دّکان
...
...نکردی کاوش هرگز کان مارا
ندیدی مایهای دکّان مارا
نسنجیدی به میزان دل خود
صدای خستهای ایمان مارا
…
خنده بازار
کجا در فکرِ آزارِشماییم
مسیر خنده بازارِ شماییم
قسم بر برگ برگِ رأی فردا
همان درمانده ای زارِ شماییم
مولانا کبیر (فرخاری)
ونکوور کانادا
بگیـرم یک نفس رطـل گران را تــوان بخــشم روان نا تـوان را
شفــق را ارغــوان پیرایه بخـشد ز چتر ابــر گیرد سـایه بان را
ز دل بیرون دهــم آهی که سوزد ستیغ ســر بلــند کهـــکشان را
کسی در میهنم صاحب وقاراست به سر منزل رسـاند کـاروان را
رسول پویان
سران حکومت کابل به رهبری حلقۀ محدود ارگ نه تنها برای صلح پایدار برنامه و پلان جامع ندارند، بلکه در راه ایجاد وحدت ملی بر مبنای اتحاد اقوام، تأمین حقوق اتباع کشور، درک و شناخت فرهنگ و مدنیت این سرزمین تاریخی و شیرازه بندی نظام سیاسی و اقتصادی سالم، باظرفیت و فعال نیز به کلی ناکام بوده اند. زمانی در بین طرفهای ذیدخل در پروسۀ صلح (دولت افغانستان، قوای خارجی به رهبری امریکا و همسایگان خاصه سران دولت پاکستان) تعادل لازم به وجود میآید که نظام سیاسی قوی و بری از فساد با پشتبانی مردمی در کشور شکل گیرد. سران حکومت فعلی کابل در عمل ثابت کرده اند که توان و ظرفيت این امر خطیر را ندارند.
نخست از همه باید دانست که صلح در افغانستان چه تعریف و مفهومی دارد. در افغانستان چند دهه است که جنگ ویرانگر و خانمانسوز شعله ور است. صلح برای پایان جنگ، خشونت، ناامنی، ترور، آدمکشی، تخریب میهن و آزار و شکنجۀ مردم مظلوم و عذاب دیدۀ افغانستان مطرح میشود. کسانی به صلح حاضر میشوند که برای مردم و میهن بیندیشند و منافع مادی و معنوی شان در تأمین صلح نهفته باشد. تجارب دهۀ اخیر روشن کرده است که منافع سران پاکستان، طالبان و قوای خارجی با تأمین صلح و ثبات در افغانستان برآورده نمیشود و در بین منافع مردم ما و آنان تضاد وجود دارد؛ ورنه شکست قطعی مخالفان و تأمین صلح در افغانستان در طول یک دهه با مصارف سرسامآور سران ناتو، حضور قوای انبوه خارجی و روابط تنگاتنگ بریتانیا و ایالاتمتحدۀ امریکا با سران ارتش و حکومت پاکستان کار بسیار آسانی بود.
محمد عالم افتخار
درین اواخر به نظر میرسد که یک گفتمان قسماً جدی در عرصه مسایل اندیشه ای، تئوریک و تحلیلی جریانات سیاسی ـ نظامی دهه های متأخر و به ویژه دهه پسا طالبانی در میدیای درون مرزی و برون مرزی کشورمان ـ افغانستان ـ جریان می یابد. درین سلسله کمینه؛ در هفته پیش پیرامون اتهاماتی که عنوانی جناب زلمی خیلیلزاد و ایکاش و اما و اگر هایی که در بارهِ نقش او درین جریانات مطرح شده بود؛ پرداختم.(1)
همزمان؛ حین مرور دو مقاله از جناب دکتور اندس نبی هیکل در سایت آریایی متوجه عرصه های دیگری از این گفتمان گردیدم هرچند که عناوین مقالات محترم هیکل؛ چندان کمک نمیکند که خواننده متوجه تفاوت آنها با نوشته های متداول و روتین گردد، معهذا مقاله "تب سیاسی" شان به من کمک کرد تا در یابم؛ ایشان پیشنهادات جناب دکتور یونس در مورد بیرون رفت از گرفتاری های کنونی و اصولاً سی و چند ساله و شاید ابدی! در افغانستان را به داوری گرفته و به چنین استنتاجی از آنها نایل آمده اند(2):
"خوبترین بیان داکتر یونس نقل وی از پروردگار عالمیان بود که فرموده است:حالت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خود نفسهای خود را تغییر دهند. پیش از اینکه دموکراسی اسلامی را به جامعه داخلی معرفی نماییم، باید اسلام را برای اعضای کلیدی این جامعه معرفی نماییم. بهتر بود همه ی پیشنهادها را به این یکی خلاصه میکرد."
اعلامیه حزب ملی ترقی وطن
در باره حادثه خونبار و الم ناک حملۀ تروریستی 14/حمل /1392 در شهر فراه
14/حمل /1392
حملات ننگین، جبون تروریستی و انتحاری فاجعه باری که موجب قتل و کشتار جمعی هموطنان بیگناه،اعم از پیر و جوان،زن و مرد و اطفال را فراهم میسازد،مدت ها است که از جانب اهریمنان و دشمنان سوگند خورده مردم بلا کشیده کشور مان بطور وحشتناک و سخت بیرحمانه انجام میپذیرد .
مقالات دیگر...
- دوبیتی های سرگردان
- خاطرهً يک دوست از رازق فانی
- روزنامه هشت صبح در رابطه به وحبدالله شهرانی وزیر معادن
- متهمی به «خیانت»، به «پدر مافیا» و به «اشباع غریزه ء قدرت»! ( تبصره و نقد سیاسی)
- تاریکی مُداوم
- ویلون شکسته ( داستان کوتاه)
- مردم افغانستان به سر در گریبان خود کردن ضرورت دارند!
- بهار من
- قسمت دهم ـــ کذابیت وپلیدی های بیشتر
- پیام سال نو 1392 شمسی