افغان موج   

وطـن بـا دشــنۀ ظالـم چـرا شـام غـریبان است

تـو گـویی کـربـلای دیگـرِ هـردم شهیدان است

نـدارد کـودک و پـیـر وطــن آغــوش مصئونی

جـوان آواره و مأیوس و دلگیر و پریشان است

شــده بـر مـردم بیچـاره میهــن دوزخ وحـشـت

ولی بـا قـاتـلان و جـانیان ماننـد رضـوان است

زبس گرگان آدمخوار جنگ و کینه می ورزند

چوآهوگان وحشی صلح و امنیت گریزان است

درون جنگ و آتش طفـل ما مـرد کهن گـردیـد

تـو گـویی تا قـیامـت آتـش قـاتـل فـروزان است

ازان روزی کـه تخــم تفـرقـه افـتـاد در میهــن

بنای وحـدت ملی ز عمق و ریشه ویران است

نشـد خـالی یک دم از فـساد و چـور خـاک مـا

تمام هسـت و بود مینهم در دسـت دزدان است

مگـو از قهـقـۀ خیل کلاغـان، فوج کـرگس ها

فـضــای میهــن آزادگان جــای عـقـابـان است

نبـاشـد حاصلی از خیل روبـاهـان و کفـتـاران

توان ما به بـازوی سـتبر شـرجه شـیران است

حدیث زشت دجّال و شیاطین را مکن تکـرار

کتاب دل پـر از گلـواژگان لطـف یزدان است

اگـر مشت و یخن باشـد امید و یأس تا محشر

به منظور بقـاء دســت امید ما بـه دامان است

ز پـاکسـتان اگـر صد سـال آیـد ذهـن افراطی

فـروغ اعتدال آیین و فـرهنگ خراسـان است

ز بـیـداد سـعودی کعـبـۀ دل هـا شـود ویـران

تعصـب چـون وبا ویـرانگر بنیاد انسان است

ز اسـتـبداد اردوغـان نخـیـزد جـز بلا و شـرّ

چراخاموش درعالـم چراغ لطف ترکان است

ز استبداد شـیخ و طالـب و ملا گـریـزان شو

نه آزادی فقط تخدیرذهن و قتل وزندان است

وطنداران بـه دوران نـویـن انسانیت جـویـنـد

که میراث تمدن همنوای فکر و وجدان است

ز اسـتعمار امروز و کهـن میهن بـود ویران

وطن قـربانی جنگ و رقابتهای دوران است

نگـردد تـا وطـن از بـنـد افـراط و سـتم آزاد

تمام صحـن گیتی بهـر ما مانند زنـدان است

 

1/3/2016

رسول پویان

 

 

گل های کاغذی

در غـرب استرس و کلنجار ماشین است

دوستی ومهروعاطفه بردار ماشین است

پـنداشـتـم که عشق بـود چـاره سـاز درد

اما به چشم عهد و وفـا خار ماشین است

عشـق و وصال بازی طبع و مجـاز شـد

در آستین جلـوه گـران مـار ماشین است

خاموش گشته نغمۀ پر سوز و سازعشق

خِـرخِـر کنان معـرکه گیتار ماشین است

گل هـای کاغـذی که بود باب فیس بوک

پرزرق و برق پرزه وابزارماشین است

فکـر سـلـیم در تـب ســرمـایــه می تـپـد

آری طبیب و تجـربـه بیمار ماشین است

انـدیــشــۀ بـشــر نـبــود مســتـقـل دیگـر

اینجا حکیم و فلـسـفه افگار ماشین است

تبلـیغ مـد و فیـشنِ هـرلحـظـه کار روز

در تیمچـه و مغازه و بازار ماشین است

طرح حسـاب سـود وزیـان بهر عـده ای

آیین و رسم وکلچر و افکار ماشین است

سـرمـایـه دار با دغـل و حـیله و فـریـب

دزد نقـاب بـر رخ هـشـیـار ماشین است

آزادگی و هـمـت و صـدق و صفـا هـمه

در بند مکـر و حیله گرفتار ماشین است

تریاک و شـیشـه چـرس و نکـوتین مافیا

پوند و ریال و دالر و دینـار ماشین است

قتل و ترور طالب و داعـش به قـرن ما

محصول فتنه هـای زیانبار ماشین است

از سرزمین خشک عـرب عاشـقی مجو

رویشگر خشونت و اشرار ماشین است

عشـق و صفا وعاطفه را گور کرده اند

یک تکه دل فقـط به منقار ماشـین است

خشـت نخست کج زده معمـار کهنه کار

افسار دیـن در یـد خـونبار ماشین است

جنگ و جـدال بهـر فـروش سلاح بـود

یـا از بـرای نفـت بـه انبار ماشین است

عقـل و هنر و دیـن و خـدا را فروختند

وجـدان خفته حس عزادار ماشین است

در قرن بیست و یک اگرخوب بنگری

هرکس بگونه ای هـوادار ماشین است

دیگر مجو ز سـینۀ ماشین شـور عشق

اینجا ربات زنـده سـزاوار ماشین است

در سـوگ عشق ناله و فریاد سـر کنید

دل های پاک خسته زگفتارماشین است

24/8/2014

رسول پویان