افغان موج   

از تیتر دفاعِ  مقدس 

محمدعثمان نجیب

گزارش‌نامه‌ی افغانستان منتشر کرد من نقل کرد.

۱۴۰۱ خرداد ۲۱, شنبه

دروغ سازی نفرت انگیز حمدالله محب

فهرست اسباب جنگی که به طالبان تحویل داده شد.

 

 

 

حمدالله محب در ماه قوس – 1400گفت:

غنی می گفت جنگ باخته شده

تصمیم خروج غنی صد درصد به نفع افغانستان بود!

ثور- 1401- حمدالله محب گفت:

امریکاعملیات‌ تهاجمی علیه طالبان را کاهش داد و حمایت‌های لازم از نیروهای امنیتی را قطع کرد.

سیستم خیانت، دروغ سیستماتیک هم می گوید.

حمدالله محب سفر به امریکا- 2019

دو پروژه عمده که درامریکا به افغانستان داده بود. آپریشن مینتینینس – ترمیمات پایگاه ها ووسایط – 900 میلیون

نشنل مینتینینس استراتیژی- یک اعشاریه دو میلیارد دالر

محب درتبانی با اشرف غنی به دزدی بزرگ و شکستن اردوی ملی برنامه ریزی کرده بود.

 او به امریکا: می خواهم این پروژه را دولت خودش اجرا کند.

پول کلانی از بودجه دولت انتقال داد و لابی کرد وکیل استخدام کردک

نتیجه: دو کمپنی ای دی اس انترنشنل که پروژه ها را به طوراستاندارد تطبیق میکردند، از رده خارج شدند.

اما دولت امکانات فنی چنین کاری را نداشت. ترمیمات وسایط را نمی توانست. پایگاه ها ضعیف شد. وسایط ترمیم نشد.

محب در توجیه خیانت و جنایت غنی و خودش گفت: ما امکانات و وسایط و نداشتیم.

فهرست ادوات جنگی را تقدیم میکنم:

4649 انترنشنل لاری های منتقل دهنده سربازان و حامل ترک ها – 22174 هاموی – 46 عراده فورد ترانزیت مینی بس ها-

209 عراده فرید لاین

 – 42604 فورد رینجر

– 30 جی ال جی ( ترک های خورد)

– 298 فورد اف فایف 50

– 284 فورد کارگو

– 4 هزار فورد ایوریست چهار دروازه ای – 8998 ام تی وی ( موترهای بلند زره – به اساس فرمایشات خاص تولید شده بود)

– 121 ترک ام آر ای پی – 39 موتر تاکسی داخلی

 – 209 تویوتا کرولا به وزارت داخله –

55 درصد به دفاع – 45 به وزارت داخل

40 فیصد نیروهای امنیتی خیالی بود.

برای ده سال پرزه جات وسایط در هنگرها انبار شده بود.

هرپایگاه خود کفا بوده- قندهار، قلات، مزار، انبارهای بزرگ موجود اند.

براساس ارقام قرار داد ها:

هلیکوپترها – شرکت های بزرگ امریکایی – شرکت ها در پایگاه ها کار کردند.

محب موفق شد که قوای مسلح را درهم بشکند.

رئیس کمیته نجات بین المللی ( آی آر سی):

 غنی با لجاجت خود فشار آورد. حتی رئیس دونر را می گفت برو از اتاق همه گپ های او را گوش می دادند.

 نه وزیر دفاع چیزی می فهمید؛ نه داخله؛ نه امنیت. امریکایی ها این را اطلاع می گرفتند.

اسدالله خالد بی سواد بود درین مسایل.

بسم الله از شرکت ها به وسیله یک بدخشی پول می گرفت. کمیشن می گرفت. دراختلاس گیرآمد.

 رینجر ها پرزه ندارد.

رینجر سوم را پرزه کنید. بسیار اکمالات شده بود.

 چک باز بود برای امنیت ملی – ازفرصت استفاده نتوانستند.

محب در هیچ چیز بلد نبود.

10 هواپیمای AC – 208

182 هزار سرباز – 118628 سرباز پلیس

تا سقوط جمهوری – 300 هزار نفر قوای مسلح

40 فیصد قوت ها و پرسونل خیالی بود.

