افغان موج   

عشق اگر از دل برآیـد زندگی در کار نیست
مهر اگر خامـوش گـردد حـرکت اقمار نیست
لحظه یی باعشق وشادی بهترازعمری به غم
عمـر طـولانی بـرای عـاشـقـان معیـار نیست

گـر عـزیـز و مهـربـانی تیر مـژگان می زنـد
دادن جان بر نگاه و غمـزه یی دشـوار نیست
ساز دل در بزم عشق و دوستی سُر می شود
پـاره تــاران را نــوا در کاســۀ دوتـار نیست
عـشــق نـیــرو بـر زبــان دل مهـیـّا می کـنـد
بی محبـت جـذبـه یی در واژه و گفتار نیست
عندلیب از رنگ و بوی گل شود مست سخن
ورنه شوق وجلوه یی در اخم نیش خارنیست
بر در خـم خـانـۀ خالی چـه می گـردی عبث
سـاقی دلکش بـه هر میخانه و هر بار نیست
اضطراب و ترس دل ها را پریشـان می کند
بی تعادل راه بـر ذهـن و عمل هموار نیست
عشق و احساس محبت مرهم دل های ریش
با چـونـین نیـروی بی پایان دل افگار نیست
عالـم دیـوانگی در عـشق می گـردد غـریـق
ایـن تکاپـو در جهــان مـردم هـشـیـار نیست
سـوزعشق ودردهجران را دوا بیهوده است
هـر دوا شــایـســتـۀ درد دل بـیـــمـار نیست
عشق را از قـدرت و قصر طلا کاری مجو
در جهــان دل هــوای دالـر و دیـنـار نیست
جـان و دل گردد فـدای خـاک پـای دوسـتی
عاشقی جز دادن زور و زر ودستار نیست
گوهـر عـشق و محبت زیـربنای عالم است
دشـمنی و کـیـنـه و جـنگ فـلاکـتبار نیست
آنچه ازعشق و وفا و مهربانی دردل است
آن همه شـایـد بـه قلب بی قـرار یار نیست

رسول پویان
14/7/2019