افغان موج   

 چشم هستی چهـرۀ خود را تماشا می کند

ذرگان را در دل امـــواج پـیــدا می کـند

گوش دل با تارهـای ساز هستی آشناست

نغـمه هـای بی نهـایت را هـویـدا می کند

نوراگردر ذره و امواج رقصان می شود

در سماع عـشق، دل را پر تجلا می کند

مغـز هـسـتی مـرکـز امـواج دانـایی بُـوَد

بس انرژی هـای بی پـایـان مهیا می کند

عقل ودانایی تجارب را به حرکت آورند

راه پـیـچـان را بـرای آدمـی وا می کـنـد

عشق باعقل وخرد صدق وصفا میپرورد

گـوهـر انسـانـیـت را پاک و زیبا می کند

نـور دل با ذره و امواج هـرسـو می پرد

هستی وبود وشدن را غرق رویا می کند

ذهـن پویان با پـر امـواج بی پـایـان مغـز

بس سـفـرهـایی فـرا تـر از ثـریا می کند

آگهی ار بی زمان و بی مکان پران شود

حال و پیشین را نگاه چـشم فـردا می کند

شوق و احساس دل محبوب را باور کنید

زندگی را عـشق شیرین و گوارا می کند

شور وشادی و محبت آورد احساس پاک

حکمت وعقل وهنر را بس دلآرا می کند

درک هستی درکتابهای کهن محدودنیست

چـون تکامـل دایمـاً اسـرار افـشـا می کند

حرکت هستی درهستی حیات آورده است

زندگی را عشق و عقل وعلم والا می کند

نسل انسانی زیک منشأ تکامل کرده است

دید کور برتری جو خویش رسوا می کند

رمزو رازعالم هستی به خود پیچیده است

ذهــن دانـا دم بـه دم حـل معـمّا مـی کـنـد

نکتۀ روشـن بـه تار بی نهایت بسته است

نــور دل در افــق ذرّات جــویـا می کـنـد

قلدری با جنگ عـالـم را به آتش می کشد

در مـیـــان دوزخ قــدرت مـأوا مـی کـنـد

صلح و دوستی و مدارا و خرد را میکُشد

جهل و افـراط و ستم را باب دنیا می کند

با هزاران شـیوه اسـتعمار و اسـتـثمار را

بد تر از عهد قـدیم جاری و کارا می کند

گـر مسـاوات و عـدالـت یـار آزادی شود

نظـم انـســانی لـوای حـق بـالا مـی کـنـد

رسول پویان

 

29/4/2023