رسول پویان
نور حق دردل مادر چو گذر پیـداکرد
بند فـردوس فـروپاشـیـد و در پیداکرد
عشق در چشم تـو مفهوم دگـر پیداکرد
جـلوه باریـد بـه دل هـا و نظـر پیداکرد
نـور یـزدان بـه سـراپـردۀ توحید دمید
دردل شوهروزن شور وشرر پیدا کرد
مادر را ستایش کنیم
نوشته فریبا آتش صادق
مادر را ستایش کنیم، مادر را که زندگی من و تو منوط و مربوط به اوست. مادر را که در عرصه
مشکلات و سختی ها در کوره راههای دشوار زندگی استوار ایستاده و در رساندن قافله و یا کاروان
کوچک خانواده به سر منزل مقصود نقش حیاتی و سازنده را ایفا میکند .
مادررا ستایش کنیم که پناه بی پناهی های ماست،مادرراکه نخستین روز های که هنوزپابردنیا نگذاشته
بودیم همچو خونخوار خونش را میکده ایم یا اینکه شبها موجب بیخوابیهایش شده ودرآوان جوانی دلهره
های را به روا داشته ایم و او با آنکه در جمع همه باشد خود را بدون فرزندش تنها احساس میکند فرزند
برایش همچو گلیست که درپرورش وتربیت آن شب وروزهمچوباغبانی ازدل وجان میکوشدو هیچگاهی
آرزوی دوری از گل پرورش داده خود اش را ندارد ـ
بخش دوم
مداخلات در حریم عشق، احساس و عواطف دیگران
در میهن ما و در دیگر کشورهای عربی (خاصه ممالک عقب نگهداشته شدۀاسلامی) این مداخلات از هسته های خانواده شروع می شود و از همان روزهای آغازین زندگی اختلاف بین دختر و پسر در نهاد کودکان تزریق می گردد. به دختر و پسر با دید متفاوت می نگرند. این سنن و رسوم بیشتر از فرهنگ عرب که ریشه در دوران جاهلیت دارد، به سرزمین پهناور خراسان بزرگ( افغانستان، ایران و ماوراءالنهر) آمده است. به طور مثال تاهنوز در عربستان سعودی زنان از ساده ترین حقوق انسانی و آزادی های مدنی محروم اند. در کشور ایران و کشورهای عربی زنان از بسیاری آزادیهای عام مدنی، حقوقی و انسانی که در جهان به فرهنگ عمومی و زندگی روز مره تبدیل شده است، محروم می باشند.
در کشور ما نیز موانع فراوانی بر سر راه روابط احساسی و عاطفی، انسانی و اجتماعی زنان با مردان و دختران با پسران وجود دارد. عشق و محبت خیلی کم فرصت تبارز و تجلی داشته می تواند. فرهنگ مداخلات در حریم خصوصی دیگران تنها به زندگی احساسی، عاطفی و عشقی خلاصه نمی شود؛ بلکه همگان عادت کرده اند که در تمام اموری که به آنان اصلاً ارتباطی ندارد، مداخلات بیجا و آزار دهنده کنند. بسیاری از آنان خود را به جای داکتر، طبیب، انجنیر، فیلسوف، ملا، قاضی، عاشق، معشوق، زن، شوهر، پدر، مادر، متخصص و کارشناس، غیره و غیره قرار می دهند و در تمام موارد نظر می دهند. به همه فرمان و دستور صادر می کنند. حتی برای بکرسی نشاندن نادانسته ها، اوهام و سلیقه های شخصی خود تا پای جان می رزمند، جدل می کنند، دلیل می تراشند و وقت خود و دیگران را تلف می سازند.
توضیح:یکی از محرومیت های بنیادین در جامعۀ انسانی، خاصه در کشورهای اسلامی از جمله افغانستان فقر و کمبود عشق و محبت و سرکوب احساسات و عواطف انسانی به رنگها و اشکال بس متنوع می باشد. تجلی و فوران عشق و محبت از ذات و فطرتم که من آن را لطف یزدانی و معجزۀ عالم انسانی می دانم، برای من انرژی سرمدی بخشیده است تا در راه پخش این انوار پاکیزه و خالص یزدانی و الطاف انسانی تلاش خستگی ناپذیر انجام دهم و به اندزۀ توان جامعۀ انسانی را از عشق، محبت، شور، مستی، جذبه و طرب پر سازم. در جریان فعالیتهای هنری و شعری ام احساس کردم که از هرسو به جان عشق و محبت به طور عمدی و دستوری و به صورت ناخودآگاه و نادانسته تیرهای زهرآگین پرتاب می شود و ظرفیت درک و تحمل عشق و محبت، احساس و عاطفه، شور و مستی و جذبه و طرب در بین باسوادان، تحصیلکردگان و حتی روشنفکران بسی محدود است. بنابرین این مقاله را نبشتم. جهت آسانی در فهم و خوانش، آن را به دو بخش تقسیم کردم. امید است این مقاله را به دقت مطالعه کنید و از نظرات، پیشنهادات و انتقادات سازندۀ خود دریغ نفرمایید.
بخش نخست
پیکر زخمین عشق در زیر رگبار جهل و تعصب
عشق نیروی سرمدی است که در فطرت و ذات انسان خفته می باشد و در اثر انگیزه های متنوع بیدار می شود. این انرژی لایتناهی انسان را قادر می سازد که در یک نقطۀ خاص تمرکز و برای هدفی عالی و معیین تلاش بی دریغ و عاشقانه ورزد. هرقدر هدف والا و انسانی باشد، تلاش ثمربخش تر و رسیدن به آن کیف بیشتری دارد. در جوامع گوناگون زمینه برای تبارز و تجلی این انرژی نهفته متفاوت است؛ زیرا در بعضی جوامع موانعی برای حصول به اهداف و نیازهای فطری و انسانی که بیاری عشق بدست آمدنی است، وجود دارد؛ برعکس در جوامع دیگر این زمینه فراهم تر می باشد.
رباعی
یک حرف پر از شکایه دارم رُگ و راست
که از بهر چه شیطان لعین رهبر ماست
جنت نه همان است که او میگوید
زیبایی این جهان و دور و بر ماست
مقالات دیگر...
- اندیشه های شما در مورد کمپاین "تفکر، تحریر و عمل"
- اعلامیۀ سازمان سوسیالیستهای کارگری افغانستان به مناسبت قربانیان رانش زمین در آب باریک ولایت بدخشان
- روشنگری چیست؟
- آیا زبان واقعاً یک پدیدۀ مقدس و هویت ساز است؟
- خشم هندکش
- شفیع عیار ( بدخشان)
- وفاق او اتفاق
- جوشش عشق
- اعلامیه سیمینار بمناسبت هشتصد و هشتمین سالیاد سلطان شهاب الدین غوری
- د افغانستان ملت د سولی ژِغ اعلامیه