در طول تاریخ، پدیده خشونت های جنسی، قتل های ناموسی و خودکشیهای زنان همواره در جوامع سنتی و مردسالارانه به شکل پنهان و مخفی نگه داشته شده است.
اما در شرایطی که دولت ها و رژیم های سرکوبگر، این جنایات را نه تنها تسهیل می کنند بلکه آنها را از دید عموم و رسانه ها مخفی می دارند، افشای حقیقت و آشکارسازی ابعاد این بحران، به چالشی بزرگ تبدیل می شود.
در افغانستان، به ویژه پس از قدرت گیری مجدد طالبان، این پدیده ها نه تنها شدت یافته اند بلکه به دلیل سیاست های سرکوبگرانه، اطلاع رسانی درباره آنها به شدت محدود و سانسور شده است. این مقاله بر روی جنبه های افشای پنهانکاری این جنایات تمرکز می کند و نشان می دهد چگونه رژیم های عقبگرا، با هدف حفظ مشروعیت و نظارت اجتماعی، این فجایع را در تاریکی نگاه می دارند.
در حکومت های استبدادی و رژیم های سرکوبگر، نظارت کامل بر اطلاعات و رسانه ها یکی از ابزارهای اصلی برای حفظ قدرت است. در افغانستانِ بدون آزادی مدنی، کنترول اطلاعات بخشی از سیاست های سرکوبگرانه رژیم حاکم است. هم اکنون، چیزی به عنوان رسانه های مستقل و فعالان حقوق بشر که زمانی در معرض تهدید، فشار، تهدید به مرگ و حتی ترور قرار داشتند، وجود ندارد. بنابراین، گزارش های مربوط به قتل های ناموسی و خشونت های جنسی همه در مخفی نگه داشته می شوند. رسانه های مستقل، سازمان های حقوق بشری و فعالان مدنی در چند دهه اخیر تلاش کرده اند تا این فجایع را در قالب گزارش های مخفی، مستندات و اطلاع رسانی های غیررسمی فاش سازند، اما این فعالیت ها با موانع عدیده ای روبرو هستند. بسیاری از فعالان حقوق بشر، خبرنگاران و وکلای مدافع حقوق زنان در اثر فشارهای سیاسی مجبور به سکوت یا مهاجرت شده اند. حذف و مخفی سازی مدارک از شیوه های معمول است. مستندات، تصاویر، ویدیوها و شهادت قربانیان در بسیاری موارد، پیش از انتشار، نابود می شوند یا در خفا نگه داشته می شوند.
شبکه های مخفی اطلاع رسانی غیررسمی فعالان از طریق گروه های وتس اپ، فیسبوک و تلگرام، سعی در انتقال خبرهای محرمانه و افشای جنایات دارند، اما این فعالیت ها نیز در معرض خطر شدید هستند.
به عنوان نمونه، در گزارش های بین المللی، مواردی مانند قتل دختر ۱۳ساله در ولسوالی نهرین هرات، که به دلیل مخالفت خانواده اش با ازدواج اجباری، توسط پدر و برادرانش به قتل رسید، در داخل کشور به شدت پنهان ماند.
حتی در مواردی، خانواده ها پس از وقوع جنایت، جنازه قربانی را مخفی می کنند یا در اماکن مخفی دفن می نمایند تا خبر به بیرون درز نکند. مثلا، در یک قریه در ولایت بادغیس، خانواده ای دختر خود را پس از قتل به دلیل رابطه خارج از ازدواج، در یکی از مخفیترین اماکن دفن کردند.
یک آمار منتشر شده در تاریخ ۲۶نومبر ۲۰۲۲حاکی است که در یازده ماه گذشته، حدود ۲۱۴زن در افغانستان به قتل رسیده اند. البته، این آمار تنها شامل مواردی است که رسانه ها به ثبت رسانده اند و احتمال دارد شمار واقعی آن بسیار بالاتر باشد.
