وطن
وطن قربان نامت هر چه دارم
بیادت لحظه ای ناید قرارم
مسافـــر در دیار غیر گشتم
امید ام آنکه خواهی شد مزارم
آئین ما
کُشند در مسجد و میخانه یکجا
به نام گبـــر و ترسا و نصارا
عجب دینی عجب رسمی و کیشی...
نمــــیداند کسی ... آئین ما را

بحران مصر با خشونت خونین جدی تر شده است تحلیلگران و اگاهان امور نیز انگیزه های خشونت و خونریزی را با نگاه های مختلف به بررسی گرفته اند.
در صفحه بی بی سی گزارش شده است: دولت موقت و نیروهای امنیتی اخوانالمسلمین را متهم میکنند که برخلاف ادعایش بر اعتراض مسالمتآمیز از اسلحه استفاده میکند.
خبرنگار الجزیره میگوید تلویزیون دولتی مصر تصاویری از مردان مسلح نشان داده که در میان جمعیت تظاهرکننده روی پل ۱۵ مه حضور دارند.
ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی حمایت کامل خود را از دولت مصر در جنگ برضد آنچه ترورسم و فتنه خوانده اعلام کرده پنج میلیارد دلار به ارتش دولت موقت مصر کمک کرده است.
ژنرال اسامه صغیر، فرمانده پلیس ارتش قاهره به بیبیسی گفت نیروهای امنیتی با جدیت کامل در برابر "اعمال خشونت آمیز و مخرب" خواهند ایستاد. او تاکید کرد اگر به پلیس یا تأسیسات دولتی و عمومی حمله شود، با "گلوله جنگی" به این حملات پاسخ داده خواهد شد.
چرخ زمان همیشه درگردش است. چون باد، بی وقفه به پیش می تازد.افراد زبون وتاریخ زده نمی توانند پا به پا با آن گام بردارند.لابد به عقب میروندو مردود و منفور تاریخ میگردند . در کشور ما افعانستان که از نظر عقب ماندگی درجهان یکم و از نظر اندیشه و تفکر به دوره ی حجر باز می گردد ؛آهسته آهسته شیوه ی تفکر قبیلوی و متحجر به اندیشه ی روشن وتفکرانسانی جا خالی میکند. برخی ها باافکار تاریک وچشمان نا بینا می خواهند سد راه ترقی، پیشرفت و تغییرنا گزیر گردند.عقربک زمان را به چرخش نگذارند و مانع پیشرفت های جوامع بشری گردند.بی خبر از انکه عقبگرد امکان ندارد و این مردم بی فرهنگ، تاریک و کج نگر در برابر سیل خروشان تغییر و پیشرفت قرار دارند.خواهی نخواهی با انبوه خاشاک نابود میشوند. تجارب تاریخی جوامع اروپایی و پیشرفته ثابت میکند که افکار متحجر دیگر حتی در کشور ما جای پایی ندارند . روشنفکران ما به خصوص قشر جوان که بالنده و آینده ساز اند ، از چنبره ی این دیوان وحشی در آتیه ی نه چندان دور،رهایی خواهند یافت. اندیشه، راه و رسم سالم ، مشروع و فارع از فساد عرض وجود خواهد کرد . نسل جوان میهن با درنظر داشت نیروی بالنده ونقش کارای شان در جامعه،بادشواری های جدی روبرواند. این پدیده های منفی در برابر هنرواستعداد خلاق شان که چون شعله زبانه می کشد ، قرار میگیرند و اشکالاتی را با عث می گردند. الگوی این مدعا، آریانا سعید دخترجوانیست که به تازگی به هنر آواز خوانی رو کرده، در عرصه ی هنرو موسیقی ، خوب می درخشد .او با عشق، احساس و جذابیت کم نظیری روی ستیژ می درخشد. نام این دوشیزه درمدت زمان بسیار کوتاه بر زبانها افتیده. عاشق است، عاشق هنر، جوانی،مردم،میهن...جسارتش را باید ستود .
امان معاشر
سلیمان راوش
«من باخته بودم
آن روز که به دنیا آمدم
و این ظلمت عظیم را ناخواسته
بدوش میکشم»
بی گمان در این پسینه ها، سروده های اندیشمندانۀ کریمه شبرنگ به آوازۀ بلند رسیده است. تا جایی که از هر سرودۀ او گزاره های خود گزینه و گاهی از لحاظ معنا خود پندارانه از سویی این و آن به گفتگو گرفته می شود.
