افغان موج   
میراثی که دولت آمریکا بعد از سالها اشغال افغانستان برای مردم آن به‌جای گذاشته است، دو شاخص عمده و اصلی دارد: اول، فقرزدگی عمومی در سراسر این کشور و دوم، همگام و همراه آن ناامنی با شاخص فراگیری ترور و تروریسم.

 

اغلب گزارش‌های خبری و سیاسی ـ اجتماعی از افغانستان بعد از چندین ماه از استقرار طالبان در کابل، بر مدار دو فاجعه، فقرزدگی عمومی در سراسر افغانستان و عملیات تروریستی در شهرها و ولایت‌های این کشور می‌چرخد. طالبان در حالی‌که خود را با استقرار در «ارگ حکومتی» کابل، دولت افغانستان می‌خواند، هنوز به‌طور رسمی از سوی هیچ کشور و دولتی به رسمیت شناخته نشده است. از عجایب روز و روزگار ما هم این است که اغلب دولت‌ها، به‌طور غیررسمی یا رسمی پذیرای سران طالبان در کشورشان هستند و حتی در سطح وزرای خارجه با آنها جلسات رسمی برقرار می‌کنند!

ماه مبارک رمضان امسال بر مردم افغانستان بسیار سخت و فاجعه‌بار گذشت. از یک‌طرف فقرزدگی تهیه حداقل معیشت را برای عموم مردم بسیار مشکل کرده است و از سوی موج ترور و کشتار آن‌هم در مساجد و اماکن آموزشی کودکان و نوجوانان و دانشجویان این کشور، رمضان فاجعه‌بار را در همسایگی ما و در کشور مسلمان افغانستان رقم زد. در عملیات تروریستی اخیر که «جمعه خونین افغانستان» نام گرفت، بیش از ۱۵۰ نفر کشته شدند و آمار مجروحین نیز بالاتر از یکصد نفر گزارش شده است.

گزارشگر «نیویورک‌تایمز» در حالی‌که خبر داد گروه خودخوانده «داعش خراسان» مسئولیت حملات اخیر در افغانستان را به عهده گرفته است، می‌نویسد: «… هفته‌ای که گذشت هفته‌ای خونبار در افغانستان بود. حملات پیاپی تروریستی موجب ترس و وحشت در میان شهروندان افغانستان در نقاط مختلف این کشور شده است. حمله به مسجد و «خانقاه مولوی‌‌سکندر» که نزدیک تاجیکستان قرار گرفته، چهارمین حمله ظرف چهار روز اخیر است» بعد از این حملات، طالبان در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که یک عضو ارشد گروه داعش را در ولایت بلخ بازداشت کرده است. سخنگوی طالبان در این ارتباط گفت: «فرد دستگیر شده عبدالحمید سنگربار، والی پیشین و مسئول سازماندهی حمله‌های گروه داعش در بلخ بوده است و طالبان از ماهها پیش این عضو داعش را دنبال می‌کرده تا آنکه در پی یک عملیات ویژه او را دستگیر کرده است». بازداشت این عضو گروه داعش در حالی صورت گرفته که طی روزهای اخیر حملات انتحاری در کابل، مزارشریف و دیگر ولایت‌های افغانستان شدت یافته، تخریب و کشته و زخمی بسیاری به‌ بار آورده است.

اکنون در حالی‌که جنگ در اوکراین و پروژه فراگیر جنگ روانی بایدن علیه پوتین همچنان در صدر خبرها و گزارش‌های رسانه‌ها به‌خصوص در اروپا و آمریکا قرار دارد، در این سو، موج ترور در افغانستان نه تنها فراگیر شده که در عمل ضریب امنیت زیستن عادی را برای شهروندان افغان به نازلترین سطح رسانده است، این در شرایطی است که دبیرکل سازمان ملل به‌طور رسمی از «قحطی‌زدگی» افغانستان و فاجعه مرگ کودکان ناشی از گرسنگی در این کشور خبر می‌دهد. دبیرکل سازمان ملل در اطلاعیه‌ خود از واژه‌های «هشدار قحطی عمومی و فراگیر» «فاجعه نسل‌کشی» در افغانستان استفاده کرده است و این در حالی است ‌که سازمان‌ همکاری اسلامی دیگر نهادهای اسلامی و اتحادیه عرب همچنان نظاره‌گر وضع موجود در افغانستانند و در عمل اقدام مؤثری نمی‌کنند، الا اینکه بعد از فاجعه اطلاعیه‌ای صادر کنند!

برخی از تحلیلگران سیاسی در آمریکا و اروپا بر این باورند، اگرچه ارتش آمریکا از افغانستان خارج شده است، اما با کمک دولت بایدن و اقدام‌های سیاسی ـ امنیتی وزارت خارجه آن کشور با مأموریت تیم «زلمای خلیل‌‌زاد» افغانی ـ آمریکایی و از اعضای سازمان سیا، واشنگتن همچنان با استقرار طالبان در پی اجرای طرح‌هایی است تا مرزهای شرقی جمهوری اسلامی ایران را در بحران‌زدگی نگه‌دارد و از این مسیر ایران را وارد تهدیدهای امنیتی در گستره مرز شرقی از پاکستان تا افغانستان کند. آنچه که این روزها در پاکستان گذشت و عمران خان را از پست نخست‌وزیری کنار زدند و آنچه که اکنون با ظهور و بروز ترورها و انتساب آن به داعش در داخل افغانستان دیده می‌شود، چنین ارزیابی سیاسی ـ امنیتی را در آشوبزدگی در دو ناحیه از مرزهای طولانی غربی ایران با کردستان عراق و دیگری در شرق از مرز طولانی با پاکستان و افغانستان را آشکارتر کرده است؛ به‌خصوص که در ترمیم سیاست خارجی منطقه‌ای خود بسیار کُند و تا حدودی کم نتیجه حرکت می‌کنیم.

 

ابوالقاسم قاسم زاده