افزون بر قتل های مرموز و ناموسی، تعداد زیادی از زنان و دختران به دلیل خشونت های خانگی، تجاوز، فرار از منزل و کاهش فرصت های اقتصادی، خودکشی کرده اند. گزارش ها هرچند انگیزه و عوامل آنها هنوز به طور کامل بررسی نشده است، نشان می دهد که در این مدت، ۳۲مورد خودکشی زنان و دختران ثبت شده است. اما نکته قابل توجه در این گزارش، افزایش موارد قتل های مرموز است؛ برای مثال، در تنها سه روز، چهار قتل رسانه ای شده بود، از جمله تیرباران یک زن در قریه فریش، قتل همسر یک طالبانی در فاریاب، قتل همسر مهرالله در سرپُل و قتل یک برادر. این نمونه ها، نشانگر وخامت وضعیت امنیتی و حقوقی زنان در زیر سلطه طالبان است؛ وضعیتی که در آن، عاملان قتل ها غالباً شناسایی نمی شوند و فرهنگ انتقامجویی و خشونت های خانوادگی به شدت در آن دخیل است.
بدون شک، یکی از عمده ترین دلایل این بحران، ساختارهای فرهنگی و سنتی است که بر مردسالاری، ناموس پرستی و قبیله گرایی استوار است. بدیهی است که در برخی جوامع سنتی افغانستان، مفهوم «ناموس» به عنوان مالکیت مرد بر زنان خانواده تعریف می شود و هرگونه رفتار زنان که به نظر مردان خلاف عفت یا آبروی خانواده باشد، بهانه ای برای قتل محسوب می گردد. این فرهنگ، بر اساس نگرش های مردسالارانه، زنان را مالکیت مردان می داند و کوچکترین تخطی از هنجارهای سنتی، مرگ زنان را توجیه می کند.
در نظام های حقوقی افغانستان، هیچ گاه تعریف مشخصی از قتل های ناموسی وجود نداشته است و مجازات های تعیین شده در قانون جزا، پاسخگوی این نوع جرایم نبوده اند. بسیاری از قتل ها و خشونت ها در قالب «عدالت شخصی» و «عفو قبلی» حل و فصل می شوند، به ویژه در مناطق روستایی و قبیلوی که نهادهای قضایی کمتر دسترسی دارند. در این مناطق، بزرگان قبیله و ملاها نقش قاضی و مجری عدالت را ایفا می کنند و مجرمان به صورت غیررسمی و فرهنگی مجازات می شوند، که اغلب منجر به سکوت و سرپوش گذاشتن بر این جنایات میگردد.
در این میان نظام حاکم طالبان، به عنوان نماد اصلی مردسالاری و تعصبات فرهنگی، نقش مهمی در تشدید خشونت های جنسیتی دارد. این گروه با حذف آموزش دختران، ممنوعیت فعالیت های زنان در فضای عمومی و نادیده گرفتن حقوق انسانی آنان، شرایطی فراهم کرده است که زنان در معرض انواع خشونت ها و قتل های ناموسی قرار گیرند. بر اساس گزارش ها، طالبان در گذشته و حال، قتل های ناموسی را توجیه و رسمیت بخشیده اند؛ نمونه هائی مانند قتل های فجیع، از جمله سنگسار و تیرباران زنان به بهانه های مختلف، نمونههائی از سیاست های ضد زن این رژیم است.
یکی از عوامل قتل های ناموسی و خشونت های خانوادگی، فقر و بیکاری است. زنان و دختران در خانواده های فقیر، بیشتر در معرض سوءاستفاده، تجاوز و خشونت قرار دارند، زیرا نبود فرصت های اقتصادی و آموزش، محدودیت های حقوقی و نبود حمایت ها، برخی زنان را به سمت روابط ناسالم و خطرناک سوق می دهد. همچنین، حضور افراد مسلح، به ویژه در مناطق دورافتاده، فضای بی قانونی و خشونت را تشدید کرده است، و در بسیاری موارد، قتل ها و تجاوزهای جنسی در نتیجه بیثباتی ها رخ می دهد.