بانو فرنگیس علوی اصفهانی، که خود شاعر بلند سرا هست در نامۀ برقیی (Email) پس از ستایش ها از اندیشه و شعر کریمه شبرنگ در میان برایم نوشته است که :«... پرسش اینست که در نبشـتۀ خود چرا از سروده ( من باخته بودم) گذشته اید و این بخش از اندیشۀ کریمه شبرنگ را به نقد نگرفته اید. آیا به نظر شما نیز، زن به دنیا آمدن باخت به شمار میرود. من که ازاین شعر کریمه شبرنگ چنین دریافت نمودم که این دلواپسی مرا یکی از شاعران وطن خودتان آقای پرتوی نادری که پیش سخن (پله های گنه آلود) را نوشته نیز تأیید مینماید. ولی شما در نوشتۀ خود روی اشعار کریمه شبرنگ دراین باره سکوت نموده اید...»
بانو فرنگیس گرامی؛
من مقدمۀ آقای پرتو نادری شاعر وطنم را بر مجموعۀ (پله های گنه آلود) بانو شبرنگ، چندین بار خوانده ام، پرتو نادری شاعر خوبی است اما نمی توان انکار کرد که شاعرسیاسی نیست و گاهی هم ایدیالوژیک. آقای نادری درمقدمه خویش حرفهای دارد که درمیان، سرایش شعر سپید را از سوی نسل امروز "پسا طالبانی" عنوان نموده است. که ممکن یک دید سیاسی نسبت به اوضاع شعر امروز باشد. اما جایی که در باره شعر"من باخته بودم" بانو شبرنگ از جمله می نویسد:
«گاهی او (کریمه شبرنگ) با زن بودن خود در ستیز است. او همین زن بودن را سرچشمه باختن حقوق و آزادی های می داند که پیوسته زنان از دست داده اند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات مختلفی راجع به کنگره ملی کرد ، طی هفته گذشته مرا هم کنجکاو کرد . منابع و تاریخچه ای تهیه کردم و این مطلب فقط از زاویه دید شخصی خودم است که قطعا بدون اشکال نیست و حتما "تائید یا علیه" فرد یا جریانی هم نیست . برای یک ورود منصفانه و بی طرف ؛ و تحلیلی نسبتا منطقی ؛ 3 زاویه ورود با درک شرایط زمانی را نگاهی میکنیم . این 3 ضلع ورودی به مثابه مثلثی با هم مرتبطند . ضلع داخلی ؛ ضلع منطقه ای وضلع جهانی ! کنگره ملی کرد...چرا !؟
کردستان عراق ازجهاتی مختلف شرایط و گذشته خاصی داشته است . 2 حزب اصلی و با نفوذ اتحاد میهنی و حزب بارزانی ، بعد از اشغال کویت و ایجاد پرواز ممنوع توسط غرب درکردستان عراق درجریان جنگ اول کویت ؛ و بعد ازجنگ و کشمکشهای داخلی فراوان ؛ کردستان عراق را به دو بخش غیررسمی بین خودشان تقسیم کردند . ازنظر سیاسی ومنافع ؛ حزب میهنی جلال طالبانی بیشتر به حکومت اسلامی ایران تمایل داشت وتکیه میکرد و جریان بارزانی به دولت ترکیه و خود صدام . این تناقض که چرا حزب جلال طالبانی با پیشینه و خمیرمایه "چپ تر" با راسترین حکومت متحد میشود ؛ سابقه تاریخی دارد که درحوصله این نوشته نیست . فقط و به طورخلاصه ؛ ظاهرا حکومت شاه ایران درزمانهای قدیم پدرمسعود بارزانی به همراه تعداد زیادی از اقوامشان را ؛ طبق توافقی تحویل حسن البکردرعراق میدهد که جملگی قتل عام میشوند . این زخم کهنه از همان زمان جریان مسعود بارزانی را ازحکومتهای ایرانی گریزان کرده است و درنتیجه درجهت گیریهای سیاسی هم صحنه متناقض به نظر میرسد .
مقالات دیگر...
- «رسالت این کار عظیم در این مرحله از تاریخ به دوش شما گذاشته شده است» (ع.خ)
- اختره
- عید رمضان بر همگان مبارک باد
- دوبیتی های سرگردان
- حقیقت و دروغ در مورد روزه و رمضان بر وفق قرآن
- تبريك وتهنيت گفتن عید
- "رنگها " و برداشت های من
- غزل
- «قسمت دوم» انسان و انسان بودن و آزاد ب
- بانو کریمه شبرنگ یا هودج نشین کاروان ابریشمین راه شعر و اندیشه