پایگاه های بزرگ ارتش: کندز، مزارشریف، کابل، گردیز، قندهار، لشگرگاه، هرات

هریک ازپایگاه ها از 14 تا 20 هزار نفر گنجایش داشت.

هرپایگاه، ذخایرلوژستیک، مهمات، اسلحه و قطعات هوایی و انتقالاتیT همه ساله 4/5 میلیارد دالر به افغانستان پرداخته می شد.

طالب آمد همه ای این نظام جنگی را امانت تحویل گرفت.

همین اکنون به بهای 100 میلیون از جمهوری چک هلیکوپتر به افغانستان می خریدند ازپول افغانستان

حالا راه قانونی میپالند که به اکرائین بدهند.

با این همه ابزار و اسباب جنگی، اتمر به ماسکو سفر کرده که هلیکوپتر بخرد!

طالبان همه ای کانتینر های بزرگ مهمات و ابزارهای جنگی را باز کردند.

به اصطلاح ذخایر گریس بند یا سرغچ.

################################################################

 

۱ خرداد ۲۱, شنبه

رستاخیز هندوکش/ 100 طالب در یک شبانه روز کشته شدند

گزارش جنگ در ولسوالی حصه اول و ولسوالی دره! 

طبق گزارشات واصله از منابع محلی طالبان از پنج عصر دیروز تا بعد از ظهر امروز از ساحات، پوجاوه، کندو سنگ، غره سیانو، دربندک، جوکار، درجنج و باریک پایه بالای مواضع مقاومت‌گران حمله نمودند.

در این تهاجم طالبان صدها نفر از نیروهای این گروه اشتراک داشتند و در تمامی جبهات حملات طالبان متجاوز به شکست مواجه شد.

بعد از ظهر امروز جنگ شدید در باریک‌پایه جریان داشت.

نیروهای جبهه مقاومت در گردنه ولسوالی دره و شابه حملات طالب را به طور کامل درهم کوبیده اند.

 جزئیات جنگ در ولسوالی دره!

حوالی ساعت ۴:۳۰ عصر دیروز  طالبان از چندین استقامت بالای مقاومتی در قاش نیلاب، تاوه‌تاوه‌ای کرامان و چقرمان و کوه‌های پوجاوه حمله نمودند.

شکست خونین و تکان دهنده طالبان

در کوه‌های قاش نیلاب، تاوه‌تاوه و سر چه قربان بیش از (۶۰) تن طالب کشته شده و در کوه پوجاوه بیش از (۴۰) تن   کشته شده اند.

اراضی یاد شده چنان سخت گذر و دشوار اند که حتی افراد بومی از مسیرهای کوهی آن جا تردد نمی توانند.

 

در ۲۴ ساعت گذشته نزدیک به ۱۰۰ طالب در ۴ ولایت کشته شدند.

۱۳ طالب در بدخشان، ۱۱ طالب در پروان، ۸ طالب در بغلان و بیش از ۶۰ طالب در سه ولسوالی پنجشیر در درگیری‌های امروز هلاک شده است. اجساد طالبان در پنجشیر کاملاً جمع‌آوری نشده و ده‌ها طالب دیگر در این ولایت زخمی شده‌ اند.

روایت یک تک تیرانداز: 

بین پوجاوه و کرامان – تاوه تاوه و قاش نیلاب 80 نفر حمله کرد 

هیچ یک زنده برون نه رفت. مرده ها افتاده .

حدود ده نفر زنده است. کوشش دارند مرده ها را بیرون کنند.

کاده رو یک نقطه است در پوجاوه که شوروی در زمانش گرفته نه توانست.

 قوماندان محمد یار 15 نفر را زده. 

تک تیرانداز:

 سه نفر را زدم. به مرده ها نگاه می کنم نمی گذارم کسی به مرده ها نزدیک شود. 

در قاش نیلان، چند نفر زنده مانده و نمی گذاریم زنده بگریزند.

کوماندو ها همه در صحنه حضور دارند.

 والی هم در پوچاوه که جنگ را اداره کند. معاونش را کوشش کردیم که زنده نرود. 

 

همچنان حمله طالبان بر دوست‌علی - دوست‌علی همان کوه آروز است که بین کوه‌ی‌ تاواخ و عنابه واقع شده است.

 ۱۲ تن از نیروهای طالبان کشته شدند.