همین سان، بیشتر جرایم جنسی و قتل های ناموسی، بنابر نبود یا ضعف نظام های قانونی، پنهان می مانند. این نهادها حتی در صورت وجود، به دلیل نفوذ فرهنگ قبیله گرایی، سنت های ناپسند، مداخلات متنفذان محلی و تفنگداران رژیم، توان پاسخگویی و مجازات عاملان این جنایات را ندارند. در نتیجه، عاملان بدون مجازات می مانند و فرهنگ خشونت و انتقامجویی در جامعه نهادینه می شود.
سانسور، ترس و ناتوانی در اطلاع رسانی آزاد که از ویژگی های شیوه استبدادی رژیم است، مانعی در برابر آگاهی بخشی و حساس سازی جامعه نسبت به قتل های ناموسی و خشونت های جنسی است. از این رو، بسیاری از موارد این جنایات در خفا و به صورت مخفیانه رخ می دهد.
بنابراین، قتل های ناموسی و خودکشی های زنان، نه تنها به عنوان جنایات فردی بلکه به عنوان پدیدههائی ساختاری و فرهنگی، جامعه را درگیر بحران هائی عمیق کرده است که زخم های آن برای سال ها در روان جامعه باقی می ماند. این فجایع، خانواده ها را دچار احساس ناامیدی، ترس و عقده های روانی می کند و نسل های بعدی را تحت تأثیر قرار می دهد. خانواده های قربانی، درگیر احساس حقارت و ننگ می شوند و این موضوع، چرخه خشونت را در سطح جامعه تکرار می کند.
در فرهنگ های سنتی و قبیلوی افغانستان، خانواده ها به دلایل ترس، شرم و حفظ آبرو، از افشای قتل ها و خشونت ها امتناع می کنند. بسیاری از خانواده ها، به دلیل وابستگی های فرهنگی و نگرانی های اقتصادی، پس از قتل زن یا دختر، جنازه را مخفی می کنند یا در مکان های مخفی دفن می نمایند تا خبر به بیرون نرسد.
این موضوع عمدتاً باعث می شود بسیاری از جنایات در تاریکی باقی بمانند و در نتیجه، آمار واقعی خشونت های جنسی و ناموسی به صورت رسمی اعلام نشود.
نهادهای امنیتی و قضایی رژیم نیز به حمایت از عاملان خشونت های جنسی و قتل های ناموسی می پردازند. دخالت ملاها و روحانیون، در بسیاری موارد، با توجیه های دینی، این جنایات را مشروع یا قابل توجیه اعلام می کنند و در مخفی نگه داشتن آنها سعی می کنند.
نظارت شدید بر نهادهای قضایی و نهادهای عدلی، تحت تأثیر فرهنگ قبیلوی و سیاست های مذهبی، اغلب از بررسی مستقل و آزادانه دوسیه خشونت های جنسی و قتل های ناموسی امتناع می ورزند و حتی در مواردی، عاملان را حمایت می کنند.
بدیهی است که مخفی سازی جنایات، نه تنها باعث تداوم خشونت ها و جنایات می شود، بلکه جامعه نیز چون نمی داند چه جنایاتی در جریان است، قادر به مقابله با آن نیست. این وضعیت، زمینه ساز ادامه چرخه خشونت، بی عدالتی و نقض حقوق بشر است که از سال ها پیش ادامه دارد.
در واقع، زمانی که رژیم های سرکوبگر جنایات جنسی و قتل های ناموسی را در پشت پرده های فرهنگی و سیاسی پنهان می کنند، افشای حقیقت تنها راه نجات است. رسانه های برونمرزی، فعالان حقوق بشر و خانواده های قربانیان در مواجهه با موانع فرهنگی، امنیتی و حقوقی باید با جرأت و همت تلاش کنند تا زوایای تاریک این پدیده ها را روشن سازند. تنها در این صورت میتوان از تداوم این فجایع جلوگیری کرد و آینده ای عادلانه و انسانی برای زنان و دختران افغانستان رقم زد. در این راه، افشاگری، مقاومت و همبستگی ملی و بین المللی نقش محوری ایفا می کنند و نشان می دهند که حقیقت، کلید قدرت تغییر و عدالت است.
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Normale Tabelle"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman",serif;} احمد آریا