ف.بری
روز زن مبارک
اهدا به زنان پاکیزه سرشت افغان
زن تویـــی آن خلقــــت والا گهر
هم عــزیزو مهــــربان و همسفر
ای تویی پشت و پنـــــاه کودکان
آیت مهری ولطــــف بیـــــکران
میدهی هســــتی به هرجان وتنی
وز صفا بر دل گشـــایی روزنی
محمد عالم افتخار
اشعریت: ایدیولوژی برای خداست یا برای قبیله قریش؟!
طرح مسأله:
یکی از مسایل کلیدی که “باعث”شد پس از نیمه دوم قرن چهارم هجری؛ مکتب کلامی «اشعری» در عالم اسلام ظهور کند و بالاخره با حمایت دم و دستگاه های قدرت حاکمه و با تکیه بر جهل ناگزیر توده های ملیونی عوام؛ به جای مکتب کلامی عقلگرا و مترقی «معتزله» ـ یعنی مکتب مسلط و مؤثر و سازنده در «دوران طلایی تمدن اسلام»ـ بر ذهنیات مسلمانان استیلا یافته و به سهم خود در انحطاط جوامع اسلامی و اضمحلال «دوران طلایی تمدن اسلام» نقش مخرب ایفا بدارد؛ این مسأله بود که:
در لمحهِ اجتماعِ «پخته و آتش»؛ آیا این «آتش» است که «پخته» را می سوزاند یا «خدا»؟
چگونه گی پاسخ به این پرسش به معنای چگونه گی پاسخ به مسأله کهن منطقی و فلسفی «جبر و اختیار» و نیز «علت و معلول» در میان ملل و نحل مختلفه بشری می باشد ولی نفس طرح آن؛ در حوزه به اصطلاح «علم الکلام» که به مباحثه و جدل پیرامون موضوعات در چوکات نصوص مقدس و ایمانی می پردازد؛ به راحتی ی سر و کار داشتن با مباحث منطقی و فلسفی نیست و از جمله چماقِ تکفیر و شمشیر و گیوتین «تفتیش عقاید» پیوسته در مقابل پاسخ دهنده؛ طور «آماده باش!» قرار دارد.
درست به این دلیل نیز دوستانی به من توصیه فرموده اند که از خیر پرداختن به این مسألهِ فوق
تورپیکی قیوم.
همین که به اتاق درآمدم، مریم دخترخاله همسرم را دیدم، که روی بسترش نشسته بود. ولی مریم متوجه ورود من نه شد؛ زیرا نگاه های چشمان نیلی اش به درخت بلوط کهن سال روی حویلی گره خورده بود. ولی من از دیدن او با آن همه زیبایی تکان خوردم. چون اولین بار بود، که مریم را چنین بی پرده می دیدم. از روزی که پدرش مریم را نزد من برای درمان، به کابل آورده بود، او به جز آن دوچشم نیلی افسونگرش، دیگرسرتا پای خود را با چادر کلان کتانی و سیاهش از زن و مرد می پوشاند. حالا که چادر از سرش پایین افتاده بود و چهره اش چون مهتاب درخشان، که از زیر توده های ابرهای تیره بیرون آمده باشد، مرا مبهوت زیبایی خود کرده بود. گردن بلندش به بلور تراشیده یی میماند و گیسوان بافته اش از دو سوی آن روی شانه
حمید انوری یکشنبه ۸ مارچ ۲۰۱۵
"گروپ کاری کمپاین" تحت عنوان بالا فعالیت و تلاش گستردۀ را از تاریخ هشتم مارچ الی هشتم جون ۲۰۱۵ براه اندخته است که در نوع خود شاید بی سابقه باشد و یک تلاش فراگیر جهت احقاق حقوق حقۀ زنان کشور به شمار میرود که به نوبۀ خود به اعضا و گردانندگان آن صمیمانه تبریک و تهنیت گفته موفقیت های روز افزون برای شان خواهانم و امید است زنان افغان در سرتا سر دنیا در حد توان و دانش خود این خواهران ما را یاری رسانند.
متناعلانکمپاین متذکره در سایت های مختلف انترنتی منتشر گردیده و قابل دسترسی می باشد.
آنچه مرا واداشت تا سطری چند در زمینه بنگارم، حدیثی است گویا از حضرت پیغمبر اسلام که خواهران پرتلاش ما در نوشتۀ شان بر آن استناد جسته اند و زنان افغان را مخاطب قرار داده و مینگارند:
{... زن بیچاره نه از علم چیزی می داند، که بر اساس آن شوهرش را در این مورد "ملامت" نماید و نه از دین.مثلاً برای این زنان دانستن این حدیث پیغمبر اسلام (ص)ضروری است که گفته است: " علامت زن خوش قدم این است که اولین فرزندش دختر باشد".}
رسول پویان
روز جهانی زن مبارک باد
نمود حرکت هستی و مهـرتابانم
به پله های ترازوی عدل میزانم
به نام گرچه تفاوت فتاده در معنا
اگـر زنـم اگـر مـرد نسـل انسانم
7/3/2015
مقالات دیگر...
- آستانه هشتم مارس 2015 !
- طالبان و روزهای دشوار هرات
- کمپاین «حقوق زن در اسلام»
- مگو
- هیچ چیزی غیر از وجود و نفس آدمی مقدس نیست!
- خشم طبیعت
- طالبان و روزهای دشوار هرات
- ویدیوی 204 شفیع عیار ( بمناسبت روز عاشقان )
- گل رهایی
- مسلمانان؛ از اعتلا به «دوران طلایی تمدن»؛ تا سقوط در قعر «عصر تاریکی» و توحش! (قسمت سوم و پایانی)