افغان موج   

بی همت هارا درپهلوی خود دارم. عسکربودم  استرجنرل جنایتکار شدم.  اگرموفق به یک نسل کشی دیگرشدم مارشال میشوم.

درخطوط  زیر این سه عکس را تفسیرکردیم که هفته فهم ها دچارمشکل نشوند!

نوشته زیرگرفته شده ازماهنامه بینام تورنتو به گرداندگی سیدموسی عثمان هستی پدر طنزمعاصرافغانستان

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

این خانه نه سقف دارد نه دیوار

درها شکسته و اطراف اش خار

صاحب اش نه کا ردارد ونه بار

هرروز ازبیکاری می رود سردار

شاعربی وزن وبی ترازو

تمام ولایات افغانستان وطن وسرزمین مشترک افغانهای خارج وداخل افغانستان است ومن چند وقتی درولایت میمنه زندگی کردم. من دریک خانواده مذهبی ازتاریکی خانۀ که در و دیواراش ازگوشت ساخته شده بود به بیرون فرار کردم. چندین سال نه من می دانستم که کی هستم و درآینده چه می شوم وچرا ازآن خانه گوشتی آرام که کسی نبود من را اذیت کند فرارکردم.

زمانی که کمی رشد کردم وبه فکرآمدم درگ کردم که سرم به تنم می ارزد نابسامانی هایکه که دراطراف خود می دیدم فوری انراانتقاد می کردم این عادت تاحال عادت بمرگ من است .

بزرگان قریه می گفتند این حرفها به تو زیب ندارد وبه تونمی رسد بی (همت) پای خود رامطابق گلیم خود دراز کن وگرنه رهبرگلیم جمع که ازتو کرده بی سواد و بی عقلتر است باز هم گاو سرگاو میش شهزاده است. می گویند همان طوریکه گلیم جمع های جاسوس دستگاه های جاسوسی دنیا،گلیم حزب دموکراتیک خلق ، شورای نظار،حزب وحدت، حزب اسلامی را با قلدری وچوتاری درلباس دوست جمع کرد ودر زمان طالبان کرام! به پاکستان وترکیه فرارکرد میگوینداین بارگلیم همبسگی ترارا جمع می کند گفتند که فیل تخم می دهد یا چوچه گفتند هرقدرکه بزرگ شود(داکتر) بی(همت) ازآن دنم برده هرچه می آید شاید هم تخم بدهد وهم چوچه به خری که کار نداری هوشه نگو.

ومرادرخوردی همیشه بزرگان قریه وخانواده میگفتندهنوزتوخلم های خودپاک کرده نمی توانی تازه چندکتاب دینی خواندی با گفتارخود مانند چلیها هم خود کافرمی سازی وهم دیگران کافرمی سازی.

توآدم بی (همت ) درلباس مردم باغیرت خود را زدی درحالیکه گاوشیری ازبرج(ک-س)اش از دور شناخته می شود. وقتیکه کلان شدم کمی فهمیدم که من از رهبرخود بهترمی دانم لیک مانند گوساله بی مادر دنبال رهبری که کله آن مانند سگ رمه بود وهست سالها رفتم وهنوزهم نمی دانم که چه میکنم به کجاروان هستم. تنها همین قدرمی دانم که درخواب وبیداری فدرال فدرال میگویم  نام خود همت (همت ) مانده ام ولی به بی(همتی) ودنباله روی عادت کرده ام وتا امروز نتوانستم ازحلقه بی سوادها بیرون شوم روزی درانترنت کله کشک کردم دریکی ازسایت ها خواندم که مرا بی سواد دنباله رو حزب گلم جمع خوانده اند.

ای کاشک رهبرخود و اشرف غنی را از اول می شناختم که هر دوفاشیست اند ودر زمین شفدرفاشیست هم با این دونفرگاه گاه می چرند و اگرقهرشان بیاید مانند خرهای آخوندزاده یکدیگر را لگدکاری می کنند. دم شان گرم همین مردم خرسوار وهمین خرهای قرتکی...

قبل ازاینکه کس دیگرواقعیت ها را درگ می کرد که من نام خود داکترمانده ام وهنوزهم درکاروان جنایت مانند شترمهارام درعقب خر کاروان بسته شده ومردم هم فهمیده که من داکتر نیستم مرد سوته پای هستم... چراکاری کندعاقل که بارآرد پشیمانی ...

حالا که فهمیدم به شما میگویم من اشتباه کردم من به گفته ایرانی هاغلط کردم ازهمان سایتی که باهوشیاری وشناختی که ازمن داشتند وهم به من فهماند که من اگرداکترباشم یک تحصیل کرده باشم ویک کودن نباشم دنبال یک رهبر بی سواد گلیم جمع چرا بروم.