۱۳ طالب در بدخشان، ۱۱ طالب در پروان، ۸ طالب در بغلان و بیش از ۶۰ طالب در سه ولسوالی پنجشیر در درگیری‌های امروز هلاک شده است. اجساد طالبان در پنجشیر کاملاً جمع‌آوری نشده و ده‌ها طالب دیگر در این ولایت زخمی شده‌ اند.

 

اخیراً یک فرماندهِ تالبان بدخشانی - فرمانده وقاص از ولسوالی تگابِ بدخشان به جبهه مقاومت پیوسته است.

فروپاشی در تشکیلات فصیح الدین

 فرمانده وقاص شب گذشته با افراد تحت امرش بالای یک گزمه تالبان در منطقه کتو این ولسوالی حمله کرده، مدیر استخبارات تالبان در تگاب را با سه تن از افرادش زخمی و مهمات شان را نیز با خود برده است. 

 

چرا طالبان نبرد پنجشيررا مخفي مي نمايند؟

واشنگتن پست: طالبان تلاش زیادی برای پنهان نگهداشتن نبردها در پنجشیر کرده‌اند.

 وجود هزاران نیروی طالب در این‌ ولایت را نشان می‌دهد، در حالی که آنان وقوع هر نوع تحرکات نظامی در پنجشیر را رد می‌کنند.

‏انعام سمنگانی، سخنگوی طالبان، برای دلجویی از مولوی مهدی، تنها فرمانده هزاره‌تبار در گروه طالبان، به بلخاب رفته است. طالبان قصد دارند، ابتدا مهدی را از بلخاب خارج کنند و سپس او را بازداشت و خلع سلاح نمایند.

################################################################

 

 

۱۴۰۱ خرداد ۲۱, شنبه

حامد کرزی چرا می خواست پیش از طالبان ارگ را بگیرد؟

 

روز سقوط کابل، درخانه اش یک غریبه مهمان بود

احتمال پیوستن علی زی با شبکه حقانی 

 

 

کرزی در روز سقوط کابل با همه رهبران ازجمله خلیلزاد تماس داشت.

او، طالب را تا دروازه های کابل بدرقه و تشویق کرده بود. اما در آخرین دقایق چه اتفاقی افتاده بود که می خواست به ارگ بر گردد؟

او با عبدالمحمد معاون پی پی اس پیوسته در تماس بود. او گفت که دروازه ارگ را بسته کرده کسی را نمانید که چیزی را بیرون کند. 

چرا او ابتکار را در دست گرفته بود؟

کرزی عملاً یکی از خوانین درانی قندهار است.

قوماندانان طالب مخالف شبکه حقانی از جمله قیوم ذاکر همان لحظه درمهمانخانه اش نشسته بود.

قیوم ذاکر پیامی آورده بود.

می گفت مه به شما أحوال می دهم. با من درتماس باشید. 

----------

جنرال هیبت‌الله علی‌زی، لوی درستیز ه روزه حکومت غنی

 حامد کرزی می‌خواست به کمک نظامیان به ارگ برود و قدرت را در دست گیرد

 اما او با این کار مخالفت کرد.

کرزی برای رهبری کشور «فرد مناسب» نیست.

وقتی حامد کرزی از فرار اشرف غنی خبر شد، به بسم‌الله محمدی، وزیر دفاع حکومت وقت زنگ زد و گفت: 

«فکر نمی‌کنی باید به ارگ برویم؟

 گوشی آقای محمدی در بلندگو بود و کرزی می‌گفت: «یعنی مرا به ارگ ببرید. من رئیس جمهور خواهم شد.

منظورش این بوده که خلاء قدرت آمده و ت روشن شدن وضع او سرپرستی حکومت را بگیرد.

من سر به نشانه منفی تکان دادم:

 محمدی به کرزی گفت که همه به میدان هوایی کابل می‌روند.

محمدی به کرزی گفت: «من نیز به میدان می‌روم. شما هم آنجا بیایید تا در این باره بحث کنیم، زیرا برخی از رهبران دیگر نیز آنجا هستند.

 درفرودگاه، احمد مسعود هم درطیاره پاکستان نشسته بود که به اتفاق دیگران برود به اسلام آباد. اما او را پیلوت های مقاومت پائین کرده در هلیکوپتر نشانده پنجشیر بردند.

  احمد به بسم الله می گوید که درطیاره جا هست، بیایید برویم به پنجشیر در آن جا تصمیم می گیریم. 

