پژواک تاریخی !

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

روز اول دسامبر 2009 یعنی دو روز پیش خبری در صدای امریکا خواندم که ظاهری ساده داشت ولی جالب بود .

متن خبر : خبرنگار عراقی که به " پرزیدنت بوش " کفش پرتاب کرده بود روز سه شنبه هدف پرتاب کفش قرار گرفت !

من دقیق نمیدانم که هر کسی وقتی با چنین خبری مواجه میشود چه فکر میکند و عکس العملها چیست ؟

حدود یک سال از آن داستان پرتاب کفش به طرف اون یارو بوش گذشته است . لنگه کفش مربوطه تاثیر خودش را گذاشت و حرف دل مردم عراق را زد . منتظر الزیدی که کفش خودش را به طرف بوش پرتاب کرده بود ناگهان روز سه شنبه از طرف یک عربی به نام صیف الخیاط با کفش مورد حمله قرار میگیرد و یارو اعلام هم میکنه که پرتاب کننده کفش به طرف بوش باعث شرم زدگی اعراب شده است !

معنی چنین خبری و اعلام آن در یک رسانه امریکایی زیاد پیچیده و غیر قابل فهم نیست . وقتی صدای امریکا چنین خبری را تیتر میزند یعنی هنوز در حال سوزش هستند آن هم نه به صفت فردی ! بلکه به صفت تفکر و نظم حاکم ! والا شب و روز میلیونها انسان به هم لنگه کفش میزنند اکثر مادرها که در هر حالتی از لنگه کفش غافل نیستند . از شما چه پنهان شخصا خیلی لنگه کفش خوردم و بقیه هم مثل خودمان . اما خوشبختانه نه من اون آشغالی شدم و هستم که بوش و امثالهم هستند و نه ننه ما خبرنگار معترض !

شخص بوش که الان یک سالی میشود گورش را گم کرده و جایش را به شغال داده است . با این همه هنوز از آن داستان در حال سوزش هستند و مراسم سالگردش را با آن گزارشی که در بالا گفتم برگزار میکنند . کم کاری نبود پیامش مهم بود ، انعکاسی جهانی داشت ، پیامش جمعی بود . عراق و مردم عراق علیرغم تمام بد بختی ها که با ظهور نظم نوین به سرشان آمد هنوز بیدار است میفهمد و هیچوقت فراموش نمیکند .

در عرف سیاسی ، اجتماعی معمولا نظامهای با ثبات از کنار چنین مسائلی بدون تنش رد میشوند اما این یک مورد ظاهرا هنوز جایش زخم است . ساده از کنار زدن تیتر چنین خبری در صدای امریکا نباید گذشت . یه چیزی به اسم صیف الخیاط به نماینده اصلی وقهرمان مردم عراق کفش میزند و بعد هم جناب چیز اعلام میکند که منتظر الزیدی باعث شرم مردم عرب است ....! داستان ، داستان جای زخم و سوزش است . منتظر الزیدی خبرنگار باید خوشحال باشد و اگر نکته سنج باشد خواهد فهمید که حرکت تاریخی اش فراموش نمیشود . به همین دلیل صیف الخیاط و خبر پرتاب کفش از سرف او به منتظرالزیدی صرفا برای خراب کردن کار قهرمانانه منتظرالزیدی ساخته و انعکاس داده میشود .

لنگه کفشی که در دسامبر 2008 از طرف نماینده واقعی مردم عراق " منتظرالزیدی " به بوش پرتاب شد کار خودش را کرد و پیام ملت عراق را هم داد . منتها نه به شخص بوش...چرا که موضوع اساسا فردی نبود . سوژه اصلی آن تفکر کثیف و جنایتکاری بوده و هست که هنوز و در قرن 21 جنگ را نعمتی الهی میداند . و تمام جریانات و دولتهایی که از نظر سیاسی و اقتصادی و نظامی از چنین جنگهای خانمانسوزی حمایت کردند از جمله واتیکان !

حتی اگر هر سال در اول دسامبر به چنین خبری و پرتاب کفش از طرف یه چیزی ، به طرف هر کسی را انعکاس بدهید باز هم این درد و سوزش تاریخی کاهش پیدا نمیکند ! شرط میبندم حاضر بودند یک گردان تانک از دست بدهند ولی اون اتفاق نمیافتاد !

اولین سالگرد آن حرکت انسانی و شجاعانه منتظرالزیدی را به مردم عراق و بقیه انسانهای آگاه و آزاد تبریک میگویم . دست اندرکاران ساختن و درج چنین خبرهایی یا خیلی با هوشند و یا خیلی احمق !فقط امیدوارم مخاطبان خودشان را احمق فرض نکنند . چون همه یادمان هست که موجودی به اسم " پرزیدنت بوش " در هر دو دوره و در جریان انتخابات ، انتخاب نشده بود ! دولت ایالات متحده برای محکم کردن جا پای استراتژیک خود به برافروختن چنین جنگهایی نیاز داشت . فراموش نکنیم که خیلی زود بعد از اشغال افغانستان و عراق دروغهایی که برای برافروختن آن جنگها گفته بودند برای همه برملا شد ؛ نه از دستگیری بن لادن خبری شد و خبری هست و نه صدام جنگ افزار هسته ایی داشت !

در جریان یورش به عراق اولین جایی که تحت حفاظت قرار گرفت چاههای نفت عراق بود و اولین جایی که آگاهانه تخریب و غارت شد موزه ها ی عراق بود ! بنا به قولی اگر در عراق به جای نفت هویج در میآمد دولت امریکا به هیچ وجه وارد چنین جنگی نمیشد . آزادی و دوکراسی مثل همیشه بهانه بود . همان جنگی که حداقل یک میلیون کشته ، 3 میلیون آواره و غرق شدن جامعه در بربریت را به همراه داشت .

پرتاب کفش به طرف اون یارو بوش ، بار فردی نداشت و ندارد که صیف الخیاط نامی آن را تلافی کند ! منتظر الزیدی نماینده واقعی مردم عراق است و نه مشتی نوکر و مزدور و خایه مال و جاکش که توسط امریکا بر مسند قدرت نشسته اند .

شخص بوش یا اوباما و یا هر الاغی دیگر ( با عرض معذرت از الاغ جان ) به کاخ سفید میروند و یا فرستاده میشوند تا در برابر دوربین ها تصمیمات گرفته شده را اعلام بیرونی کنند . تصمیماتی که در وال استریت و جاهای دیگر گرفته میشود ! دیروز با خط جنگ پیش میرفتند و امروز با خط نامه به خامنه ایی و ماساژ خایه اسلام ! اسمش هم سیاست و دیپلماسی نظم نوین است !

در ضمن طبق آخرین خبر ، روز سه شنبه باراک اوباما اعلام کرد : 30 هزار نیروی تازه نفس به افغانستان اعزام میکند و تا دستگیری بن لادن هزار چهره از پای نمیشیند ! ای بسوزه پدرت بنی خان ، که چطور دنیا را آشفته کردی ؟ وقتی 30 هزار نیروی تازه نفس اومدند و فکتو زدند اونوقت میفهمی که استراتژی یعنی چه ؟

زنده باد امریکا

زنده باد بن لادن

زنده باد خامنه ایی

زنده باد رجوی

زنده باد امام زمان

زنده با دمبلان

زنده باد همه.....

و احتمالا زبون منم مار بگزه....ای ی ی ی ی ی ی ی!

اسماعیل هوشیار

03.12.2009

ژنو