قابل توجه و دقت سیاسیون و جوانان آزاده و ترقیخواه!
درینجا میخوانید:
- پاتریاتیزم، نشنالیزم و شوینیزم.
- استفاده ی استعمار از کارت شوینیزم.
- در افغانستان هیچ ملیتی بالای ملیت دیگر ستم نکرده است.
- مکتب جدید سوسیالیسم شؤونیستی بعد انقلاب ثور.
- استفاده ی مشترک روس، امریکا و پاکستان از کارت شوینیزم.
- دوکتور نجیب اله هم قربانی ی شوینیزم شد.
- درسی با مدارک مستند برای شوینیست های افغانستان.
- جناب اشرف غنی، قربانی دیگری از شوینیزم.
- پلان احتمالی امپریالیزم در تبانی شوینیزم افغانی.
آن شنیــــــدم که به شهر نیویارک آن بلند تر قامتان خوردند به خاک
آنچنــــــــان بالا سخــــن بر آسمان داشتند و گوش کر بر نـــــــا توان
آنچنـــــــان بالا که در صید کمند بود هــــــزارانش اسیرو پــــای بند
غره بود بر قامـــت بالای خویش بـــــرغنا وزور بی همتای خویش
هر که بود مانـــع نفعش در جهان کــــی برستی از گزند ش در امان
در فتادیــــــم ما به خشمش ازقضا افتاد یــــــم در بـــــــلا و مـــا جرا
سلیمان کبیر نوری
در آخرین صحبت تلفونیی که با جاوان یاد دکتور اناهیتا راتبزاد داشتم، مثل همیشه، با آواز رسا و گرم از سلامتی من می پرسیدند. این آواز چنان با انرژی بود که تصور شنیدن آن از زنی به چنین سن وسال بعید مینمود. آواز بلند و گرم، آمیخته با مهر و شفقت وعطوفت و عشق وصفا.
طنین این آواز نگرانی ها و خوف را از دل میزدود و فرا تر با انوار بر تیرگی ها میتاخت و روشنایی می آفرید.
آری ... همان زنی که در سرزمین تار و تاریک، اما در تارک های بلندزمانه ها، پیوسته و پیگیر فریاد برآورده بود:
ای زنان !
ای نفرین گشتگان تاریخی ی این آب و خاک،
ای نیمی از قدرت و توان پیکر این جامعه،
به پا خیزید! به پا خیزید!
از خود، از حق و حقوق حقه ی خویش، خود دفاع کنید!
یکشنبه ۱۶شهریور ۱۳۹۳
نقدی بر کتاب «در خوابهام کودک غمگینی است» از روحالامین امینی
محمد کاظم کاظمی
منبع: وبلاگ نویسنده
مشخصات کتاب:
در خوابهام کودک غمگینی است
روحالامین امینی
چاپ اول، انتشارات آرمانشهر، افغانستان
۱۰۰۰نسخه، ۱۱۰صفحه
انقلاب غزل
پیش از همه چیز میباید گفت که به باور من شعر کلاسیک روحالامین امینی و اقران او، طرز جدیدی از شعر کلاسیک افغانستان است، به ویژه در داخل کشور. شعر کلاسیک ما در حدود نیم قرن اخیر دو مرحلهی تحول به خود دید. یکی در اواخر دههی شصت بود و رها شدن آن از بند زبان و عناصر خیال شعر قدیم. از آن هنگام بود که شاعران جوان ما شمع و پروانه و جام و میخانه را به کنار نهادند و کوشیدند که با زبان امروز و عناصر زندگی امروز شعر بگویند. در تحول دوم که در اوایل دههی هشتاد تا کنون شاهد آن هستیم، شاعران علاوه بر امروزی ساختن زبان و عناصر خیال، میکوشند که مضامین شعر را هم به تجربههای خاص و عینی زندگی انسان امروز نزدیک کنند. در این مرحله نوعی جزئینگری و روایتگری به کار گرفته میشود، به گونهای که هر شعر حاصل یک تجربهی خاص است
استقلال
چه استقلال که دُمش را بگیری
رسد ایام عمر تو به پیری
همه آزاد گشتند شاد و خندان
تو در کنج قفس مرغ اسیری
سیاست
سیاست گشته درس شوم شیطان
که تزویر است در آن خیلی فراوان
یکی افغانستان گوید و دیگر
فراوان قصه دارد از خراسان