بسم الله می گوید شما بروید من و جاهد می آییم!

وقتی طیاره به پنجشیر پروازکرد، این دو نفروارد هواپیمای ملکی شدند و طرف دوبی رفتند.  

میرزای کوسه نفرخاص بسم الله که به شکل مرموز به حیث مسوول امنیت خانه احمد مسعود تعیین شده بود

از صف جدا شده و همراه با معروف نام یک شریک دزدی های بسم الله محمدی که از پرواز دوبی مانده بودند، درکابل مخفی شده اند. دو تن از پسران بسم الله هم که از پرواز مانده بودند، مخفی شدند. 

 

علی زی: کرزی برای رهبری افغانستان مناسب نیست، زیرا او از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ شانس خود را داشت.

علی زی می خواهد پیام بدهد که شبکه حقانی نسبت به کرزی مناسب تر است. 

علی زی چطور در ده ماه ساکت بود؟ حالا که آمد آمد و فرستادن اراکین بالا مقام حکومتی غنی به کابل شروع شده،

می‌خواست یک «دولت نظامی منضبط» را موقتاً ایجاد کند؛ دولتی که به گفته او، پس از تثبیت وضعیت جای خود را به حکومت منتخب می‌داد.

نگفته که چرا چنین نه کرد؟

من می گویم: 

بسم الله در گریز بود و می گفت که مقابله با طالب امکان ندارد. 

با بسم الله یخن به یخن شد.

 بسم الله دریشی نظامی از تن کشید و با یک جوره چپلک به طرف میدان روان شد و تاج محمد جاهد بچه خوانده بی بی گل را هم طرف میدان هوایی برد.

: «همه این چیزها در ذهن من می‌چرخید. به همین دلیل از رئیس جمهور شدن کرزی جلوگیری کردم.»

او می‌افزاید: «به وزیر دفاع گفتم: نه! دیگر این اشتباه را تکرار نکن

وزیردفاع خودش قبض روح شده بود که به سرعت طرف میدان هوایی می رفت.  دل وجرأت این مسایل را نداشت. درمغزش چیزی ازین جنس افکار نبود. او به پول نقدی می اندیشید که در دفترش موجود بود.

جنرال پیتر واسلی، فرمانده ارشد نیروهای ویژه امریکایی و ناتو در افغانستان با طرح اعلام حکومت نظامی مخالفت کرد.

درست ترین سخن علی زی همین است. 

علی زی دوست دارد دوباره مذاکرات را با طالبان آغاز کند. او صفایی می دهد که برگردد. عنقریب همه آنانی که جمهوری را تحویل امارت تروریستی دادند همه بر می گردند.  بر می گردند که بین شورای انقره و طالبان اعتماد سازی کنند.

جنگ هندوکش ها همه محاسبه ها را اخلال کرده

 او می‌افزاید: «اگر مذاکره نتیجه ندهد، قطعاً جنگ داخلی رخ خواهد داد.

جنگ داخلی هم اکنون درجریان است. او خبر ها را نمی شنود؟ ساعت ها از بیکاری در لاگر، درصفحه سکرین موبایل خود مشغول است. از جنگ خبر ندارد؟

کرزی در آن روز با همه مسوولان حاضر در صحنه صحبت کرده بود.

به گزارش افسرحاضر دروزارت دفاع ملی، بعد از فرار ناگهانی اشرف غنی، طالبان درآستانۀ ورود به پایتخت بودند؛ مشاجرۀ سختی بین چهار جنرال و استرجنرال در ساختمان وزارت دفاع درجریان بود. این چهارنفر عبارت بودند از: 

استرجنرال بسم الله محمدی

دگرجنرال علی زی لوی درستیز

دگر جنرال سمیع سادات

دگر جنرال تاج محمد جاهد و شماری از میانه پایه های وزارت.

افسروزارت دفاع: دگرجنرال سمیع سادات به این نظر بود که دربرابر دشمن از هرگونه ظرفیت عملیاتی و تجهیزاتی بهره مند هستیم و باید از پایتخت دفاع کنیم.

بسم الله محمدی وزیردفاع چنین جواب می داد: گپ از گپ تیر است؛ دفاع مشکلی را حل نمی کند... بهتراست صحنه را ترک کنیم!