ازسایتی که این حرفها را درقسمت من زده ومن خود را آن طوریکه آنها شناخته بودند نه شناخته بودم. خوب شد که مرامتوجه ساختند داکترچی نویسنده چی ازشما دوستان چیزی را پت وپنهان نمی کنم من درسایتی که این جملات را درقسمت خود خوانده ام نوشته آن سایت به زندگی من صدق می کند حالا من فهمیدم(همت ) نیستم بی (همت) مادزاد گرزی هستم درپائین این نوشته بخوانیدهمبسگی شان با حقوق بشربشکنند که واقعاً چهره حقیقی ومشت بسته مرا ازبی عقلی وبی همتی خودم بازکرده اند از آنها تشکر می کنم و اگرفریب بخورند سرمن اعتماد کنند از بی عقلی خوداعتراف می کنم وهمبسگی خودرا با آنها درمیان می گذارم ودیگراین (گ__ی) قلمی را نمی خورم وپای خودازگلیم خود درازتر نمی کنم.

 

نوشته که راجع به من شده واقعیت دارد خدا کند که مسوول کابل پرس نداند که من  نوشته که درقسمت من شده در زیر این نوشته می خوانید از سایت کابل پرس کاپی کرده ام

(روشنفکران مرتجع و حامی جنایت‌کاران چون لطیف پدرام، غلام سخی ارزگانی، علی محقق نسب، داکتر ثنا نیکپی، عوض نبی‌زاده، اکبر همت فاریابی وغیره که دهل فدرالیزم را بلندتر از دیگران می‌نوازند، شیادانی اند که می‌کوشند توجه ملت از علت‌العلل فجایع جاری به‌ سوی دیگری منحرف شده، در ضمن با قلقله‌ کردن نظریه‌های بلندبالا تلاش دارند میان تعدادی از مردم ناآگاه این و آن قوم، خود را دردمندان و عاشق سینه‌ چاک شان جا زنند. اینان مهره‌های «تیوریسن» اشغالگران بوده در آخرین تحلیل منحیث پادوان جنگسالاران وحشی و باندهای مافیایی عمل می‌کنند... این نوشته شنبه 18 آوریل/ آپریل 2015 درکابل پرس به نشررسیده. بینام نوشته را خینه ای بعد ازعید ساخته به جای دست به پای نویسنده خینه شوخی را گذاشته عروس زیبا بود اما درچشمش  شب عروسی گومنجک که یک مریضی است برآمده. مادرشاه خبرنشود که تا دم مرگ به عروس طعنه می دهد واگر مادرعروس خبرشود مانند عبدالله عبدالله قهر ناز موکنه...

شعارمانامه طنزی وانتقادی بینام درتورنتوی آنتریوی کانادا درقسمت این اشخاص این است دم شان گرم که میخواهند خود ومردم از دُم قیضه کنند ونمی داننداین راه که می روند به ترکستان می رسد.

نوت: کسانیکه به پالیسی ماهنامه طنزی وانتقادی بینام درتورونتوی ایالت آنتریوی کانادا بلد اند ماهیچ گاه نام نویسندگان بینام راافشا نمی کنیم حتی به محکمه مسوولیت نوشته را سردبیرماهنامه بینام به عهده می گیرد این ایمیل ماهنامه بینام است سایت هایکه نوشته های بینام را به نشر می رساند چپ وراست حق دارد مزاحم شان نشوید. اگرچیزی می نویسد سرسیدموسی عثمان سرد بیرماهنامه بینام اگرکس دشنام هم بدهد او را ما چارج به خدانمی کنیم بنویسد کسانیکه ازحقیقت گویی بدمی برداخلاق اش ایجاب می کند که تهمت ببندد ودشنام دهد وهمکار دستگاه های جاسوسی باشد بینام سندمعافی به این اشخاص داده.

 چورت نزنیت که این دنیا به پرکاهی نمی ارزد درکابل پرس بنویسید نام بکشید ودرکادان دوستم بنشینید اکرخری آمد ازآن پذیرایی کنید مگرازحالات بی همتی برآید این طنز کاکاتیغون بزرگترین طنزسال خوانده وبه افراد حزب دموکراتیک خلق که مدافع حقوق بشردرانجمن حقوق دانان المان هستند کاکا هدایت داده اگرمشکلی به نویسنده طنزپیش شد درمحاکم باصلاحیت ازنویسنده طنزدفاع کنید! امروز دنیا به کام گلب الدین است گوش امریکا کراست گاو گورشان کنجاره خواب می بیند دقت کنید که دردرون این طنزگلی ازهرچمنی است وگل های این طنزخارهم داردکه درباغ های فاریاب نموکرده ودر برابر بادهای خزانی (همت ) ندارد.

 

Moosa Osman <این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید