نورمحمد غفوري
د افغانستان په اوسنیو شرایطو کې د دموکراسۍ پراختیا او د دموکراتیکو ظرفیتونو ارتقأ ته خورا زیاته اړتیا ده.لا تر اوسه په هیواد کې ډیر هغه کسان او سازمانونه چې ځانونه تر نورو زیات دموکرات بولی او د دموکراسۍ دعواکوی،د علمي مقیاسونو پر تله د نظري لحاظه نیمګړتياوې لري او عمل یېله مدرنو دموکراتیکو اصولو سره جوړنه دی.ځینې سیاسی ګوندونه هم چې ځانونه دموکرات بولي، په واقعیتکې د شلمې پیړۍ د پخوانیو غیر دموکراتیکو، توتالیتار او اوتوریتار نظرونو تر اغیزې لاندې دی او په عملي فعالیت یې منفی اغیزه لري.
رسول پویان
بـا ریـا از حـــق آزادی انــســان دم زنند
در عمل سنگ سـتم بر جام دل پیهم زنند
جنگ دین و مذهب و اقوام را دامن زنند
بـر ســـر امـنـیـت و آرامـش مـا بـم زنند
260- Zabi Mujahid ذبیح مجاهد Shafie
ارسالی : سلیمان مبیر نوری
محمد عالم افتخار
مقاله «اسلام و پارسیان!» به قلم محترم احمد ذکی "موسی" و نوشتار «آیا داعش و طالب متفاوت اند؟» از خامه محترم اکرم اندیشمند نمونه هایی از جریان اندیشوری امید بخشی است که علی الرغم اعتیاد ها و وابستگی های ایدئولوژیک بنابر جبر های عینی و ذهنی متعدد و متکثر در میان جامعه و مردم ما به طرف بالنده گی و احتمالاً جهنده گی می رود.
محترم احمد ذکی “موسی”که معمولاً آثاری از متفکران معین قسماً نو اندیش اسلامی را برگردان نموده و به نشر میرساند؛ این بار خود دست به نگارش زده و به یکی از اساسی ترین مسایل زمان ما و جهان ما در حدود بینش خویش؛ تماس پرتوان و دلچسپی گرفته است.(1)
لطفا به این نکات حکمی بر گرفته از مقاله ایشان دقت نمائید:
ـ هنگامی که نور اسلام بر جزیرۀ عرب تابید، وادی مکه را که در جهل و تاریکی کامل به سر می برد با نور تابناکش روشن کرد.
مدرسه فمینیستی: رشد جنبش زنان عرب را می توان به پیشگامان این جنبش نسبت داد. زنان پیشگامی که برای نخستین بار، موقعیت فرودست شان را در جامعه درک کردند و به این امر پی بردند که چنین موقعیتی، لزوماً، سرنوشت الهی و مقدّر آن ها نیست. ظهور جنبش های این زنان پیشرو، همزمان با جنبش های اصلاح طلبانه ای بود که برای اولین بار در پایان قرن نوزدهم در سرزمین های عربی فرا رویید.
با این وجود، بررسی و ارزیابی تاریخ جنبش زنان عرب، دربردارنده ی سه مرحله ی تکمیلی است که هر یک از این سه مرحله، رابطه ی نزدیکی با یکدیگر دارند. هریک از این مراحل، نشانگر دلایل زنان برای ایجاد جنبشی جهت توانمندکردن آنان و مطالبه ی حقوق کاملشان در جامعه است. مرحله ی اول، با تجربه ی ناخوشایند امپریالیسم و تأثیر آن بر «زنان»، «خانواده» و «خانواده های گسترده» گره خورده است. مرحله ی دوم، در رابطه با ایجاد یک دولت-ملتِ پس از استقلال و تنش های ناشی از ماهیت و مفهوم این فرایند و طرف های درگیر در آن است. سومین مرحله، به ظهور بینش های جدید زنان مربوط است که موضع قدرت چنین بینش هایی تعمیم و گسترش بدن زنانه بوده و ناشی از حمایتِ گفتمان های بین المللی از آزادی، توانمندسازی و یکپارچه سازی زنان است.