غیرمسلح نیز مشاهده کرد.
شایعات دیگر از جمله ادعاها در مورد وارونه شدن میدان مغناطیسی زمین و یا حرکت زمین به سوی سیاهچالهای در مرکز کهکشان راه شیری نیز مسائل بی اساس دیگری هستند که توسط ناسا رد شدهاند.
این در حالی است که به گفته دانشمندان بهتر است نگرانیها در مورد پایان حیات در زمین به مسائل اثباتشده تر مانند تغییرات آب وهوا مرتبط باشد. 2012 پایان دنیا نیست! ناسا اثبات می کند…
طبق تحقیقاتی که قبلا هم عرض کردم به این نتیجه رسیدم که 2012 اصلا پایان دنیا نبوده و هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. برای اثبات این قضیه اکتفا می کنم به ترجمه ای آزاد از صفحه 2012 سایت سازمان ناسا.
ناسا : تا جایی که ما می دانیم، دسامبر 2012 چیزی جز یک زمستان معمولی نخواهد بود. برخلاف نظریه ها و باورهای فراوان در خصوص اتفاقات 2012 دانشمندان ناسا تحقیقات مفصلی انجام دادند و در زیر به تعدادی از سوالاتی که بسیار از ما پرسیده می شود پاسخ داده شده است:
سوال: آیا خطری زمین را تهدید می کند؟ بسیاری از سایت ها گفته اند که سال 2012 پایان دنیا خواهد بود.
پاسخ: هیچ اتفاق بدی در سال 2012 برای زمین نخواهد افتاد. سیاره ی ما بخوبی 4 میلیارد سال را پیش آمده و دانشمندان هیچ خطری را در رابطه با سال 2012 پیش بینی نمی کنند.
سوال: اصل پیشگویی سال 2012 چیست؟
پاسخ: داستان از جایی شروع شد که سیاره ی احتمالی کشف شده توسط سومری ها به نام نیبیرو به سمت زمین می آید. این حادثه قبلا برای 2003 پیش بینی شده بود، اما وقتی اتفاقی نیفتاد روز آخر به دسامبر 2012 تغییر یافت. بعدها این دو ایده به انتهای چرخه تقویم مایاها رسید که شب یلدای زمستان 2012 است، همان 21 دسامبر 2012.
سوال: آیا تقویم مایاها در دسامبر 2012 پایان می یابد؟
پاسخ : دقیقا همانطور که تقویم روی دیوار آشپزخانه شما در 30 اسفند تمام می شود (31 دسامبر) تقویم مایا هم در 21 دسامبر2012 تمام می شود. این محاسبه برای تقویم بلند مدت مایا هاست و دقیقا همانطور که تقویم شما دوباره از یک فروردین شروع می شود (1 ژانویه) تقویم بلند مدت مایا دوباره شروع می شود.
سوال: اگر سیاره ها در یک خط قرار بگیرند آیا زمین می تواند تحت تاثیر قرار بگیرد؟
پاسخ: هیچ در- یک – خط - قرار- گیری سیاره ای تا چند دهه آینده اتفاق نخواهد افتاد. حتی اگر اتفاقی بیفتد تاثیرات آن بر زمین هیچ خواهد بود. هر سال زمین، خورشید و میانه کهکشان راه شیری در یک خط قرار می گیرند ولی هیچ اتفاقی نمی افتد. (یک اتفاق طبیعی سالانه رخ می دهد)
سوال: آیا سیارک یا سیاره ای کوچک به نام نیبیرو، یا سیاره ایکس یا اریس به زمین نزدیک می شود؟ و آیا آنها خطر تخریب وسیع را در زمین دارند؟
پاسخ: نیبیرو و … فقط یک سری تخلیات اینترنتی هستند. هیچ اثباتیه ی حقیقی درباره این ادعاها وجود ندارد. اگر هر سیارک یا سیاره ای به زمین نزدیک می شد، حداقل از ده سال پیش ماهواره ها آن را مشاهده می کردند و تا حالا آنها با چشم غیر مسلح هم قابل رویت بودند. نیبیرو و سیاره اکس خیالی هستند ولی اریس وجود دارد، سیارکی بسیار کوچک که در خارج از منظومه شمسی خواهد ماند و نزدیک ترین فاصله اش تا زمین 4 میلیارد مایل خواهد بود.
سوال: تئوری تغییر قطب های زمین چیست؟ آیا این قطبها در عرض چند روز تغییر خواهند کرد؟
پاسخ: تغییر در چرخش زمین غیر ممکن است. قاره ها حرکت بسیار آهسته ای دارند (قطب جنوب صدها میلیون سال پیش نزدیک خط استوا بوده) ولی این موضوع کاملا با تغییر چرخش زمین نا مرتبط است. اگرچه خیلی از سایت های مشکل ساز؛ تغییرات در قطب های زمین را شروع بوجود آمدن نا سازگاری ها و نهایتا پایان دنیا می دانند ولی لازم به ذکر است این جابجایی قطب ها هر 400 هزار سال یکبار اتفاق می افتد و تا جایی که ما می دانیم این اتفاق هیچ خطری ندارد و البته جابجایی بعدی فعلا تا چند هزار سال آینده اتفاق نخواهد افتاد.
سوال : آیا امکان دارد شهاب سنگی بزرگ با زمین برخورد کند؟
پاسخ: زمین همواره در معرض برخورد شهاب سنگ ها است. با این وجود برخورد های بزرگ بسیار نادر هستند. آخرین برخورد بزرگ 65 میلیون سال پیش اتفاق افتاد که باعث انقراض دایناسورها شد. ناسا پروژه ای با نام حفاظت زمین را در دست اجرا دارد که خود شما می توانید بصورت آنلاین تمام برخورد ها را بررسی کنید، با اینکه هیچ برخورد جدی در 2012 یا قبل آن رخ نخواهد داد. آدرس سایت پروژه
سوال: دانشمندان ناسا چه عقیده ای در باره روز پایان دارند؟
پاسخ: برای هر ادعای تغییر یا از بین رفتن، علم کجاست؟ شواهد کجا هستند؟ هیچ کدام وجود ندارند. و برای ادعاهای دروغین در کتابها، فیلم ها، مجلات و سایت ها ما چیزی جز اینکه بگوییم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، نداریم.
سوال: آیا طوفانهای خورشیدی عظیم می توانند خطرساز باشند؟
پاسخ: فعالیت های خورشیدی چرخه ای منظم دارند که معمولا هر 11 سال به اوج خود می رسند. در این زمانهای اوج، شعله های عظیم خورشیدی می توانند ارتباطات ماهواره ای را مختل کنند که البته دانشمندان در حال تولید ماهواره های مقاومتری هستند. با این وجود اوج فعالیت این بار بین سالهای 2012 و 2014 رخ خواهد داد که پیش بینی می شود فعالیتی کاملا نرمال بوده و هیچ تفاوتی با فعالیت های قبلی در طول تاریخ نخواهد داشت و البته هیچ آسیبی به زمین نخواهد رسانید.
منبع: سایت ناسا