افغانستان، قرن 21، فناوری اطلاعات
احمد (محمدزاده فائق)
دوستان نهایت گرامی لطف نموده مقاله را تا انتها مطالعه فرمایید همچنین از نظرات خویش ما را محروم نسازید.در صورت تمایل با دوستان خویش به اشتراک بگذارید باشد تا خدمتی به افغانستان نماییم.
از دیر زمانی که انسان این موجود ناطق با شعور به برتری خود در میان دیگر مخلوقات پی برد نیاز به برقراری ارتباطی متفکرانه با ما حول خود را در نهادش احساس کرد.
که از همان ابتدا توانست این احساس را با روشهای بدوی همچون ایما و اشاره ، تکلم،نقاشی های درون غارهای سنگی و سنگ نبشته ها جان ببخشد.
اگر از عصر حجر کمی اینسوتر بیاییم خواهیم دید که با گذشت زمان انسانها درک می کردند که این انتقال اطلاعات باید سریعتر و جامعتر صورت گیرد که برای انجام این مهم در گوشه و کنار دنیا روش های مختلف و بس زیبا نیز برای خود ابداع کردند که از آن جمله میتوان سرخپوستان آمریکای جنوبی را نام گرفت که توسط دود با یکدیگر تبادل اطلاعات میکردند و یا در این گوشه ی دنیا سربازان هخامشیان توسط روشن کردن آتش شبانه بر فراز برج و باروهای دیدبانی خود اطلاعات را انتقال میدادند.یا حتی میتوان از چاپارها و کبوترهای نامه بر یونان باستان نام آور شد که در آن برهه از تاریخ این وظیفه را بر دوش میکشیدند.
با پا گذاشتن انسان در عرصه تکنولوژی وثبت اختراعاتی همچو تلگراف ،تلفن، رادیو وتلویزیون صفحه ی زرینی در تاریخ انتقال اطلاعات و تبادل افکار باز شد.گرچه بشریت از این اختراعات خود احساس رضایت و شعف میکرد ولی هنوز به تکامل و اغناء می اندیشید. با ظهور پدیده ای به نام اینترنت در اواخر قرن 20 دیگر انسان تقریباً به اغناء رسیده بود و بیش از پیش به خود مباهات میکرد.گرچه این پدیده ی نوظهور برای بسیاری از جوامع ناشناخته بود ولی هرچه بود و هست، توانست در میان ملل مختلف برای خود جا باز کند و تا حدی در مدت زمان کوتاهی برای بعضی از این ملل جزء لاینفک زندگی روزمره آنها شود.
از آنجا که افغانستان پس از فروپاشی نظام طالبان به یک ثبات سیاسی نسبی در سال 2000 میلادی دست پیدا کرد بر آن شد تا از این قافله عقب نماند و با تلاشهایی در سال 2001 توانست هر چند محدود، راه را برای ورود اینترنت در این کشور باز کند تا تعدادی از ارگانهای دولتی و نهادهای بین المللی از زمره اولین کاربران نت در افغانستان به شمار آیند.گرچه در سالهای بعدی این راه برای عموم هموارتر گردید ولی نبود ارتباط سراسری در سطح کشور ،سرعت پایین اینترنت و نرخ بالاتر از متوسط قیمت جهانی از جمله معضلاتی بود که افغانها با ان دست و پنجه نرم میکردند که تا اکنون نیز این جریان ادامه دارد.
بنا بر آمار موجود و ارائه شده از سوی وزارت مخابرات و تکنولوژی معلوماتی تا اکنون بالغ بر 1.5 میلیارد دلار جهت بهبود و ارتقاء سیستم مخابراتی و اینترنتی افغانستان هزینه گردیده است که این میزان از سرمایه گذاری خود نشانگر رشد چشمگیر پیشرفت انتقال اطلاعات در افغانستان میباشد.
گرچه آمار دقیقی از کاربران اینترنت در افغانستان موجود نمی باشد ولی باز هم با آماری از 500000 تا 2000000 کاربر از منابع معتبر و غیر معتبر بر می خوریم. به عنوان مثال طبق آمار موسسه ی internet world stats در جون 2010 افغانستان 1000000 کاربر اینترنت را در سطح جهان به خود اختصاص داده است، به عبارتی 3.4% جمیعت مقیم این کشور را در برگرفته است که از این میزان کاربر 52980 نفر در سایت اجتماعی فیس بوک به ثبت رسیده اند واین رقم در سال 2011 سیری صعودی را طی کرده و خود را به عدد 165120رسانیده است.
