ملک بی صاحب ما بی در و بی دیواراست.
زآنجهت جای خس و خرغوله ها و خار است
هـــــر طرف چاله ای یا پرتگهی می بینی
خانه ای عقــــرب و زنبور سیاه و مار است
کشت ما دستخوش توفان حــــوادث گردید
دهگان دست روی دست بُود... بیمار است
هر کجا است همین خاک و همین موسم تر
لیکن اینجا همگی صخره و سنگ انبار است
همه جا لطف بود زندگی و حاجــــت خیر
بخت بد بین که اینجا همگی اشرار است
هر کسی حرف حقیقت زد و حق گفت دریغ
سر او منتــــظر حلقه و چوب دار است
***
ای خدا! تا به کی این فنته روا میداری
تا کی این سفرۀ غم بر دل ما هموار است؟
نعمت الله ترکانی
24 اگست 2012
محمد عالم افتخار
شماری از دوستان با فرستادن ویدیوی گفتگوی عنایت فانی با فرید مزدک از رهبران سابق حزب وطن در برنامه به عبارت دیگر بی بی سی و هکذا متن پیاده شده آن در تایپ برقی؛ از این کمینه خواسته اند که در مورد تبصره و ابراز نظر نمایم.
با سپاس فراوان از این الطاف و مهربانی ها ؛ با در نظر داشت موارد مباحثات و مناقشات که چندی قبل در پی برآمد دیگر جناب مزدک در همین بنگاه سخن پراکنی انگریزی؛ به راه افتاده بود و من نیز طی مصاحبه ای به عرایضی در مورد پرداخته بودم؛ برای فعلاً و به طرز مشخص از در گیر شدن به بگو مگو در این مورد؛ معذرت میخواهم.
ولی عرض این اصل پرانسیپی را لازم میدانم که برخورد انتقادی با گذشته های رخداد ها در افغانستان و منطقه و جهان؛ نه تنها کار و مشغولیت فوق العاده پر مسئولیت علمی است بلکه ضرورتی است حیاتی ـ مماتی .
فرد، واحد اتنیکی، اجتماع و سازمان، حزب، دولت و ملتی میتواند آینده بهتر را به پیشواز گیرد که از کارنامه ها و اندیشه ها و باور های گذشته خود و اینکه آنها چرا و چگونه پیدا شده و یا اتفاق افتاده بودند؛ عوامل درونی و بیرونی درشت و ریز در زایش و وقوع آنها و در مجموع زمان ـ مکان مربوط از چه قرار بوده؛ بتوانند دقیق ترین ارزیابی ها و کشفیات را به عمل آورند. در غیر آن تقریباً مسلم است که محکوم به تکرار خطا ها و اشتباهات و در گیر شدن به تله های دشمنان، متحمل گشتن تلفات سنگین، ناکامی و حتی نابودی خواهند بود.
نوشتۀ: پروفیسور عبدالصبور فروزان سابق استاد دانشگاه کابل
فعلآ استاد در یکی از کالیج های ایالت نیو جرسی امریکا
پیامد های نامیمون استخراج معدن مس عینک یعی کشور را تاراج نمایند و درین راستا دستۀ خائین به وطن و صادق به بیگانگان موفقیت هایی کسب کرده اند و عده ای از معادن کشور را به اجنبی ها و وابستگان خویش فروخته اند.جای تعجب است که در مدت کوتاه تر از دو سال حامد کرزی و همدستان او بیش از هژده معدن کشور رابرای بیگانه گان و خویشاوندان و اقارب خود بفروش رسانیده اند.فروش معادن به این سرعت در تاریخ جهان بی نظیر می باشد.معمولآ فروش و یا استخراج معدن تفکر و تعمق و مطالعات وسیع و دقیق را ایجاب می نماید که در کشورهایی که عنان زندگی شان بدست خود ایشان است این پروسه مطالعات تنها برای یک معدن مدت دو الی پنج سال را در بر میگیرد.در طی این مدت همه جوانب مساله بطور علمی و تخنیکی بررسی عمیق و دقیق گردده،پیآمد های محیطی آن ارزیابی میگردد؛مفاد و مضار آن برای مردم و جامعه سنجیده میشودتا تصمیم معقول به نفع مردم و جامعه اتخاذ گردد.در جریان این مطالعات دو نگرانی عمیق مورد تحقیق و مداقه قرار میگیرد:یکی اینکه به چه نحوی باید استخراج آغاز گردد و دوم اینکه بعد از خلاص شدن مواد معدنی به چی ترتیبی باید معدن بسته گردد.اکثرآ برای قدم دوم تضمین نقدی پولی در بانکهای معتبر پرداخته میشود.قرار اطلاعات حاصله در حین فروش معادن کشورهیچ یک از این نوع مطالعات صورت نگرفته و هیج گونه دلسوزیی درین میان نبوده و به اساس اقرار یکی از خریداران معدن یگانه چیزیکه در اثنای امضای قرار داد مطرح بود،پول بود و پول .اما در شرایط کنونی و موجودیت حکومت فعلی فروش معادن نه تنها توان صنعتی شدن افغانستان را در آینده از بین برده و منفعتی برای مردم ببار نمی آورد ، بلکه باعث مسموم شدن خاکهای زراعتی ،ملوث شدن آبهای جاری و آبهای زیر زمینی ،نابود شدن حیات آبی ،آلوده شدن هوا و محیط زیست ،تولید امراض صعب العلاج و امراض سرطانی و مرگهای بیوقت در مناطق همجوار معدن میگردد.