هفدهمین سالروز شهادت روان شاد دوکتور نجیب الله رئیس جمهور پیشین افغانستان ،طی مراسمی روز بیست و هفتم سپتمبر 2013میلادی در تالار کابل ننداری شهر کابل برگزار گردید.
اعضای وفا دار به حزب (وطن)،نمایندگان سازمانهای جدا شده از بدنه ح د خ ا (وطن) ، سازمانهای مترقی و اجتماعی نواحی مختلف شهر کابل و ولایات افغانستان و شخصیتهای برازنده ی میهن با موجودیت جنرال عبدالقادر افسر با وقار سابق دولت از هفدهمین سالروز شهادت دوکتور نجیب الله را تجلیل نمودند.
بعد از تلاوت ایات چند از قرآن عظیم الشان و اتحاف دعا به روح و روان شهید گرامی ،محترم سلیمان لایق سابق عضو فعال طرح مصالحه و اشتی ملی افغانستان در مورد شخصیت، استعداد و توانایی ان سخنرانی مبسوطی داشت و شهادت بی رحمانه ی انرا به وسیله باند طالب سخت نکوهش نمودند.
پیامهای ازطرف خانواده ی شهید ، داکتر نجیب الله و انجینیر نظر محمد معاون حزب (وطن) از خارج افغانستان مواصلت ورزیده بودند درین محفل به خوانش گرفته شد که در ان ارامش ، وخوشبختی مردم میهن ارزو شده بود.
تقی روزبه
رمزگشائی از یک عبارت مبهم و دوپهلو: معنای «فرصت استثنائی و ناپایدار» کنونی چیست؟!
عبارتی مبهم ولی مهم وهشدارآمیزبطورمکرر و به انحاء گوناگون درسخنان روحانی و یا درنامه خاتمی در گاردین به قدرت های غربی و 5+1 نسبت به از دست دادن فرصت استثائی وناپاپدارکنونی ابرازمی شود. براستی مراد ازآن چیست؟ وچرا بصورت مبهم وهشدارآمیز مطرح می شود؟ آیا یک عبارت تک معنائی است یا چندمضمونه؟ بنظرمی رسد برای درکجوانبی از اوضاع کنونی رمزکشائی از آن ضروری باشد. اما برای آن لازم است که نگاهی به رویدادهای اخیرداشته باشیم تا معلوم شوداین عبارت رمزآلود درچه زمنیه و بستری مطرح شده و معنا پیدامی کند.
اینک پس از فرونشستنِ تب دپیلماسیِ معطوف به رفتارها و دیدارهای تشریفاتی و سرپائی در کریدورها و یا میزضیافت سازمان ملل توسط رسانه های جمعی که ظاهرا به همان سرنوشت دست ندادن خاتمی و بیل کلینتون انجامید، و روحانی به سی ان ان گفت که گرچه بطوراصولی اختیارچنین دیداری را داشته است اما شرایط مناسب و فرصت برای آن کم بوده است. در واقع وی و مشاورانش با درنظرداشت شرایط داخلی و بین المللی برآن شده اند که آن را هم چون برگی نسوخته برای مراحل بعدی دست نخورده نگهدارد. با فرونشستن امیدهای کاذبِ برانگیخته شده پیرامون دیدار و حتی مذاکره دو رئیس جمهور، و فاصله گرفتن از خطابه های مشحون از کلیات و تعارفات طرفین، زمان شخم زدن زمین سخت و کلنجاررفتن با مشکل مزمن و اصلی که سال هاست که مذاکره بی حاصل حول آن بی بی نتیجه مانده است فرامی رسد. البته وجود تحولاتی چون درهم شکستن تابوی مذاکره مستقیم با آمریکا و با محکوم کردن هلوکاست و تبادل نامه بین دو رئیس جمهوری و تغییرات لحن رژیم و ترکیب تیم مذاکره کننده و کلا انعطاف های طرف ایرانی، گرچه تلطیف کننده فضا و تسهیل کننده مسیردشوار مذاکره اصلی بشمارمی روند، اما هیچ کدام به تنهائی راه حل و شخم زدن زمین سخت هسته ای نیستند. در این جاست که ما با واقعیت یک بستر و رؤیاهای متفاوت مواجه می شویم. رویائی که درآن حتی هم پوشانی ظاهری برخی مفاهیمی چون اذعان به داشتن حق صلح آمیزانرژی هسته ای ترک برمی دارد و کشاکش هدف ها و رؤیاهای متفاوت درپشت آن رخ می نماید. و در غیاب آن بعیداست مثلا اعلام آمادگی و دعوت جمهوری اسلامی برای همکاری و ایجاد صف مشترک علیه خشونت و تروریسم و تأمین صلح، هم چون دعوت خاتمی به گفتگوی تمدن ها درسال 2001، به عنوان راهکار و گامی واقعی برای خروج از بحران جدی گرفته شود.
در دفاع از فراخوان به کارگران برای چاره یابی دربرابر اوضاع کنونی!
