برای خیلی از ما پیش آمده که در موقعیتی قرار بگیریم که میدانیم اگر یک «نه» بگوییم آسایش و آرامش زیادی را برای خود خریدهایم، اما نتوانستهایم از این کلمۀ دوحرفی استفاده کنیم و آن را به زبان بیاوریم. شاید موقع گفتن این کلمه با کلی ترس و اما و اگر مواجه شدهایم که دست آخر باعث شده نتوانیم جواب منفی بدهیم بلکه، بهجای آن، با گفتن یک «بله»، به طور موقت، همه چیز را چه در درون و چه در بیرون وجودمان آرام کردهایم. از سوی دیگر، خیلی جاها هم بوده که منتظر بودهایم با جواب مثبت رو به رو شویم اما ناگهان شنیدن «نه» حالمان را چنان بد کرده که احساس ناامنی کردهایم و از خودمان و روابط مان بیزار شده ایم.
نیست عیبی گرکنی هردم سوال
گـر نـدانی مطلـبی بـاشـد محال
تـا تــوانی بــادۀ دانـش بـنــوش
آدمی از عـلـم می گـیـرد کمـال
عشق راافسونگران دربند افسون می کنند
با سیاسـت در حریـم دل شبیخون می کنند
قفل سنگینی به ظاهرمیزنند بردرب؛ لیک
خانۀ محفوظ دل ها را چو هامون می کنند
نگاهی به دو کتاب تازه منتشرشده از فرانسیس فوکویاما و آنتونی آپیا؛
فوکویامایک دانشمند سیاسی ژاپنی-آمریکایی و یک فیلسوف غنایی-بریتانیایی-آمریکایی پا به کافهای گذاشتند که در آن جاروجنجالی بر سر هویت به راه افتاده است. فیلسوف فریاد میزند: «دعوا را تمام کنید! هویتهایی که بر سر آن نزاع میکنید دروغی بیش نیست.» دانشمند سیاسی گامی به جلو مینهد و میگوید: «آنها دروغ نیستند، فقط آن هویتهایی نیستند که برایشان باید جنگید!»