دراینجا خواستم تا مشکلاتی را که استخراج معدن مس عینک برای هموطنان ما ببار میاورد یاد آور شوم تا باشد اد ای حق برای برادران و خواهران لوگری ،کابلی وجلال آبادی ام شده باشد و کوشش خواهم کرد تا از تحلیل های مغلق جیولوجیکی و تخنیکی خود داری گرددتا مطلب ساده ادآ گردد و برای همه قابل قبول افتداهمیت مس امروز در حیات بشر بحدی است که به اساس امار نشر شده تا سال 2020ضرورت هر فرد در روی زمین به پنج پوند در سال تخمین شده است.اندازه مس موجود در جهان به 300 میلیون تن تخمین گردیده و تولید سالانه مس در جهان 12 میلیون تن بوده که ذخایر موجود مس برای 25 سال دوام خواهد کرد و قیمت هر تن مس در بازار های امروزی جهان بین نه تا ده هزار دالر در نوسان است.معدن مس عینک دومین معدن بزرگ دست ناخورده مس در جهان بوده که ذخیره آن به اساس ارزیابی های جیولوجیکی سال 1980بین 240 الی 280 میلیون تن تخمین گردیده که مقدارمس موجوددر آن بین دو عشاریه سه فیصد و دو عشاریه پنج فیصد میرسد.(اندازه قبول شده صفر عشاریه چهار فیصد است).ارزش پولی این معدن به اساس محاسبات جیولوجیکی و نرخ موجوده مس در بازار های جهانی بین 70 الی 80بیلیون دالر می باشد. چینایی ها این معدن را در بدل 808 میلیون دالر برای 30 سال خریداری نموده که برای استخراج آن سه عشاریه پنج بیلیون دالر سرمایه گذاری کرده اند که 808 میلیون دالر قیمت پرداخته شده به دولت کرزی نیز شامل این عدد می باشد.با ارایۀ این ارقام قضاوت را به هموطنان عزیزم می گذارم که در این معامله چه خیانتی صورت گرفته است.
به قلم الهه افتخار
بعد از چندین سال در خانه ما کودکی به دنیا آمد با قدوم مبارک خود خوشی ها و مسرتهای زیادی را به ارمغان آورد. این کودک با هر روز بزرگ شدن در کنار دیده گان همه و با لبخند ها و الفاظ شیرین معصومانه و کودکانه خود ارتباط و افکار همه را به سوی خویش متمرکز میسازد. در واقع رشد فرایند داد وستد میان نوزاد و بزرگسالان است که برای او قابل اهمیت میباشد. این همه هیاهو و شور و هیجان زیاد و فلسفه طبیعی و اخلاقی و استعداد بی پایان و پیگیری راز نهایی رشد و تکامل وی دغدغه هایی در ذهن من ایجاد کرده .
در ابتدا این کودک نه ماه در رحم مادر سپری میکند و بعد ناچار نفس گیرد و دیدگان خویش را به روشنی جهان و آوازها و فریادها که برایش خیلی ترسناک است آماده گرداند. اما برای او درحال که دیدگان او باز است جهان تاریک و همه آن فریاد ها گویی خفه کننده استند و شاید به همین خاطر هم بیشترین وقت خویش را به خواب میگذارند. این کودک که تازه چهارماه دارد من را با گذر هر روز در ژرفنای وجود کوچک اما خیلی پر قدرتش میکشاند و بیشتر از هر زمان دیگر متوجه معنا و مفهم واقعی وجود وی و سایرین میگردم.
سید موسی عثمان هستی
هرآنکه دامنش بر پشت فتادند
بگوشش آذان اخلاق ندادند
ازاو ساختند پاپی، اسپ گادی
سپس پرچم و پر چمدار ساختند
شاعربی وزن وبی ترازو
تاریخ راباید نقادانه نوشت ونقادانه باید خواند. کتاب « رها درباد » یک بهانه نقد است. درحقیقت تاریخ کثافت کاری حزب دموکراتیک خلق است که صاحب این قلم پنجره های بسته تاریخی این حزب را درلابلای تاریخ معاصرافغانستان آهسته آهسته بازمی کنم.
اگر از قتلهای زنجیری قلعۀ زمان خان کابل توسط فیض محمد بخاطربدنامی دولت داوود بگذریم وآن را بعدها مثال بیاوریم قتل منهاج الدین گهیځ توسط حزب دموکراتیک خلق افغانستان بشکل مثال زنده می آوریم.
زنده یادمنهاج الدین خان گهیځ مسوول ماهنامه گهیځ راتمام ملت افغانستان باافکار راستی وقلم توانای آن دربرابرچپ افغانستان ازنظرتیزبین ملت ما پنهان نمانده مهناج الدین خان گهیځ قربانی قلم روشن نویسی خود، افکار راست خود وشجاعت بی مانندخود شد. من درحالیکه از نزدیک می شناختم هیچ نوع پیوند فکری بامنهاج الدین خان گهیځ نداشتم. و زمانی که درقطغن بودم با وجودیکه یک ملا ومولوی بودم با او روابط نزدیگ بخاطر تاریک اندشی اش نداشتم؛ مسلمان متعصب بود.
مقالات دیگر...
- دیدار سفیر جمهوری اسلامی افغانستان در کانادابا
- برخورد دانشمندانه و کارستان هیجان انگیز آقای نادر نورزایی
- سؤقصد علیه ملالی یوسفزی لکۀ ننگی برجبین ارتجاع اسلامی
- یادبودی اززنده یاد بانو ناديه انجمن
- اگر بناست؛ بشریت را نجات دهید؛ کودک را نجات دهید!
- قسمت هفتم فصل هشتم حرفهای قناری هنوزدرقفس نقداست
- سروش بزرگ ؛ کوروش بزرگ و غلام کلاج !
- عواطف
- هروقت که ماهی را ازآب بگیرید، تازه است
- غزل