دراین وضعیت که تعادل تاکنونی رژیم بدلیل انباشت بحران بهم خورده و درصدد برآمده که بامشارکت رقیب منتقد خود و مدیریت بحران از بالا اوضاع را مجددا تحت کنترل خود بگیرد، چه کنشی را باید پیشه کرد؟
بدیهی است که تک تک عمل کردن و با صفوف پراکنده به شیوه تاکنونی هیچ دردی را دوا نمی کند. یافتن کورسو و سرنخی برای بیرون آمدن از این گمگشتی و آشفتگی مستلزم لااقل چهار پیش شرط بوده است: نخست تحول دراوضاع و بهم خوردن تعادل رژیم، دوم اتخاذ شیوه ای نو و مشارکت جویانه برای آفریدن فضا و بستری مشترک برای ایجاهمگرائی و سوم برسمیت شناختن واقعیت تکثر و چندگونگی درمیان فعالان و صفوف جنبش کارگری. و بالأخره دور ریختن تنگ نظری های فرقه ای و تفرقه انگیزی که عموما پشت الفاظ توخای و برنامه های حداکثری سنگرمی گیرند وهم چنین پرهیز از اعمال هژمونی یک گرایش برگرایش های دیگر بجای همکاری حول اشتراکات و دیالوگ متمدنانه حول اختلافات.
دراین راستا و برای برون رفت از وضعیت موجود،قبل از هرچیزبجای بحث های انتزاعی و ایدئولوژیک باید اهمیت لحظه را دریافت. یعنی آن فرصتی را که از بهم خوردن تعادل نسبی رژیم بوجود آمده و یا درحال بوجود آمدن است دریافت.هم اکنون جامعه برروی آتشفشانی از انباشت مطالبات معوقه و سرکوب شده قراردارد. شکاف های طبقاتی و تبعیض های گونان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بیدادمی کند.
کرگسان
ز دست کــــرگسان نا مسلمان
گرفتاریم به درد و رنج هجران
یکی خون میخورد آن دیگرش گوشت
ندارند شفقــتی بر نسل انسان
ویروسها
بُود ویروس های این زمانه
برای مرگ و میـــر ما بهانه
همه در قالب توپ و تفنگ اند
به هر کوی و به هر برزن روانه
رسول پویان
افغانستان پس از چند دهه جنگ و بحرانهای گستردۀ ویرانگر باز با وزش تندباد چرخشهای تازۀ منطقوی و بینالمللی روبرو میباشد و آیندۀ آن در این گیرودار رقابتهای داغ منطقوی تا رسیدن به نوعی تعادل قطبین(قدرتهای بزرگ) در مناطق انرژی خاورمیانه و جنوب آسیا و ثبات سیاسی و اقتصادی آسیای میانه شکل خواهد گرفت. جنگ درازدامن و بحران پرفراخنای کشور در ماهیت ریشه در جهان دوقطبی دارد. پس از فروپاشی شوروی سابق و تکتازی سران پیمان ناتو به سرکردگی امریکا این جنگ و بحران وارد مراحل دیگری شد؛ لیکن رهبری و نفوذ سلطه گرانۀ پاکستان به مثابۀ همکار استراتیژیک بریتانیا و ایالات متحدۀ امریکا در آن باقی ماند؛ چونان که مردم مظلوم افغانستان تاهنوز از آن رنج و غذاب میکشند. شواهد تازه نشان میدهند که با چرخشهای تازۀ منطقوی و جهانی این سلطۀ کهنۀ ظالمانه، جنگ افروز و بحران خیز از نگاه ضرورت وجودی به کلی ختم شده است؛ اما به دلیل پس لرزههای شدید جنگ سرد در خاورمیانه و تنشهای متنوع منطقوی تاهنوز سران پاکستان از آن استفاده میکنند.
چرخشهای تازه در شرقمیانه و جنوب آسیا که حضور روسیه، چین و هندوستان را در منطقه پررنگ کرده و حرکت نظامی سران ناتو به رهبری امریکا را به کلی کند و تاحدود ممکن متوقف کرده است؛ زمینۀ مقدماتی برای نوعی تعادل قطبین و حل و فصل قضایا از راه دیپلوماسی آماده شده است. به طور مثال میتوان به انصراف حملۀ نظامی امریکا به سوریه و حل بحران شیمیایی آن از طریق دیپلوماسی اشاره کرد. تغییر و تبدلات اخیر در شرقمیانه و جنوب آسیا استراتیژی کهنه و شکست خوردۀ پاکستان را (مبنی بر رهبری و حمایت همه جانبه از افراطگرایی و تروریسم در منطقه) از بیخ و بن متلاشی کرده و این کشور را در انزوای کامل و فلج کننده قرار میدهد. برای درک این حقیقت به چرخشها و تغییرات منطقوی و بینالمللی توجه نمایید.
مقالات دیگر...
- چشم به راه
- د کور ودانی پيغام
- جشن مهرگان
- عصیانی علیه «حماقت بشر»
- وقتی بانو ثریا "سدید" ناگفته ها را می گوید
- څلوریځه
- انتخابات در تاريخ افغانستان, جنبش مشروطيت محمد داوود خان و دموکراسی
- دسويلي اسيا د فوټبال په لوبو کې زمونږ د فوټبال د ملي ټيم د بري مبارکي وايم
- روح اعتماد به نفس و خود باوری در کالبد فرسوده و بی امید افغانستان
- دوبیتی های سرگردان