افغان موج   
گرگی میان گله رها شد چه می کنی
دستت ز دست دوست جدا شد چه می کنی؟
وقتی کلید خانه دهد پاسبان به دزد
غارتگری به میل و رضا شد چه می کنی؟
خفاش گر تلاوت خورشید سر دهد
کرگس اگر به جای هما شد چه می کنی؟
گر قامتِ مقدسِ دلدادگان شکست
قتل و قتال عشق روا شد چه می کنی؟
خونت اگر حلال شمردند و ریختند
آتش زدند و عشق فنا شد چه می کنی؟
در قالب کبوتر اگر جغد جا گرفت
فرضاً اگر فرشته بلا شد چه می کنی؟
بگشای لب که دل ز جفا پاره پاره شد
شیطان اگر به جای خدا شد چه می کنی؟
 
راحله یار