افغان موج   

ملالی جویا و طویلۀ حیوانات

« در پارلمانی که به یک نمایندۀ زن افغان فاحشه خطاب شود و برایش بگویند که ترا بی سیرت خواهیم کرد. شما بگوید از طویله حیوانات چه برتری خواهد داشت؟ من به حیث یک زن به خداوندی که مرا و برادرم را آفریده سوگند میخورم که طویلۀ حیوانات بر چنین پارلمانی شرف دارد. من از ملالی جویا نمی خواهم دفاع کنم من از زن رنجدیده افغان دفاع میکنم که اگر زبان باز کند باید این پیشوایان و ارکان دین او را خوار شمرده و تهدید به تجاوز کنند. از برای خدا در کدام قانون اسلام، مسیحیت، بودایی ویا ادیان دیگر جور می آید که به یک زن بخاطر بیان عقیده اش تهدید به تجاوز جنسی شود و یا شخصیت  و جنسیت او به افتضاح کشیده شود؟ آری وکیل پارلمانی که خودش را به ملالی جویا حواله میکند صد مرتبه از خر، گاو، وسگ بدتر است.  وکیلی که به ملالی و حقوق بشرنا دانسته مرگ میفرسد هزار بار یک گربه شرف دارد.»:  این گفتۀ و نظر یک زن  افغان  است. که به تاریخ 25 می 2007 در سایت آریانا در بخش نظرات درمورد خانم جویا نشر شده است. ما هم با تایید همین نظریه میگوییم:  در پارلمانی که برای یک  نمایندۀ زن  پارلمان فاحشه خطاب و  التیماتوم برای بی سیرت کردن وی صادر شود. این پارلمان بنا برآن  از طویلۀ حیوانات  برتری نخواهد داشت. تقریبا از تاریخ برگذاری جرگۀ بزرگ اقوام و ملیت های کشور شعار های دور از کرامت انسانی علیه ملالی جویا شروع شد و چنانکه فیلم های مستند نشان میدهد. رییس جرگه بزرگ ملالی جویا را یک طفل و یک آدم بدون اندیشه خطاب میکند سیاف او را کمونست و مربوط سازمان راوا  معرفی میکند و این درحالی است که خودش هر نوع عضویت را درین سازمان رد میکند . او را نمی گذارند به صحبت خود ادامه دهد. مکروفون اش را قطع نموده و صدایش را خفه میکنند. در جریان رایگیری های پارلمان به ملالی جویا حرف های دور از کرامت انسانی حواله و از دهن  جنگسالاران شعار مرگ بر ملالی جویا و مرگ بر حقوق بشر داده میشود.

 تو ای افغان ایکه به ناموس و ننگ خویش  مینازی. اگر کسی خود را به ناموس ات حواله کند و انگاه سایه وار او را تعقیب کند. در صدد کشتن او باشد. چه میکنی؟ آیا جای دارد که برای حفظ حقوق انسانی یک زن و آن هم زنی که حیات اش را بی دریغ به مردم پای برهنه و ستمدیده اش وقف میکند،  پشتیبان اش باشیم یا نه؟ و حد اقل بگویم واقعیت اینست که در پارلمان ما متأسفانه تعدادی آدم خیلی پاینتر از خرها، گوها و سگها هم جای گرفته اند.

مسئله خانم جویا یک  سابقۀ کهنه دارد. اصولنا نمیشود یکباره روی این مسئله به صحنه سازی متوسل شد. نمی شود یکباره انگشت رد و یا تایید گذاشت. باید جریان مبارزات خانم جویا را از جرگۀ بزرگ تا حال مد نظر گرفت. ملالی جویا در طول اضافه سه سال مبارزات اش علیه غداران، جنگسالاران، قاچاقبران مواد مخدره و نوکران ایران، پاکستان، دیگر کارد را به استخوان آنان رسانده است. دیگر قانونی، سیاف، محقق، چکری، ربانی، گلابزوی، علومی، و اگر به همین ترتیب حساب کنیم غیر از چند نفر انگشت شمار خواب را بر همه حرام ساخته و زنده گی را هزار مرتبه از مرگ برای ایشان بدتر ساخته است. جالب است که جهادی ها ملالی جویا را هر طوریکه خواسته باشند ترسیم و قضاوت میکنند و هرگز بیاد ندارند که آنان خود چه کرده بودند و چه میکنند.

بگذار جهادی های بی فرهنگ روحیۀ مرد و زن این آب و خاک را زیر تأثیر درآورند. بگذار آخرین دستپاچه گی خود را ازین گونه وضیعت ها بروز بدهند. واقعیت جای خود را باز میکند. مرگ جنایتکاران نزدیک است.