معاملات ننگین کرزی
چرا کرزی از معاملات رشوۀ گرفتن پنهانی اش با ایران پرده بر میدارد؟! برای بسیاری شاید چنین تلقی شود که کرزی و یاران نزدیک اش به اینترتیب میخواهند از سیاست های پنتاگون رویگردان و به سیاست های آیت الله های ایران خود را نزدیک بسازند. حتی این یک مسلۀ وسوسه بر انگیز مینماید که چطور کرزی خلاف نورم های دیپلوماسی بحیث رئیس جمهور افغانستان که در چهار طرفش حصار های مستحکم از نیروی های فایشستی افغان ملتی و گلبدینی و طالبانی کشیده شده ازین حصار خارج شده و برای نزدیکی به ایران از خود جسارت نشان داده است.
آیا رئیس جمهور کرزی ظاهرا با این اعتراف از صف متحدان اش تجرید گردیده است؟ هیچگاه گمانی چنین نمیرود! زیرا پول بگیران از آخند های ایران نه تنهاهمان نخبه های جهادی اند که یا به گلبدین حکمتیار بستگی دارند و یا به ملا عمر و جبهۀ متحد شمال. بلکه دولت ایران، امارات، عربستان سعودی و روسیه، جاپان و ایالات متحده امریکا از زمان اشغال افغانستان توسط نیرو های ناتو همه جهت های درگیر در زد و بند های افغانستان را تطمیع میکنند و اصل فساد از همسن نقطه آغاز میشود. برای طالبان هزار چند کرزی و یاران ارگ نشین اش و برای حکمتیار هم به همین پیمانه جیره ای ماهانه میدهند. نه تنها ایران بلکه رشوه دهندگان شرقی و غربی به نحوی در مسائل سیاسی، اقتصادی، امنیتی و مسائل بین المللی به نفع خود ازین گونه مهندسی فساد استفاده میکنند.
ولی درین میان کرزی است که میتواند ازین مسله به نفع امریکایی ها بهره برداری کند مردانه در روبروی خبرنگاران با صحه گذاشتن به کشفیات سی آی آ صحه گذاشته و چاقوی امریکایی ها را دسته میکند و برای پاکستان به خاطر پشتیبانی بهتر طالبان چراغ سبز میدهد. آقای عمر دادود زی اعتراف میکند که سلسلۀ این رشوه ها طی یک دهه ادامه داشته و ما بعد اخطار های رشوه دهندگان امریکایی که شرکت های خصوصی امنیتی خود را پشتیبانی میکردند؛ افشاء شدیم و این مسله را رنگ ملی و وطنپرستی میدهد. اما بازتاب کمک های جمهوری اسلامی نقطۀ عطفی در تغییر سیاست های چند بعدی امریکاست.
بهره برداری امریکا ازین مسله اینست که میتواند برای فشار مضاعف بر ایران به خاطر مسائل اتمی اش اقدام کند. هر چند فعالیت های اتمی ایران غیر از تبلیغات گمراه کننده در مدیای جهان چیز بیشتری نیست و تمام فعالیت های اتمی ایران را سازمان جهنمی سی ای آ و موساد اسرائیل رهبری میکند.
با یک نگاه عمیق به مسائل شرق میانه به چند نکته باید توجه کرد:
1ــ چرا عربستان سعودی سی و دو ملیارد دالرسلاحهای کشتار جمعی از امریکا خریداری میکند.
2ــ چرا محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در سفر به لبنان مرز های اسرائیل را مورد بازدید قرار داده و بخاطر نابودی آن قسم میخورد.
3ــ چرا از طرف امریکا دو ملیون دالر کمک بلاعوض بدون موجب به پاکستان اعطا میشود.
4 ــ چرا هجوم بر لابراتوار های تولید مواد مخدره در ولایت ننگرهار خشم رئیس جمهور و حلقۀ مافیای اورا سبب گریده و فریاد های شان از طریق رسانه های غربی بلند میشود.
5ــ چرا نواحی شمال افغانستان طی چند ماه مورد هجوم القاعده قرار میگیرد.
6ــ چرا حلقه های فایشستی افغان ملتی ها از اعمال کرزی ناخشنود بوده و او را هتک حرمت میکنند.
پرسش های زیادی درین زمینه است که سیاست های امریکا انگلیس را در منطقه شرق میانه وضاحت بهتر میدهد.