ولی اگر نظری اجمالی و گذرا بر نرخ سواد طبق تحقیق و آمار تخمینی سازمان علمی ،فرهنگی ،آموزشی سازمان ملل (یونسکو) و اداره ی اسکان بشری این سازمان بیاندازیم درخواهیم یافت که آمار 2000000 نتنها آماری نادرست بلکه آماری آمیخته با اغراق می باشد.
بنا به گزارش سالانه ی این سازمان (سال 2010) 26% از افغانهای بالای 15 سال تنها سواد خواندن و نوشتن داشتند. حال ببینیم به چه میزان از جمیعت قریب به 27 میلیونی افغانستان بالای 15 سال سن دارند.چیزی بالغ بر 55% از افغانها، بالای 15 سال ،سن دارند که بعد از محاسبه عدد 14.85 میلیون نفر افراد بالای 15 سال خواهیم داشت که از این میزان تنها 3.8 میلیون دارای سواد خواندن و نوشتن هستند.با حسابی سر انگشتی خواهیم فهمید عدد 2000000 کاربر در افغانستان و یا حتی 1000000 کاربر عددی نادرست خواهد بود.زیرا تمامی این افراد با سواد با زبان انگلیسی که رکن اساسی کامپوتر و اینترنت هست آشنایی کامل ندارند.
اگر کمی منصفانه تر و عاقلانه تر به قضیه نگاه کنیم درخواهیم یافت که حکایت اینترنت در افغانستان همانند حکایت پسربچه ای است که هنوز صنف(کلاس) پنجم ابتدائی را پشت سر نگذرانده است ولی ما او را به صنف لیسانس در دانشگاه برده ایم و تنها به لحاظ اینکه این پسربچه حضور فیزیکی در سر کلاسهای دانشگاه را دارد فخر میفروشیم و این خود، فریبی بیش نیست.
همچنین اگر بررسی و تحقیقی در مورد کیفیت و کمیت وب سایتهای افغانستان داشته باشیم ،جدا از اینکه وب سایتهای افغانی از لحاظ کمیتی چشمگیر نیستند بلکه با مراجعه به سایتهای معتبری همچون وزارت معارف و وزارت تحصیلات عالی که ارکان های پژوهشی و علمی این کشور را تشکیل میدهند متوجه خواهیم شد که از لحاظ کیفیتی نیز چنگی به دل نمیزنند و جز چند اعلامیه و لیست کادر پرسونلی و تشکیلاتی مطلبی علمی و یا تحقیقاتی نخواهیم یافت.در کل اگر چشم اندازی دورتر از مرزهای افغانستان داشته باشیم و به همسایه های افغانستان نگاه کنیم میبینیم آنها هم حال و روزی بهتر از افغانستان ندارند و جدا از اینکه یکی دو آبی شسته تر ازافغانستان هستند تنها تفاوت آنها را در میزان کاربران درخواهیم یافت.به صورتی که میتوان ادعا کرد اکثر کشورهای منطقه مصرف کننده ی اطلاعات هستند تا تولید کننده
همچنین اگر بخواهیم کاربران اینترنت را نیز در افغانستان را به گروههای مختلف دسته بندی کنیم به نتایج جالبی بر میخوریم. پر واضح است که عمده کاربران را قشر جوان و نوجوان تشکیل میدهند چون اين گروههای سنی به نسبت دیگر اقشار هم وقت بيشتر برای گشت وگذار در فضای مجازی اينترنت دارند و هم دیدی بازتر به مدرنیته و تکنولوژی نسبت به دیگران دارند.در این بین میانسالان نیز سهمی را ازآن خود کرده اند.
دسته ی اول که جوانان هستند را میتوان به سه بخش تقسیم کرد .
1 ـ ـجوانانی که در سالهای گذشته از دانشگاه فارغ التحصیل شده اندو فعالیتی مناسب برای خود دست و پا کرده اند و بیشتر استفاده ی اینترنت انها حول محور مسائل اداری و کاری انها می چرخد.
2 ــ جوانانی که هم اکنون در دانشکده ها مشغول ادامه تحصیل هستند و بیشتر از اینترنت برای همان موضوع آشنا برای همگان یعنی کپی برداری از آثار دیگران جهت ارائه مقاله و تحقیق استفاده میکنند
3 ــ گروه سوم نیز جوانان و نوجوانانی هستند که در آستانه ی ورود به دانشگاه به سر میبرند و بیشتر اینترنت برایشان جنبه ی تفننی و سرگرمی دارد تا جنبه ی کسب اطلاعات و آموزه های علمی گرچه هر سه این گروه ها به صورت تفریح نیز به صفحات وب سرک می کشند و با سرعت کم اینترنت وقت خود را بیشتر از حد معمول هدر میدهند و در نهایت خسته شده بدون اینکه به جایی رسیده باشند بر حسب عادت همیشگی صفحات اجتماعی خود را باز کرده و تا ساعتی چند با دوستان حقیقی یا مجازی خود به چت مینشینند که گهگاهی آثار شور و شعف را میتوان در سیمایشان مشاهده کرد و حتی گهگاهی همچو دیوانگان نا خود آگاه می خندند و یا در فکری عمیق فرو می روند و بار سنگین عشق دخترک یا پسرکی که هنوز ندیده اند را بر دوش میکشند.
اگر بیاییم قشر کنونی جوانان افغانستان را مورد مطالعه قرار بدهیم و به چندین سال قبل این جوان نگاهی بیاندازیم متوجه خواهیم شد که همین جوانی که تا 10 سال قبل باید به اجبار برقع میپوشید و یا لنگی و دستار بر سر میبست و خلاف میل درونیش ریش میگذاشت اکنون که خود را در محیطی آزاد و بدون هیچگونه قید و بند هرچند مجازی می یابد باید سر از پا نشناسد. حال اگر مشکلات کنونی همچو کمبود مراکز تفریحی،نبود امکانات ورزشی روز دنیا ، بافت سنتی جامعه ی افغانستان و عدم امنیت در بیرون از محدوده ی شهرها و حتی داخل شهرهای کوچک و بزرگ را به مسائل گذشته بیافزاییم آیا به جوان امروزی افغانستان این حق را نمی دهیم که تنها سرگرمی اش وب گردی باشد و خواسته یا نا خواسته وابسته و معتاد به اینترنت و شبکه های جمعی همچو فیس بوک ، توییتر و ... شود؟
ازبحث زیاد دور نمی شویم:
دسته ی دوم را که میانسالان تشکیل میدادند اکثراً کسانی هستند که در ادارات دولتی و غیر دولتی کار می کنند و تنها آموخته شان بنا بر جبر زمانه از اینترنت به همان میزان است که با صرف مدت زمان و انرژی بیشتر از جوانان و با زحمت یک نامه ی الکترونیک به مافوق خودشان روان سازند که در نهایت فایل پیوست را نیز فراموش میکنند. یا گهگاهی به یکی دو سایت خبری سری میزنند تا اوضاع و احوال سیاسی کشورشان را اگاه شوند.گرچه در این بین میانسالانی نیز هستند که خود هیچ اشنایی با کامپوتر و اینترنت ندارند ولی باز چون خود را به این غول چراغ جادو نیازمند میبینند دست به دامان فرزندان خود شده تا برای مدتی هرچند اندک ارتباط تصویری و صوتی ایشان را از طریق اینترنت با بستگانشان در آنسوی آبها برقرارساخته تا بتوانند با هزینه ی کمتری هم جویای احوال آنان باشند و هم گهگاهی فخر بفروشند که افغانستان هم .....
گرچه نمیتوان از آن عده میانسالان که خود را با این روند وفق داده و پا به پبای جوانان آمده اند چشم پوشی کرد حال هرچند هم اگر که اندک باشند.
باتوجه به اینکه اکنون بحث فیلترینگ در افغانستان داغ هست میتوان دریافت که بعد از طی مدت چند سال پس از ورود اینترنت به جغرافیای افغانستان هنوز که هنوز است استفاده ی اینترنت نهادینه نشده است و به احتمال قوی مدت زمانی نیاز هست تا فرهنگ استفاده ی مفید از اینترنت جا بیافتد.در نهایت به این بسنده میکنم حال که دنیا دهکده ای بیش نیست، حرکت در راستای
پیشرفتها و استفاده از تکنولوژی روز دنیا نیاز همگان است پس بیاییم بیاندیشیم چگونه باید استفاده کرد؟
ثور 1390
منابع
شبکه اطلاع رسانی افغانستان-- اداره ی اسکان بشری سازمان ملل- وزرات مخابرات و تکنالوجی افغانستان