دگرجنرال علی زی تابع نظرقاطعانۀ سمیع سادات بود و می گفت: نباید بگذاریم مردم کابل به چنگ دشمن بیفتند. ما می توانیم بجنگیم.

دگرجنرال تاج محمد جاهد بچه خواندۀ رولا غنی پرت وپلا هایی می گفت که سرجمع گپ هایش، تکرارخزعبلات  بسم الله بود. او با صورت سفید شده پا به پا می کرد که زود تر از آن جا خارج شوند.

سرانجام مباحثه به مناقشه تبدیل می شود. سمیع سادات به جنرال پشقل با خشم وعتاب می گوید که تو چطور مردم را رها کرده جانت را می کشی درحالی که تجهیزات کلیدی دراختیار ماست و ما دشمن را بارها تارومار کرده ایم. رنگ از صورت بسم الله پریده بود و طرف پسرش عنایت پیوسته نگاه می کرد. 

وقتی درمخابره صدا شد که طالبان داخل شدند، جنرال سمیع سادات با غضب به سوی جنرال پشقل حمله ورشد و با دستان خودش فرم و نشان عسکری را از روی شانه هایش کند و سیلی سختی به صورت جنرال پشقل کوبید. جنرال علی زی مداخله کرده و خلاصه آخرین مجلس نظامیان بدین شکل برهم خورده و جنرال پشقل، به سرعت لباس عوض می کند و حتی با چپلک به طرف میدان هوایی می دود و جاهد به دنبالش!

جنرال سمیع و علی زی درنهایت سرخورده گی راهی برای خروج می یابند و صحنه را ترک می گویند.

افسرراوی درپایان چنین می گوید: بسم الله و جاهد به سرعت داخل هواپیمای امارات شدند، اما تا پسرش عنایت با سه بکس پر از اسکناس های افغانی خودش را به میدان هوایی برساند، با ممانعت دسته جات تازه رسیدۀ طالبان مواجه شده و او را ایستاده می کنند. وقتی بکس های پول را می بینند به او می گویند که این ها را کجا می بری؟

با مشت ولگد به جانش می افتند؛

 اما نمی فهمند که او پسروزیردفاع مملکت بوده 

که در واپسین دقایق فرار، به اشارۀ پدرش باقی ماندۀ پول های اپراتیفی وزارت دفاع را صاحب شده

 و با خودش حمل می کرد که به پدرش خود را برساند. طالبان بکس های پول را می گیرند و او را با مشت و لگد از خود می رانند. 

دو ساعت بعد، بسم الله و جاهد به فرودگاه دوبی از طیاره پیاده می شوند!

 

برمی گردیم به ادعای عصمت الله علی زی:

تلفن کرزی – عبدالقیوم ذاکر درخانه کرزی بوده درآن لحظه – چی می کرده؟

قیوم ذاکر از فرماندهان نزدیک به سپاه قدس ایران در غرب است. شبکه حقانی او را از صلاحیت انداخته. خانه اش مدتی پیش تلاشی شد. 

او درآن ساعاتی که غنی گریخت در خانه کرزی چی می کرد؟

کرزی به اشاره ایران و انتقال پیام به وسیله قیوم ذاکر حاضر شده بود که قدرت را در دست گیرد.

شبکه حقانی ازین موضوع آگاه است.

اما از غنی تا معاونش، جنرال های پروتوکولی و بسم الله محمدی و علی زی همه گریخته بودند.

حالا فهمیده می شود که شبکه حقانی چرا به کرزی اجازه خروج نمیدهد. 

علی زی به خاطری شاید با کرزی مخالفت کرده باشد که خود وزیر دفاع در گریز بود و زود تر از علی زی گریخت.

علی زی قصد دارد به کابل بر گردد.

مصاحبه اش به خاطر همین مساله و داغدار کردن بیشتر موقف کرزی است. بین او و شبکه حقانی از چندی به این سو پیام هایی مبادله شده است.

پاکستان و انگلیس به اشاره امریکا اجازه نمی دهند که کرزی مثل عبدالله از نظارت خانه خارج شود.

کرزی، همین اکنون در نظرروسیه و ایران و هند، بدیل شبکه حقانی است. خاصتا درشرایطی که جبهه جنگ در هندوکش ها، کش و فش تبلیغاتی فتوحات طالبان را همراه با قطعات انتحاری شان بی اعتبار کرده است.