آخند های ایران که دقیقن با پلان های سی آی آ امریکا در مسائل سیاسی عراق، لبنان، فلسطین بخاطر ظاهرن صدور انقلاب شیعه اسلامی درگیرند با دادن رشوه به نوکران امریکا در افغانستان تداوم اشغال واسارت را بیمه نموده و زیادتر از خاندان سعودی در عربستان به آتش نفاق در جهان اسلام کمک میکنند و حتی با وقاحت تمام افغانستان را کشور اشغال شده نمیدانند. و این اشغال را با پشتیبالی مالی از طریق کانال های مخفی پشتیبانی میکنند؟
جای هیچ شکی نیست که امریکا و ناتو برای تداوم جنگ در شرق میانه و آسیای مرکزی پلان های شیطانی خود را ازسه چائنل تمویل مینمایند.
اول ــ عربستان سعودی
دوم ــ پاکستان
سوم ــ ایران
در راس همه در شرق میانه اسرائیل قرار دارد. صیهونست ها که در امریکا ، انگلستان، فرانسه والمان قدرت سیاسی و اقتصادی زاید الوصفی دارند بخاطر مشتعل نگهداشتن شعله های جنگ چون میکروب های ساری در بدنۀ سیاسی ملت های مسلمان داخل و با افروختن جنگهای داخلی باعث فروپاشی سیستم های سیاسی و اقتصادی عراق ، افغانستان، ایران، پاکستان میگردند.
آیت الله های ایران خیلی خطرناکتر از صیهونست های اسرائیل اند. اینها از بدو پیدایش؛ جهان اسلام را به دو جبهۀ متخاطم شیعه و سنی تبدیل کرده اند. در عراق ، لبنان، افغانستان، سومالیا، پاکستان و در هر جائیکه نفوس شیعه است به نحوی اقامۀ دعوای مالکیت دارند. در پاکستان سالانه صد ها هزار انسان شیعه مذهب فدای خواست های شوم آیت الله های ایرانی است. در عراق بدنامترین شخصیت های وابسطه به خمینی و یارانش؛ مالکی با صحه گذاشتن اشغال امریکا و اعدام صدام حسین در روز اول عید قربان صفحۀ ننگینی از تاریخ جمهوری عراق را باز میکند. وقتی صدام حسین قرآن زیر بغل ریسمان دار را به گردنش میاویختند فریاد میزد زنده با اسلام و مرگ بر امریکای جهانخوار.
وقتی دردهه اخیر قرن بیستم مردم افغانستان علیه اشغال شوروی جنگ آزادیبخش را پیشمیبردند بخاطر خوشخدمتی به امریکا دولت ایران جبهات جهاد را طوری دسته بندی میکرد که یکقدم از پاکستان جلوتر باشد. اگر در پاکستان نیرو های اسلامی جهاد هفت دسته بودند آخند های ایران با رقابت سنجیده شده ای آنرا هشت دسته و دستکه ساخته بودند. آیت الله های ایران و در راس آن همه خامنه ای از ملیت هزاره استفادۀ ابزاری مینمود. پاکستان هم با تبانی به پلانهای سی ای ا امریکا و عربستان سعودی از کودنترین افرادی چون برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، احمد شاه مسعود و عبدالرب رسول سیاف برای تخریب زیر بناهای اقتصادی و بهم ریختن ساختمان های سیاسی مدنی افغانستان تا میتوانست استفاده نمود.
نقطه اوج این مبارزه در شروع قرن بیست یکم تشکیل دولت طالبان جهالت و بربریت در افغانستان بود.دولتی به هیچ چیزی غیر از کشتار، تخریب، تحجر و برگشت به هزار سال قبل در چانته اش نداشت. و اینک زمزمه های قصر سفید و دستنشاندگان آن یکبار دیگر از استیلای دوبارۀ آنان با مزه سخن میزنند.
در حال حاضر پلان حصار های ممالک اسلامی به طرحی به نام شرق میانۀ جدید پیشبرده میشود. طبق این نقشه در شرق میانه، آسیای مرکری و آسیای جنوبی ممالک جدیدی باید عرض اندام کنند. طبیعتن این مسله دامنۀ جنگهای داخلی را در ایران ، عراق، سوریه، لبنان، پاکستان، افغانستان، ازبکستان، تاجکستان وحتی عربستان سعودی توسعه داده و کمپنی های بزرگ تولید سلاح در امریکا، انگلیس، المان و فرانسه را بیش از پیش سرمایه دار تر میسازد و بر علاوه فقر، وبرانی و تنگدستی درین ممالک باعث عرضه نمودن نفت به قیمت ارزان؛ غرب را غنی تر خواهد ساخت.