افغان موج   

سنگ

  اسدالله زکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اوهمیشه با سنگ مشکل داشت ، آری با سنگ !

سنگ چه کوهی میبود چه دریایی چه آتشفشانی و چه هر چه میبود ؛ میبود،  مشکل او با سنگ بود.

فقط با سنگ یا ساده تر اینکه او د رواقعت سنگ رادوست نداشت وبا سنگ میجنگید؛هر چی نامی از

سنگ داشت مانند : سنگ بقه ، سنگ نوشته ، سنگ آسیا ، سنگ غار، سنگ آسمانی ، سنگ جنگی  

سنگ سیاه ،  سنگدان ، سنگ ترازو، سنگ چارک ، سنگچل ، سنگ دورک، سنگک  ،  سنگباران ،  سنگسار ، سنگ زیرین آسیا ، تخته سنگ  اوغور سنگی ، دیــــــگ سنگی ، دستاز سنگی ،  گــرات سنگی ، سنگ فرش ، مکتب سنگی ، تپه سنگی ، سرک سـنگی ، سنگد ل ، گل سنگ ، سنگ گرده ، خوب خلا صه سنگ و هرچه سنگ داشته و یا  هم از سنگ ساخته شده و یا حتی اسمی از سنگ د ر آن برده شده باشد .

از همان لحاظ در هر جاسنگی رامید ید با قهر زیاد آنرا بالگد میزد و به د وراش میانداخت ، گاهی هم که سنگ باعث آزار واذ یت اش میگردید و یا ازاثر اصابت سنگ با پایش د ردی شدیدی او را تکلیف میداد با آنهم همان سنگ را به کناری پرتاپ میکرد و  چیز های زیر زبان و یا هم سر زبان می  گفـت و تقدیم بر سنگ و هر چی سنگدار و سنگی میبود ؛ میکرد و دل پر از درداش را بد ین گونه خالی  !

بالا خر کاسه سنگی صبرم  لبریزشد و به او گفتم این چه وضعیت و عادتی است که تو داری و چــــه عملی که انجام میدهی ؟ در حالیکه دور دهانش را با پشت مشت اش پاک میکرد گفت : تو نمی فهمی  نه  تنها مه کتی سـنگ مشکل دارم بلکه جهان با ای جنس سخت و سرد به تکلیف است .

گفتم ـ چه و چرا ؟ تکلیف با سنگ ؟ سنگ ، سنگ اس و گله و شکایت از سنگ بیهوده و بی فایده!!

گفت ـ پشت گپ نگرد توکارت ات را بکن وبه قرچه من سنگ مزن هروقت که توهم فامیدی که  سنگ چی مصیبتی را به اولاد آدم به ارمغان آورده آنوقت در عوض من تو هم این  لعنتی ره لعنت باران و لگد باران میکنی !

گفتم ـ شاید حرفی در این مورد داشته باشی ، میشود حداقل تشریح بداری ؟!

گفت واضح است !  مثالهای زیادی دارم اما چون وقت کم است فقط مشت نمونه خروار یکی دوی آنرا گوش کن ! ببین از وقتی که دست چپ و راست خود را شناختم سبب پسمانی کشور عزیز خود راازهر  کس د ر هر مقطع زمانی از روشنفکر تا ملا ازصاحب تا طالب به هر شکل و هر ترتیب پرسیدم و هم خود م با خود دراینباره زیاد چرت زده راه و چاره را جستجونموده ام ، فکر های برای پیشرفت ایـــن خطه یی که تاریخ ، فرهنگ ، مردم ، معد ن و هستی و هر چی دارد . اما با آنهم همان است که  بوده  پیش نمیرد  بلکه در حال پسرفت است هر قدر که گفتند به پیش ؛ رفت به پس !!!

تا بالاخر روی تصادف روزی با یک بال طیاره پروازکرد م ازآن بالا ها خواستم همین عامل را د ریابم و ببینم علت و عامل پسمانی ما چه است دیدم و دقیقتر دیدم تا یافتم. بلی یافتم ! قبول کن که دریافتـــم که چرا نمیتوانیم پیش  برویم و هر قسم تحولات را تجربه کرد یم اما همانجا که بودیم هستیم ! بلی به صورت تصاد فی یافتم و نه تنها یافتـــم بلکه خوب هم فهمیدم که علت چیست و عامل چی میباشد مـن میبینم که کلا فه شده یی من برایت میگویم که چرا پس مانده ایم و پیشرفت نمیتوانیم آخر همین سنگ نمیگذارد که پیش برویم،  انشالله فهمیده باشی  ,  بلی همین سنگ !

به راستی که گیچ ویا به گفته  وی کلا فه شده بود م  سنگ را با پیشرفت کشور ماچه مناسبتی است؟ خوشبختانه او ادامه داد ، د ر مدت چندین ساعتی که من پرواز داشتم غیراز کوه و سنگ چیزی دیگر روی این سرزمین به مشاهده نرسید همانجا د ریافتم که کشوری که این همه سنگ و کـــــوه و و زنه دارد گرنگ و وزمین است و پر از سنگ ؛ میتواند به این آسانی  حرکت کند و پیش رود و ترقی کنـد؟ وهم عقیده یی و یا پد یده یی که اگر وارد کله ومغز مردم این سرزمین گردد ودر آنجا سنگگ شود به آسانی بیرون نیاید و بد ر نرود !

د وم اینکه اگرمرد م کشور فلسطین بخصوص اطفال و نوجوانان آن بر فرق عساکر بی دفاع اسرائیل سنگ نزنند و آنها را سنگباران نکنند ، عساکر بیچاره و سرا پا مسلح اسرائیل هم ناگذ یر د ر مقا بل آنها از دست داشته های آهنی خود که عبارت از ماشیندار و بمب و راکت و طیاره است  و تانــــک ، استفاده نکنند چی کنند آخر اسرائیل که سنگ ندارد که د ر مقابل استفاده نمایند و حرکت باا لمقـــــابل بدارند، دست داشته به کدام روز به درد میخورد !

پس حال قبول کن که ا ین همه بد بختی را سنگ به ما عنایت داشته و مردم بی انصاف و غافل ما در کشور و سر زمین ما علت پسمانی مارا از  زمامداران  مظلوم ما  وعلت تباهی فلسطینی ها راهـــم از امریکا و اسرائیل میدانند د ر حالی که باعث اصلی و اساسی همین سنگ است که اولا د آد م همیشـه  قربانـی آن به صورت نا خواسته شده و زیر تخته سنگ مد فون میگردند و خوشترازآن اینکه بعد از

مـرگ هم لحد سنگ انسان بیجاره سنگ بوده تا دانسته شود که او مرده و از زیر این همه   سنـــــگ

بر خاسته  نمیتواند .

گفتم ـ حال دانستم که این عقیده د رکله کلوله ی تو که چون سنگ کلوله سخت است و سرد حک شده و از مغز سخت تو که سخت تر از سنگ است به آسانی بیرون شده نمیتواند .

گفت ـ ببین نی که هر جای سنگ اس ده پای لنگ اس !

27-11-2002

Hannover